Frustrated Man Worries About Economy, Unpaid Bills and Retiremen

یکی از زمان هایی که استرس افراد در طول آن بسیار زیاد می شود ، زمان امتحانات است. این استرس بیشتر گریبان گیر جوانان و نوجوانان می شود. در این مطلب قصد داریم راهکار هایی را برای شما شرح دهیم تا در زمان امتحانات بتوانید بر استرس خود غلبه کنید.

روئین روان در آزمون های زندگی

نزدیك شدن زمان امتحانات همواره برای دانش آموزان و دانشجویان با بروز حالات و واكنش های هیجانی، رفتاری، عصبی و…. همراه است. این قشر از جامعه از یك طرف تحت تأثیر عوامل استرس زای عمومی كه كل جامعه را متأثر می كند، قرار دارند و از طرف دیگر با حضور فعال در متن جامعه علمی، فشارهای مقطعی ناشی از الزامات دانش اندوزی، مطالعه، تحقیق، امتحانات و… را تجربه می كنند و هرچه به تاریخ امتحانات نزدیكتر شوند، استرس بیشتر آنها را محاصره كرده و تحت فشار قرار می دهد. در واقع این گروه و یا طبقه از جامعه با استرس مضاعف روبه رو هستند كه حتی تابع منطق ریاضی یعنی ۴=۲+۲ نیست، بلكه از اصل هم افزایی (Synergy) یعنی ۵=۲+۲ تبعیت می كنند. همانند برخورد دو موج به یكدیگر كه ارتفاع موج حاصل از دو موج، بیشتر از ارتفاع آنها قبل از برخورد است. بدیهی است كه تحمل استرس تا این حد برای دانش آموزان و دانشجویان كه در سنین جوانی هستند و هنوز مقاومت های طبیعی خود را نه تجربه كرده و نه توسعه داده اند، اغلب بسیار سنگین و غیرقابل تحمل است و در صورت عدم شناخت و فراگیری شیوه كنار آمدن و دفع آنها، عوارضی از جمله بی خوابی، خستگی، بی حوصلگی، افسردگی، دلزدگی و در نهایت فرسایش روانی كه به قول «مارك سینگر» نوعی پریشانی و درماندگی است به دنبال خواهد داشت.

استرس چیست ؟

استرس (فشار عصبی) از نظر لغوی از كلمه لاتین استرینجر به مفهوم به هم رفتن، قبض شدن و… گرفته شده است و در زبان فارسی معادل های تكانه عصبی، فشار روانی، تنیدگی، نگرانی و… برای آن عنوان گردیده است. «استرس» را فشار عصبی (Nervous Strain) هم ترجمه كرده اند كه این اصطلاح هم معادل دقیقی برای «استرس» نیست. زیرا استرس از «فشار» ناشی می شود و خود فشار نیست، اگر چه به رغم دو نفر از محققان به نام های «مورهد» و «گریفین» با اندك اغماضی می توان «استرس» را همان «فشار عصبی» معنی كرد و آن را عكس العملی دانست كه انسان در مقابل محرك های ناسازگار از خود بروز می دهد. در این مقاله نیز این معادل به كار گرفته شده است. استرس پدیده تازه ای نیست و در طول تاریخ بشر وجود داشته و به صورت های مختلفی بر انسان عارض شده است از جمله: نگرانی از بلایای طبیعی، جنگ ها، قتل عام ها، ستمكاری های حكام جابر و… با انقلاب صنعتی و به دلیل تحولات عمیق اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی ناشی از آن در كلیه جوامع و ضرورت تطابق مداوم با شرایط جدید و در عین حال در تحول و تغییر، استرس، دامنه، شدت و وسعت بیشتری گرفت به طوری كه می توان آن را فرزند ناخلف انقلاب صنعتی و یك قاتل بی سروصدا (Silent Killer) نامید. استرس در دنیای امروز تقریباً همه گیر شده و از پیر و جوان، زن و مرد، تحصیل كرده و بی سواد همه و همه به گونه و با نوعی از آن دست به گریبانند و فقط افراد معدودی كه شناخت كافی از آن داشته و ابزار مقابله با آن را در اختیار دارند از آثار مخرب آن بركنار هستند.تحقیقات علمی مؤید این واقعیت است كه استرس بر سلامت جسم و روان فرد تأثیر می گذارد و انرژی های بالقوه و بالفعل او را هدر داده و باطل می سازد. امروزه مردم اغلب كلمه استرس را به صورت موضوعی متداول و یا به شكل بیماری «اپیدمی» به كار می برند و این كلمه مدتها است كه در ادبیات محاوره ای جا باز كرده و به همان گونه كه از كار، غذا، مسكن، مسافرت، تحصیل و… صحبت می كنیم، از استرس هم صحبت می كنیم. با تمام جنبه های منفی كه در فرهنگ عامه برای استرس وجود دارد، معهذا این پدیده دارای جنبه های مثبت نیز است. جنبه های منفی استرس را «استرس مخرب» (Distress) می گویند كه از شنیدن خبر ناگوار بر شخص دست می دهد و جنبه های مثبت استرس، «استرس سازنده» (Eustress) است، كه هنگام دریافت خبرهای شاد و خوشحال كننده عارض فرد می شود.

تعاریف علمی استرس

محققان برای استرس تعاریف مختلفی ارائه داده اند. این تعاریف اگر چه دارای تفاوت هایی ظاهری و شكلی هستند، ولی از نظر محتوائی تقریباً عقیده واحدی را منعكس می كنند. «دنیس جیف» استرس را حالتی می داند كه از دخالت متغیرات «روانی فیزیولوژیكی» بر دو عامل محیط و سلامتی جسمانی فرد بروز می كند. محقق دیگری به نام «كری كوپر» آن را عكس العمل بیوشیمیائی و رفتاری فرد می داند كه در مواجهه با خطر به انسان دست می دهد. به رغم «سوزان كارترایت» استرس مجموعه ای از واكنش های عمومی فرد به عوامل ناسازگار و غیرمنتظره محیط است كه او را وادار می كند با اتخاذ روش «جنگ یا گریز» (Fight or Flight) با خطر مقابله كرده و یا راه فرار را انتخاب كند. «كاكس» می گوید استرس پاسخ فرد به فرآیندهای درونی و بیرونی است كه بر ظرفیت ادغام نیروهای جسمی و روانی، فشار وارد می سازد. به عقیده وی ، استرس بخشی از مجموعه سیستم پویای برخورد و تعامل فرد و محیط و به عبارت دیگر تطابق بین «خود دیگر» و یا «خود درون» كه با «خود برون» در توافق نیست، می باشد. از طرفی كارل البرشت، استرس را بخش طبیعی عملكرد انسان دانسته و عقیده دارد كه باید اختلاف بین استرس منطقی و استرس مخرب را آموخت و حساسیت خود را تجربه كرد تا توانائی مقاومت در ما ایجاد شود.

عوامل استرس زا

به طور كلی پاره ای از استرس ها می توانند كل جامعه را آزار دهند كه شامل كلیه اقشار و طبقات جامعه می شود. علی رغم وجود استرس های عمومی و كلی، اقشار مختلفی كه در متن جامعه فعالیت دارند؛ از دیگر انواع استرس نیز رنج می برند كه هر یك شیوه برخورد خاص خود را ایجاب می كند. در این بحث بدواً منشأ فشارزاهای عمومی و نتایج فشارهای عصبی و همچنین نقش تعدیل كننده ها كه مكانیزم های طبیعی و غریزی انسان در برخورد با عوامل استرس زاست، مطرح و سپس فشارزاهای طبقه دانشجو عنوان شده و نهایتاً راه حل هائی ارائه خواهد شد.

فشارزاهای عمومی (استرس زاها) به قرار زیر است:

۱ فشارزاهای محیطی شامل: تغییرات اقتصادی، تغییرات سیاسی و اجتماعی، تغییرات تكنولوژیكی و تقسیم كار در خانواده.

۲ فشارزاهای سازمانی شامل: ساختار سازمان، فرهنگ و فضای سازمانی، سیاست ها و خط مشی های سازمان.

۳ فشارزاهای اجتماعی شامل: رابطه با سرپرست، ماهیت كار گروهی، رابطه با دوستان.

۴ فشارزاهای فردی شامل: شرایط جسمی، طرح شغل، حجم زیادكار، تضاد نقش، ابهام نقش.

این فشارزاها موجب بروز فشار عصبی و یا استرس شده و نتایج بسیار منفی به شرح زیر را موجب می شوند:

نتایج فشار عصبی عبارتند از:

۱ اثرات فیزیولوژیكی شامل: حساسیت به بیماری های معمولی، مرض قلبی، زخم معده، سرطان…

۲ اثرات روانی شامل: محرومیت و تهاجم، اضطراب، افسردگی، فرسودگی، پریشانی.

۳ اثرات شناختی شامل: تقلیل نیروی تمركز، حافظه ضعیف، اغتشاش فكری.

۴ اثرات رفتاری شامل: انجام كار نامناسب، غیبت، خروج از خدمت، مصرف الكل.

از طرفی سیستم مقاومت طبیعی انسان و تجربیات به دست آمده به عنوان عوامل تعدیل كننده استرس همواره در جهت حفظ تعادل انسان به صورت خودكار عمل می كنند كه پاره ای از آنها در جدول شماره ۱ نشان داده شده است.