28

در مطلب قبل در رابطه با وسواس در دوران کودکی صحبت کردیم. همچنین از خطرات آن نیز برای شما گفتیم. امروزه محققان طی تحقیقاتی که انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که از بین هر 200 کودک یک کودک دچار وسواس فکری است.

با شنیدن کلمه وسواس، فردی را در ذهنمان تجسم می کنیم که بیش از حد اهل بشوربساب است و به طور غیرقابل کنترلی رفتارهای تکراری و آزاردهنده ای انجام می دهد و می گوید به انجام آنها ناگزیر است…

 

اما آیا وسواس، این اختلال عصبی، فقط در همین تصویر ذهنی ما خلاصه می شود؟ آیا می دانید وسواس در بچه ها هم وجود دارد و رابطه تنگاتنگی با اضطراب دارد؟ آیا می دانید امکان دارد کودک شما که او را به تنبلی متهم می کنید یا بچه ای که او را حساس و لجباز می نامید امکان دارد به این اختلال مبتلا باشد؟

 

تصور عامه مردم این است که وسواس اختلال عصبی مخصوص بزرگسالان است یا اگر هم در بچه ها باشد، نیازی به درمان نیست. اما امروزه این باور تغییر کرده و آمارها نشان می دهد از هر ۲۰۰ کودک یکی به وسواس مبتلاست که این عدد در نوجوان ها بیشتر است. حتی اغلب بزرگسالان مبتلا به وسواس این بیماری را از کودکی داشته اند. بیشتر آنها هم واقعا زندگی سخت و بدون لذتی را می گذرانند. برای همین است که ما تاکید داریم بچه ها به موقع بررسی و در صورت تشخیص درمان شوند.

 

 

وسواس عزت نفس بچه ها را می گیرد

 

این اختلال، نوعی بیماری اضطرابی است که دو بخش فکری و عملی دارد و واقعا باعث آزار کودک می شود و عزت نفس و روند رشد طبیعی اش را تحت تاثیر قرار می دهد. این بچه ها درگیر افکار تکراری خاصی می شوند که اغلب هم بی معنی است و ربطی به زندگی واقعی و مسائل روزمره شان ندارد و به خاطر این افکار، رفتارهایی از خود نشان می دهند که در نظر دیگران به بدقلقی، لجبازی و تنبلی و… تعبیر می شود. کودک مدام مواخذه و تنبیه می شود و عزت نفسش آسیب می بیند. این اختلال با بزرگ تر شدن بهبود نمی یابد و باعث می شود همه تصور کنند این رفتارها جزو خصلت اوست. معلم او را تنبل و کند خطاب می کند و والدین او را بدقلق و مایه دردسر می دانند که اینها خودباوری کودک و تصویری که دیگران از او دارند و درنهایت اعتماد به نفسش را هم به شدت کم می کند.

 

 

علامت وسواس در بچه ها

 

در واقع شکل وسواس در بچه ها کاملا با بزرگسالان تفاوت دارد. بزرگسال وسواسی زیاد شستشو می کند، ساعت ها در حمام می ماند، در حالی که کودک وسواسی کارهای

منحصر به فردی می کند و برای توجیه رفتار خود ده ها دلیل می آورد. بیماری را داشتم که می گفت اگر جوراب سورمه ای نپوشم امتحانم را بد خواهم داد. مادرش می گفت اگر جوراب دیگری بپوشد یا مدرسه نمی رود یا امتحان نمی دهد یا به خاطر اضطراب از اینکه امتحانش را خراب کند، حالش بد می شود.

 

در هفته گذشته رویا، دختر ۴ ساله ای را به خاطر بدقلقی و اینکه در لباس پوشیدن حساسیت زیادی دارد برای مشاوره آورده بودند. رویا نسبت به خیس شدن لباس یا پوستش، حتی چند قطره آب، نسبت به بوهایی که حس می کند و کثیفی لباسش در حد یک لکه بیش از حد واکنش نشان می دهد. این علامت ها می توانند ما را به وسواس در بچه ها مشکوک کنند. به خصوص که مادرش می گفت در چیدن اسباب بازی اش تمایل زیادی دارد همه را متناسب، موزون و با چیدمان ثابت در کمد بگذارد. وراثت در بروز اختلال وسواس نقش مهمی دارد و در اغلب خانواده ها با گرفتن شرح حال متوجه می شویم این اختلال وجود دارد.

 

رامتین، پسر کوچولویی که پدرش می گفت خیلی شیطنت می کند هم در بررسی ها به وسواس مبتلا بود. با اینکه اصلا علایم وسواس را نداشت. بچه هایی مثل رامتین که دچار وسواس عملی هستند به خاطر فکر آزاردهنده ای که مدام به ذهنشان می رسد، خود را وادار می کنند برخی اعمال خاص را با مناسک خاصی انجام دهند. مثلا پسر ۸ ساله ای در میان مراجعانم داشتم که می گفت اگر شلوار سیاه بپوشم دیکته ۲۰ نمی شوم. اگر کفش همیشگی را نپوشم (در حالی که کفش پاره شده بود) اتفاق بدی برای مامان یا بابا می افتد. رامتین از کنار هر چیزی رد می شود به آن لگد می زند. از نظر اطرافیان و حتی پزشک امکان دارد این نوعی بازی باشد یا فکر کنند می خواهد جلب توجه کند اما او تصور می کند اگر چنین نکند یکی از بستگانش خواهد مرد.

 

استرس علت بروز وسواس نیست

 

استرس فقط می تواند عامل فعال کننده بیماری در کسانی باشد که استعداد ذاتی مبتلا شدن به وسواس را دارند. استرس و شیوه تربیتی والدین، محیط زندگی یا اعتقادات مذهبی می توانند باعث فعال شدن این بیماری و تعیین کننده شکل و نوع علامت های وسواس باشند. اینکه می گویند سختگیری والدین در تربیت، بچه ها را وسواسی می کند، غلط است. والدینی که جو کمال گرایانه و منضبطی در خانواده ایجاد می کنند، نمی توانند فرزندشان را به اختلال وسواس مبتلا کنند اما با ادامه روند اشتباه می توانند باعث شکل گیری اختلال شخصیت وسواسی در او شوند.

 

نظارت شدید، سخت گیری بیجا و ایجاد حس گناه از اینکه بچه بدی هستی و برچسب زدن به شخصیت بچه ها، باعث می شود آنها به دام اختلال شخصیت بیفتند و در چارچوب های دست و پاگیر، زندگی را بر خود سخت کنند. در پایان برای اینکه بتوانید در تشخیص به موقع وسواس نقش داشته و از سوی دیگر هم بیهوده دچار ترس نشوید مواردی که جای نگرانی ندارد را هم توضیح می دهم.

 

گاهی بچه ها طی مراحل رشد دچار برخی عادت های وسواسی می شوند که این موضوع کاملا گذراست. از هر ۳ کودک در سنین ۵/۲ تا ۴ سالگی، ۲ نفر امکان دارد به صورت گذرا علامت های یاد شده را نشان دهند. گاهی هم کودک تحت تاثیر الگوبرداری، دچار رفتار یا افکار خاص وسواسی می شود که برای متوجه شدن این موضوع، کافی است والدین تغییر رفتار دهند یا او از کسی که تحت تاثیر رفتارش چنین شده جدا شود (از دوست و همکلاسی فاصله بگیرد) می بینید که رفتار وسواسی کمرنگ و قطع می شود در حالی که وسواس بیمارگونه و ارثی با تعدیل محیط و تغییر شرایط خوب نمی شود. توصیه ما این است، زمانی که به رفتارها و افکارهای خاص که تعبیر واقعی سکسکه مغزی را برایتان تداعی می کند مشکوک شدید از متخصص کمک بگیرید. خواهید دید با درمان وسواس که شامل رفتاردرمانی و دارودرمانی است، چقدر شرایط زندگی فرزندتان تغییر می کند و از زندگی لذت خواهید برد.