بازگشت به روزهای دوست داشتن

ما در اطراف مان بین دوستان،همسایه ها و فامیل ها زوج هایی را میبینیم که دیگر آن دوست داشتن قدیم بین شان نیست و کم رنگ شده است،یا حتی شاید خود شما هم مزدوج باشید و این مشکل را داشته باشید.سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که در صورت پشیمانی چطور میتوانیم به روزهای دوست داشتن بازگردیم؟

بعضی از زوج‌هایی که در ظاهر باهم زندگی می‌کنند و جدایی در شناسنامه‌شان ثبت نشده، درحقیقت «باهم‌هایی بدون هم» هستند؛ کسانی که زیر یک سقف زندگی می‌کنند اما هر کدام دنیای جداگانه‌ای دارند.

عمارت‌هایی که صاحبان آنها در تنهایی‌شان دچار آسیب‌های زیادی می‌شوند ولی در بیشتر موارد می‌توان چنین رابطه زناشویی‌ای را ترمیم و اصلاح کرد و حتی با به‌دست آوردن مهارت‌های همسرداری، به‌گونه‌ای رابطه را مدیریت کرد که عاشقانه‌تر و بهتر از قبل شود. می‌خواهیم بگوییم که حتما این امکان وجود دارد رابطه‌ای را که ترمز بریده و در سراشیبی سقوط افتاده با کمی صبر و تغییر رفتار، نجات داد. کار ساده‌ای نیست اما برخی چیزها ارزش تلاش کردن را دارد؛ چیزهایی مثل عشق، خانه، خانواده و… .

در سرزمین عجایب

یکی از چیزهایی که باعث جدایی عاطفی بین زن و شوهر می‌شود عدم‌شناخت صحیح زن و شوهر از یکدیگر است. ابتدای آشنایی و ازدواج، شما و همسرتان کلیاتی در مورد هم می‌دانستید، تحقیق کرده و در مورد علایق و خواسته‌های‌تان ساعت‌ها صحبت کرده بودید. شاید آن روزها فکر می‌کردید که تا همین حد از آینده‌نگری برای خوشبختی‌تان کافی است. اما خیلی زود، زمانی که به خانه مشترک رفتید و زندگی واقعی‌تان شروع شد، متوجه شدید که چنین چیزی نیست و بخش زیادی از روحیات و دنیای هم را نمی‌شناسید. تا اینجا جای نگرانی نبوده و وضع شما مانند بسیاری از زوج‌های دیگر است اما تفاوت شما و آنهایی که بعد از گذشت مدتی دنیای ناشناخته هم را شناختند و روزبه‌روز پیوند عاطفی‌شان بیشتر شد در این است که آنها تصمیم گرفتند مثل روزهایی که در گیر انتخاب هم بودند، برای شناختن دنیای هم تلاش کنند و به آن نزدیک شوند. شوهری را تصور کنید که وقتی متوجه شد همسرش به هنر علاقه دارد، تشویقش کرد، همراهش رفت، کمی دنیای هنر را شناخت و حتی اگر برایش دلچسب نبود برای نزدیک شدن به همسرش از او خواست تا در مورد آن باهم حرف بزنند.

زنی را تصور کنید که وقتی فهمید همسرش عاشق کوهنوردی است، گاهی همراهش رفت، مابقی اوقات هم مانعش نشد و درک کرد که شوهرش هر جمعه صبح دلش می‌خواهد به کوه برود و به‌جای غرزدن شرایط را برای او مهیا کرد. این زن و شوهرها فقط در تصور شما نیستند، در دنیای واقعی هم وجود دارند. شما چقدر برای شناخت هم و نزدیک‌تر شدن به دنیای هم تلاش کرده‌اید؟ حالا که می‌خواهید زندگی‌تان را از روزمرگی و بی‌تفاوتی نجات دهید، بهتر است سعی کنید دنیای ناشناخته یکدیگر را بشناسید. مانند یک جست‌وجوگر عمل کنید اما ذره‌بین عیب‌یابتان را کنار گذاشته و به‌جای آنکه دنبال نقاط ضعف و قدرت هم باشید، بدون قضاوت کردن، یکدیگر را همانطور که هستید بشناسید نه آنطور که تصور می‌کنید باید باشید.

باتو دنیا جای بهتری است

به زندگی‌تان با دقت نگاه کنید. افرادی که به آنها علاقه‌مند هستید، چه کسانی‌اند؟ کدام‌یک از دوستان‌تان جایگاه ویژه‌ای برای شما دارند. انسان‌ها، کسانی را که باهم لحظات خوشی داشته‌اند به سختی فراموش می‌کنند؛ آنها که کنارشان از ته دل می‌توانند بخندند، خودشان باشند و زندگی را کامل زندگی کنند. شما و همسرتان چه خوشی‌های مشترکی داشته‌اید؟ بعد از روزهای اول آشنایی و تمام شدن مراسم و ‌ماه عسل، برای لذت مشترک از زندگی چه برنامه‌ریزی‌ای داشته‌اید؟ آیا باهم تماس می‌گرفتید و برای پیاده‌روی شب قرار می‌گذاشتید؟ چندبار در طول روز به هم زنگ یا پیامک می‌زنید؟ وقتی زن و شوهرها لحظات خوش دونفره‌شان تمام شود، از هم دور می‌شوند و برای لذت بردن، هر کدام جایگزینی پیدا می‌کنند. خانم‌ها اغلب به جمع‌های دوستانه پناه می‌برند و مردان به‌کار و این روزها شاید هر دو به دنیای مجازی و آدم‌هایی با کیلومتر‌ها فاصله اما در گوشی همراه. اگر می‌خواهید دنده‌عقب، از سردی رابطه به روزهایی برگردید که باهم بودن برایتان به هر چیزی ترجیح داشت، بهتر است به تفریح‌های دونفره بروید. با دوستان و اقوامی که هر دو دوست دارید و موافق هستید، رفت‌وآمد کنید، باهم به سینما و مسجد و پارک و… بروید. برای هم لطیفه بخوانید. کمی قالب‌های موجود را بشکنید و سعی کنید بتوانید در کنار هم از زندگی‌تان لذت ببرید. البته این زمانی میسر می‌شود که شناختی از هم داشته باشید تا بدانید طرف مقابل‌تان هم در چه شرایطی دنیا برایش جای بهتری است.

از محبت، خارها گل که گلستان می‌شود

ابراز محبت می‌تواند مانند تنفس مصنوعی رابطه‌ای را که نفس‌های آخر را می‌کشد، نجات دهد. تفاوت اساسی زوج‌هایی که بعد از سال‌ها زندگی مشترک، هنوز گرمای رابطه‌شان حس می‌شود با شما که مدتی است راه‌تان را از هم جدا کرده‌اید، در ابراز علاقه ‌بموقع است. سعی کنید به یاد بیاورید آخرین بار که به همسرتان گفتید او را دوست دارید، چه زمانی بود؟ یک هفته قبل، یک‌ماه قبل، یک سال قبل؟ به‌احتمال زیاد یادتان نمی‌آید دقیقا چه زمانی بود. از طرف دیگر سعی کنید به‌خاطر بیاورید چرا دیگر این کار را انجام ندادید، شاید خجالت کشیدید، شاید هم فکر کردید چرا هر بار شما؟ در هر صورت حتما دلایل و به بیان بهتر بهانه‌هایی داشته‌اید و همسرتان هم همینطور. اینکه محبت‌تان را احتکار کردید و به هم نشان ندادید باعث شد هرکدام‌تان فراموش کنید که روزی‌روزگاری چه حرف‌هایی از هم شنیده‌اید. در این مورد مردها خوددار‌تر هستند و گاهی بهانه‌شان این است که به‌صورت عملی محبت‌شان را نشان می‌دهند درحالی‌که همه انسان‌ها نیاز دارند تا دوست داشتن‌ها را بشنوند. پیامبر(ص) می‌فرمایند: «قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَه إِنِّی أُحِبُّک، لَا یذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً؛ یعنی اگر مردی به زنش بگوید من تو را دوست دارم، این جمله هرگز از دل زن خارج نمی‌شود».

میانبر بزنید

یادتان باشد رابطه‌ای را که به نفس‌نفس افتاده می‌توانید باگفتن کلمات جادویی دوباره به زندگی برگردانید و بعد از آن برای قوت گرفتن، تقویتش کنید و دوران نقاهت‌تان را با یادگرفتن مهارت‌های ارتباطی مخصوص همسران بگذرانید. اما برای شروع، جمله «دوستت دارم» می‌تواند معجزه کند.

منبع : سلامت نیوز