Sad woman's face
 استرس همراه همیشگی زندگی امروز ماست و به صورت روزمره با آن درگیر هستیم می خواهیم عوارض این حالت روحی را بر بدن بدانیم چگونه می توانیم با استرس ها و اضطراب های مختلف بدن کنار بیاییم و در کنار آن ها زندگی خوب و شادی داشته باشیم توصیه های روانشناسان در این باره چیست؟

یکی از دلهره‌آورترین لحظات زندگیِ بیشتر ما، زمانی بوده‌ که متوجه شدیم اشتباه وحشتناکی انجام داده‌ایم. شاید، اشتباهی تایپی بوده که نتایج یک گزارش مالی را کاملا تغییر داده و یا شاید فراموش کرده‌ایم برای ملاقات مهم روز بعد در مکان مقرر جا رزرو کنیم. برای هر کسی، جزئیات ماجرا متفاوت بوده ولی در نقطه‌ای از زندگی همه‌ی ما در معرض این طوفان ترس و دلشوره قرار گرفته‌ایم. اشتباهات و فشار کاری غیر قابل اجتناب هستند، رمز موفقت برای پشت‌ سر گذاشتن فشارها این است که آرامش و خونسردی خود را حفظ کنیم.

تحقیقاتی که در مدرسه‌ی بازرگانی هاروارد انجام شده است، نشان می‌دهد اکثر ما راه اشتباهی را برای حفظ آرامش و خونسردی خود انتخاب می‌کنیم. کسانی که از نتایج چالش‌برانگیز بحران‌ها استقبال می‌کنند، به حدی که از فکرِ غلبه بر این چالش‌ها هیجان‌زده می‌شوند، خیلی بهتر از کسانی عمل می‌کنند که خود را وادار می‌کنند تا خونسرد بمانند.

‌آلیسون وودبروکس (Allison Wood Brooks) می‌گوید:

مردم به طور غریزی فکر می‌کنند که تلاش برای حفظ آرامش، بهترین راه برای برطرف کردن اضطراب است، ولی این کار نه‌تنها دشوار، بلکه اصولا بی‌نتیجه است. زمانی که مردم مضطرب هستند و تلاش می‌کنند آرام بمانند، تمام مدت در حال فکر کردن به رخدادهای بدی هستند که می‌تواند اتفاق بیفتد. درحالی که افراد هیجان‌زده به رویدادهای خوبی که می‌تواند اتفاق بیفتد، فکر می‌کنند.

حفظ خونسردی، تمرکزِ حواس و کارآمدی هنگامی که تحت فشار قرار گرفته‌اید، همه و همه به طرز فکر شما برمی‌گردد. انسان‌هایی که می‌توانند با موفقیت از پسِ بحران‌های زندگی برآیند، کسانی هستند که می‌توانند احساسات خود را در جهتی که دوست دارند، به‌ پیش ببرند و هدایت کنند.

به عبارت دیگر، آنها اضطراب خود را به انرژی و هیجان تبدیل می‌کنند و از هر تهدیدی، برای خود فرصتی می‌سازند.

اگر منطق خود را به کار نگیرید، از پس این کار برنمی‌آیید. بله، اشتباه کردن، خجالت‌آور است. ممکن است رئیس‌تان سرتان فریاد بکشد و یا حتی روی فرم ارزشیابیِ عملکرد سالیانه‌تان نیز تأثیر بگذارد، ولی به احتمال قریب‌به‌یقین، به خاطر این اشتباهِ خجالت‌آور اخراجتان نمی‌کند، خانه‌تان را از چنگتان در نمی‌آورد، مجبورتان نمی‌کند در ماشین خود زندگی کنید یا به هر فکر مصیبت‌بار دیگری منجر نمی‌شود که تنها خاصیتش این است که اضطراب شما را افزایش می‌دهد و مانع از این می‌شود که روی مشکل اصلی تمرکز کنید.

اگر برای‌تان سخت است تجسم کنید چه اتفاقی قرار است بیفتد، فقط از خود دو پرسش ساده بپرسید: «بدترین اتفاقی که می‌تواند بیفتد چیست؟ آیا چنین چیزی پنج سال بعد نیز برای‌تان همین قدر اهمیت دارد؟» پاسخ‌ دادن به این سؤال‌ها باعث می‌شود که از اندیشیدن به افکاری مانند «وای حالا چه اتفاقی میُفته؟ دیدی بدبخت شدم؟» دست بردارید. احتمالا متوجه می‌شوید موضوعی که بیشتر از همه از آن می‌ترسید، ریختنِ آبروی‌تان جلوی دیگران است. هنگامی که این مرحله را پشت سر بگذارید، می‌توانید رفته‌رفته، اعتمادبه‌نفسِ از دست‏‌رفته‌ی خود را بازیابید و اوضاع را سروسامان بدهید.

برای آنکه بهتر بتوانید دورنمای کار خود را متصور شوید، به اشتباهات دیگران فکر کنید که خیلی بدتر از مالِ شما بوده‌اند. به احتمال زیاد،‌ بعضی از کارمندان شرکت، قبلا اشتباهات وحشتناکی به بار آورده‌اند ولی هنوز هم آنجا مشغول به کار هستند و کارشان را به خوبی انجام می‌دهند. این اشتباهات تاریخی معمولا تأثیرات بلندمدتِ اندکی روی کارکنانی دارند که در حالت عادی جزو کارمندان موفق دسته‌بندی می‌شوند. به خود یادآوری کنید که: «من خیلی بهتر و بالاتر از این موقعیتی هستم که اکنون در آن قرار گرفته‌ام، یک اشتباه بی‌قصد و غرض نمی‌تواند وجود من را زیر سؤال ببرد.»

توجه کنید که مردم آنقدر که شما فکر می‌کنید در نخِ شما نیستند. شما خود را در مرکزِ گرداب تصور می‌کنید، زیرا خجالت‌زده هستید و نگرانی از آینده‌ی شغلی‌تان شما را آسوده نمی‌گذارد. هرچقدر بیشتر به فکر قضاوت و حرف‌های مردم باشید، اضطراب شما افزایش می‌یابد. ولی در حقیقت، رئیس‌تان و تمام افراد دیگر خیلی کمتر فکر خود را مشغول شما می‌کنند و در عوض بیشتر سعی می‌کنند موقعیت دشوار به وجود آمده را بهبود ببخشند، همان کاری که شما نیز در وهله‌ی اول باید انجام دهید. شما باید متوجه این قضیه باشید تا زمانی که اوضاع آرام نشده، آنها چندان وقت ندارند به شما فکر کنند و تا آن زمان، شما خود تبدیل به بخشی از راه‌حل شده‌اید.

حال لازم است دامنه‌ی منطق خود را گسترش دهید. هیچ‌چیز مانند طرز فکر منطقی به شما کمک نمی‌کند تا در طول یک بحران، ذهن خود را آماده و هوشیار نگه دارید. پس از آنکه جلوی وحشت خود را گرفتید، زمان آن است که از خود سؤال‌های مهم و کاربردی بپرسید: «دقیقا چه اتفاقی افتاده؟ پیامدهای آن چیست؟ آیا هنوز وقت هست تا از پیامدهای آن جلوگیری کنید؟ اگر هست، چطور؟ چه کسانی لازم است در جریان قرار بگیرند؟ اگر برای اینکه جلوی عواقب کار را بگیرید خیلی دیر شده است، چطور می‌توانید خسارت‌ها را کاهش دهید؟» اجازه ندهید ذهن‌تان با خود‌زنی‌های بی‌جا و بیهوده شما را به خود مشغول کند.

به‌موقع وارد عمل شوید. زمانی که واقعیت‌ها را درک کردید و افکار خود را سروسامان دادید، زمان آن رسیده است موقعیت را در دستان خود بگیرید. هرچقدر اصلاح خرابکاری خود را عقب بیندازید، فقط وحشت‌زده‌تر می‌شوید. در حالیکه اگر انرژی خود را صَرف اصلاح امور کنید، هم احساس قدرت خواهید کرد و هم حواس‌تان از دلشوره‌ گرفتن بیهوده پَرت می‌شود. یادتان باشد هنگامی که برای غلبه بر چالشِ پیش‌رو، از خود هیجان نشان می‌دهید، عملکرد شما به طرز چشم‌گیری بهبود می‌یابد.

برای آنکه روند اصلاح امور جریان داشته باشد نباید خیلی به خودتان سخت بگیرید. هیچ‌کس بی نقص نیست. حتی موفق‌ترین انسا‌ن‌ها نیز گاهی مرتکب اشتباهات جدی می‌شوند. نخستین کارخانه‌ی اتومبیل‌سازی «هِنری فورد» تنها ۱۸ ماه بعد از آغاز به کار، شکست خورد. هنگامی که «اُپرا وینفری» تازه کارِ گزارشگری را شروع کرده‌ بود، تصور می‌شد او برای کار در تلویزیون مناسب نیست و «والت دیسنی» به دلیل نداشتن خلاقیت کافی از شغل خود در «کانزاس‌سیتی استار» اخراج شد. ممکن است در چنین مواقعی خودخوری راه‌حل بسیار وسوسه‌کننده‌ای به نظر برسد ولی یادتان باشد با خودخوری هیچ وقت به جایی نمی‌رسید و مطمئنا این کار تأثیری در آرام کردنِ شما نیز نخواهد داشت. به جای آن، انرژی خود را روی آینده و موانعی که قادر به تغییر آنها هستید، متمرکز کنید.

نتیجه‌گیری

قابلیت کنترل احساسات و حفظ آرامش هنگامی که تحت فشار قرار گرفته‌اید، مستقیما به عملکردتان ارتباط پیدا می‌کند. در طی آزمایشی که وب‌سایت TalentSmart روی بیش از یک میلیون‌نفر ترتیب داد، مشخص شد که ۹۰ درصد کسانی که عملکرد خوبی در محیط کار دارند، مهارت زیادی دارند تا احساسات خود را در شرایط استرس‌زا و مواجهه با نظرات مخالف کنترل کنند و همین مسئله به آنها کمک می‌کند که خونسردی خود را حفظ کنند.

هیچ‌کس دوست ندارد اشتباه کند. ولی فرقی ندارد اشتباهی که مرتکب شده‌اید چقدر بزرگ است، تسلیم ترس و وحشت شدن، دردی دوا نخواهد کرد. تن دادن به افکار ناراحت‌کننده و مصیبت‌بار قابلیت تصمیم‌گیری شما را تضعیف می‌کند و مانع حرکتِ روبه‌جلو می‌شود. در عوض سعی کنید از راهکارهای ارائه شده برای آرام کردن خود استفاده کنید تا بتوانید موقعیت را به درستی ارزیابی کنید. برنامه‌ریزی داشته باشید، مسئولیت‌پذیر باشید و دست به کار شوید تا هرچه زودتر اوضاع را روبه‌راه کنید و این وضعیت را پشت‌سر بگذارید.