16

موضوع افسردگی بعد از زایمان مسئله ای است که بسیاری از زنان نسبت به آن ابراز نگرانی می کنند. اینکه بار زایمان باشد و یا چندین بار زایمان داشته باشید ، فرقی نمی کند ، گاهی اوقات افسردگی می تواند در فرد بروز کند و روز های خوش اول بارداری را برای فرد ناراحت کننده کند.

خواه برای اولین بار مادر شده باشید خواه برای چندمین بار، روزها و هفته های پس از تولد فرزندتان به همان اندازه که می تواند شادی آفرین و هیجان انگیز باشد، می تواند توام با غم و غصه و افسردگی نیز باشد.

 

 

بسیاری از زنان پس از تولد کودکشان، یک تغییر بزرگ روحی را تجربه می کنند. این تجربه می تواند محدوده وسیعی را در برگیرد، از غم کوتاه مدت تا افسردگی های عمیق و طولانی که نیاز به درمان دارد؛ این نوع احساس افسردگی، افسردگی پس از زایمان نامیده می شود.

احساس غم و ناراحتی پس از تولد فرزند به قدری شایع است که بسیاری از افراد آن را تجربه می کنند. برای کسانی که بتازگی مادر شدن را تجربه کرده اند و کسانی که خود را دوست دارند، بسیار مهم است که علائم این نوع افسردگی را بدانند و در صورت مشاهده آن در خود سعی کنند از خانواده، دوستان و متخصصان پزشکی کمک بگیرند. با توجهات و حمایت های ویژه و درمان مناسب، مادرانی که درجه ای از افسردگی پس از زایمان را تجربه می کنند، می توانند تبدیل به والدینی سالم و شاداب شوند.

 

تجربه کمابیش فراگیر

بیش از ۸۰ درصد مادران، تجربه غم و اندوه در روزهای اول پس از زایمان را دارند.

در این نوع افسردگی ممکن است مادر در یک لحظه احساس شادمانی و در لحظه بعد احساس غم و غصه داشته باشد. او ممکن است احساس ناراحتی، خشم، غم یا خستگی را تجربه کند. این احساس معمولا فقط چند روز به طول می انجامد، اما ممکن است تا یک یا دو هفته نیز ادامه یابد. دلیل این احساس چیست؟

 

نقش هورمونها

این امواج احساسی، یک تاثیر طبیعی از تغییر هورمونی ناشی از بارداری و زایمان تلقی می شود. سطح استروژن و پروژسترون که طی بارداری افزایش یافته بود بناگاه پس از وضع حمل افت می کند و این مساله می تواند روی روحیات فرد تاثیر بگذارد. این هورمون های زنانه در طول یک هفته یا بیشتر به سطحی که قبل از بارداری بوده اند بازخواهند گشت. همین که سطح هورمون به حالت متعادل خود بازمی گردد، غم و اندوه نیز به طور خود به خود و بدون نیاز به درمان پزشکی از بین می رود.

 

اولین گام

استراحت کافی، تغذیه مناسب و حمایت شدن، از موارد مهم جهت مقابله با این حالت است ، چرا که خستگی و کمبود خواب یا اضطراب می تواند احساس غم و ناراحتی را شدت ببخشد.

برای کنار آمدن با احساس غم ناشی از تولد فرزند، مادران باید سعی کنند کمک دیگران را در روزها و هفته های اول پس از وضع حمل پذیرا باشند و به خانواده و دوستان اجازه دهند که در کارهایی مثل خرید، انجام کارهای منزل یا بچه داری به آنها کمک کنند.

بهتر است در زمان هایی از روز، شخص دیگری غذایی برای مادر تهیه یا از کودک مراقبت کند تا مادر بتواند اندکی بخوابد یا دوش بگیرد. به عنوان یک مادر باید به اندازه کافی استراحت کنید و غذاهای مغذی میل کنید. صحبت کردن با افرادی که به شما نزدیکند یا با کسانی که آنها هم بتازگی مادر شده اند، می تواند در شما احساس حمایت شدن را به وجود آورد و به شما یادآوری کند که تنها نیستید.

اگر احساس می کنید که به گریه کردن نیاز دارید نباید جلوی اشک های خود را بگیرید، اما سعی نکنید روی افکار ناراحت کننده تمرکز کنید. اجازه دهید که این احساس گذرا، دوره خود را طی کند و سپری شود.

 

 

زمان مشورت با پزشک

 

اگر احساس غم و اندوه پس از تولد فرزند بیش از یکی دو هفته طول کشید با پزشک خود مشورت کنید تا ببینید که آیا احساس شما ناشی از افسردگی عمیق پس از زایمان است یا خیر. برای برخی از زنان، احساس غم و ناراحتی و خستگی، عمیق تر شده و بیش از غم و اندوه معمول پس از زایمان طول می کشد. حدود ۱۰ درصد مادران این نوع افسردگی عمیق را تجربه می کنند.

وخامت اوضاع

افسردگی عمیق پس از زایمان معمولا ۲ تا ۳ هفته پس از تولد کودک شروع می شود، اما می تواند در هر زمان در طول چند روز اول یا هفته های اول یا ماه های ابتدایی پس از زایمان آغاز شود.

کسی که افسردگی از این نوع را تجربه می کند، احساس غم، گریه، یاس، سرخوردگی، ناامیدی، بی ارزش بودن یا تنهایی می کند. او همچنین ممکن است در تمرکز کردن یا انجام کارهای روزمره دچار مشکل شود یا شاید اشتهای خود را از دست داده و یا هیچ میلی به غذا نداشته باشد. او ممکن است به کودک خود بی اعتنایی کند یا هیچ احساس وابستگی به او نکند، یا شاید درباره موقعیت خود دچار آشفتگی شود و احساس کند که هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست. شاید حس کند که تنها روزها را می گذراند بدون این که کوچک ترین حسی از شادی، علاقه یا نشاط در مورد چیزی داشته باشد.

 

افکار و احساسات این چنینی، برای یک زن دردآور است خصوصا در این زمان که شخص باید سرشار از شادی باشد.

 

بسیاری از زنان در این مواقع میلی به بازگو کردن احساسات خود برای دیگران ندارند. اما افسردگی پس از زایمان یک بیماری است که نیاز به توجه و درمان دارد.افسردگی پس از زایمان می تواند برای هر زنی پیش بیاید اما برخی زنان ممکن است آمادگی بیشتری جهت مبتلا شدن به این عارضه داشته باشند. زنانی که در زمانی از زندگی خود دچار افسردگی بوده اند یا بستگانی دارند که آنها دچار افسردگی بوده اند ممکن است از نظر ژنتیکی تمایل بیشتری به افسردگی پس از زایمان از خود نشان دهند.

اگر احساس غم و اندوه و افسردگی شما قوی است، اگر بیشتر طول روز، برای چند روز، شما را درگیر کرده یا اگر بیش از یکی دو هفته طول کشیده با پزشک خود صحبت کنید.

مادری که احساس می کند طرد شده، گمان می کند زندگی ارزش زنده بودن را ندارد، یا به خودکشی فکر می کند باید هر چه سریع تر با پزشک صحبت کند. افسردگی پس از زایمان می تواند چند ماه یا حتی بیشتر طول بکشد. با مراقبت های مناسب، شخص مبتلا می تواند به زندگی عادی خود برگردد. درمان می تواند شامل صحبت کردن با مشاور، مدیتیشن یا هر دو باشد. به علاوه، رژیم غذایی مناسب، ورزش، استراحت و حمایت های اجتماعی می توانند بسیار مفید باشند. برخی زنان یوگا را بسیار سودمند می دانند. برخی محققان پیشنهاد می کنند که بیان افکار و احساسات با تکنیک های نوشتاری خاص می تواند به رهایی از افسردگی کمک کند. ممکن است برای برخی، این بهبودی چندین هفته طول بکشد در حالی که برای برخی دیگر، بهبودی ناشی از درمان شاید سریع تر رخ دهد.

از پزشک خود در مورد این که بهبودتان در چه مدت ظاهر می شود سوال کنید و راه های مراقبت از خود در این اثنا را جویا شوید.

 

وقتی وضع همچنان وخیمتر شود

یک بیماری جدی تر و نادرتر که ممکن است پس از زایمان رخ دهد بیماری روانی بعد از زایمان است. این بیماری یک نفر از هر هزار زنی را که زایمان کرده اند درگیر می کند و در اولین ماه بعد از وضع حمل رخ می دهد. این بیماری با توهم، مثل شنیدن صداها یا دیدن چیزها یا احساس سوءظن شدید همراه است.در اثر این بیماری، مادر می تواند ایده های غیرعقلانی نسبت به فرزند خود داشته باشد مثلا این که کودک در تصرف اوست یا او می تواند به خود یا کودکش صدمه وارد کند.

 

 

درک تغییرات پس از تولد فرزند

زنانی که بتازگی مادر شده اند تغییرات مختلفی را در روزها و هفته های اول پس از زایمان تجربه می کنند. علاوه بر افت ناگهانی استروژن و پروژسترون (که روی حالات روحی اثر می گذارد) تغییرات فیزیکی و روحی و خانوادگی عظیمی نیز برایشان رخ می دهد که می تواند روی چگونگی احساسات یک مادر اثر بگذارد.

 

تغییرات فیزیکی: بارداری تغییرات فیزیکی زیادی را با خود به همراه دارد و درد زایمان و وضع حمل از نظر جسمی بسیار سخت و چالش برانگیز است. برای بازگشت بدن به وضع اول، زمان لازم است و یک مادر ممکن است احساس خستگی کرده و پس از زایمان احساس ناراحتی کند.

 

تغییرات روحی و شخصی: نقش یک زن و مسوولیت های او ممکن است پس از مادر شدن اندکی تغییر کند. زمانی برای تطابق با شرایط جدید لازم است حتی اگر فرد فکر کند که برای این تغییرات به اندازه کافی آماده است. برخی زنان ممکن است احساس نگرانی، ترس یا تنهایی کنند. برخی زنان با اضطراب های اضافه ای ناشی از سخت شدن شرایط یا کمبود حمایت از جانب اطرافیان روبرو می شوند.

تحمل یک ارتباط بد با همسر، شرایط مالی نامناسب، یا برخی اتفاقات بزرگ در زندگی مثل از دست دادن شغل یا تغییر آن می تواند باعث اضطراب مضاعف شود. استرس های مربوط به بارداری مثل عوارض بارداری یا درد زایمان می تواند باعث افزایش احساس تنها بودن و تهی شدن یک زن شود. برخی اوقات (اما نه همیشه) این استرس ها می تواند موجب ایجاد زمینه لازم برای افسردگی شود.

 

تغییرات در زندگی روزمره و مسئولیت ها: یک نوزاد نیاز خاصی به توجه، انرژی و زمان مادر دارد. برای کسانی که برای اولین بار مادر شده اند، چیزهای خیلی زیادی برای آموختن در خصوص مواجهه با نیازهای اولیه کودک وجود دارد. آنها باید در خصوص خواب، تغذیه، حمام کردن و آرام کردن طفل چیزهای زیادی بیاموزند.

خوابیدن و بیدار شدن کودک و برنامه غذایی او می تواند استراحت یک مادر را دچار اختلال کرده و او حتما برای رویارویی با این مسوولیت ها و استرس ها به کمک نیازمند است. بدون یک خواب شبانه خوب، حتما کوچک ترین چیزها می توانند خسته کننده باشند.

 

گامهای درمانی

 

اگر از نظر روحی دچار افسردگی شده اید، با پزشک خود مشورت کنید. این زمان، زمانی است که باید از یک شخص دیگر هم کمک بگیرید. این فرد می تواند والدین، دوستان یا یکی از اعضای خانواده باشد. در این میان، همسر مهم ترین نقش را می تواند ایفا کند.

علاوه بر درمان افسردگی پس از زایمان توسط پزشک، کارهای کوچکی را هم می توانید انجام دهید که شرایط را برایتان آسان تر کند:

 

زمانی را به خود اختصاص دهید. با کمک گرفتن از یک فرد دیگر، می توانید نگهداری از فرزندتان را برای چند ساعتی به او بسپارید و خود به استراحت و کارهای شخصی بپردازید.

اگر متوجه شدید که همسرتان یا شخص دیگری که او را می شناسید دچار این مشکل شده، باید او را تشویق به مشورت با پزشک کنید. گاهی اوقات یک زن ممکن است نسبت به دریافت کمک در این شرایط بی میل باشد یا شاید متوجه مشکلات روحی خود نباشد.

سعی کنید به شخصی که دچار افسردگی پس از زایمان شده، اطلاعاتی راجع به این بیماری بدهید و کتاب هایی در این خصوص به او معرفی کنید. به او پیشنهاد صحبت کردن و مشاوره بدهید.

 

به عنوان شوهر سعی کنید توجه، عشق و علاقه خود را به او ابراز کنید و کاری کنید که او احساس کند از سوی شما حمایت می شود. توجه کنید که او در طول روز چه کارهایی انجام می دهد. وقتی می خواهد صحبت کند با حوصله بیشتری به حرفهای او گوش بدهید. با او به پیاده روی بروید. برای او غذای مقوی تهیه کنید. زمانی را به مراقبت از کودک اختصاص دهید تا او بتواند استراحت کند. صبور و مهربان باشید و او را باور کنید.

 

 

 

روزهای خوش آینده

افسردگی پس از زایمان هم مثل انواع دیگر افسردگی، باعث ایجاد ابری از احساسات و افکار منفی در اطراف فرد ،در مورد دیدگاه او نسبت به خود، اطرافیان و شرایط و آینده اش می شود. به خاطر این افسردگی، زن ممکن است خود را تنها و بی ثمر فرض کند. ممکن است شرایط را ناامیدکننده و خستگی آور تصور کند و همه چیزهای اطراف برایش غیرجذاب و ناامیدکننده و بی معنی باشد.

 

 

بدانید که اینها قسمتی از افسردگی است. با درمان مناسب و حمایت بجا می توان این ابر ناامیدی را از بین برد. می توان به او کمک کرد تا دوباره شادی و نشاط و امید خود را به دست آورد.