داشتن روابط اجتماعی بالا از جمله امتیازات ویژه هر فرد به شمار می آید. روابط اجتماعی بالا می تواند زمینه موفقیت افراد در تمام زمینه ها را فراهم کند. افراد زیادی هستند که قدرت زیادی در برقراری ارتباط با دیگران دارند اما کلید موفقیت این افراد چیست؟ برای دستیابی به این کلید های موفقیت با دکتر سلام همراه باشید.

برخی از انسانها آنقدر در صحبت کردن توانمند هستند که با زبان چرب و نرمشان مار را از لانه بیرون می کشند، اما این توانایی چگونه به دست می آید؟
اصطلاحاتی مثل “زبان چرب ونرم”، “خوش سرو زبان بودن”، “قدرت بیان” و حتی “شیرین زبان” از جمله مواردی است که برای برخی از افراد بسیار استفاده می شود و اطرافیان معتقدند که این افراد می توانند با زبان ماری را از لانه بیرون کشند، اما چرا این عبارات تنها برای عده ای خاص کاربرد دارد و به دیگران نسبت داده نمی شود؟
بدون شک کسب مهارت و توانایی های مختلف، گذران زندگی را برای هرفردی راحت و آسان می کند بخصوص اگر آن توانایی در راستای اعتماد به نفس و قدرت بیان باشد که دیگر فرد در برقراری ارتباط با اطرافیان هم هیچ مشکلی نخواهد داشت و حتی در مواقعی که اوضاع و وقایع به نفعش نیست می تواند با همان زبان چرب و نرم، وضعیت را به سود خود دگرگون کند.
پس با ما باشید تا علاوه بر ریشه یابی خوش سر و زبان بودن بعضی افراد، راههای کسب این مهارت و توانمندی را برای شما روشن کنیم.
خوش سر و زبانی ویژگی های خاص خود را می طلبد
علی باجلان متخصص روانشناسی و مشاور خانواده با اشاره به تعریف توانایی خوش سر و زبان بودن افراد گفت: وقتی بطور عامیانه به برخی از افراد توانایی “مار را از لانه بیرون کشیدن” نسبت می دهیم درواقع معتقد هستیم که آن فرد از لحاظ مهارت ارتباطی و هوشی ( هم IQ و EQ) بسیار توانمند است.
وی افزود: از آنجا کسب چنین مهارتی ویژگی ها و عوامل خاص خود را می طلبد بنابراین بدون شک همه نمی توانند این توانایی را داشته باشند.
این روانشناس مهارت ارتباطی را اکتسابی دانست و اظهار داشت: صحبت کردن مهارتی است که با تکرار، تمرین، تجربه یا حتی خود را در موقعیتهای مختلف قرار دادن، به دست می آید؛ هرچند که بعضی افراد به صورت ژنتیکی چنین ویژگی هایی را دارند اما این امر به تنهایی کافی نیست.
میزان قدرت زبان فرزندتان را به راحتی تشخیص دهید
باجلان بیان کرد: با بررسی رفتار کودکان بر اساس فعالیتهایی که انجام می دهند (مثل خوردن، خوابیدن، کم تحرکی یا پرتحرکی، میزان سازگاری با محیط و اطرافیان) به راحتی می توان فهمید که آیا آنها بصورت ژنتیکی توانایی قدرت زبان و بیان را دارند یا خیر.
بسیار دیده اید که وقتی فردی جز والدین به برخی کودکان نزدیک می شود آنها سریع واکنش نشان داده و به قولی غریبگی می کنند یا حتی برخی کودکان با تغییر محیط اطراف خود (از محیطی آرام به شلوغ وپرجمعیت) مدام گریه می کنند که این واکنش همان انطباق پذیری و سازگاری کودک با اطرافیان است.
وی دراین باره افزود: کودکان براساس میزان خلقیاتی که تجربه می کنند به سه دسته شامل کودکان راحت ( سازگاری کامل با محیط، خورد و خوراک منظم، خوش رو و خوش خنده )، کودکان دشوار (به راحتی با اطرافیان و محیط کنار نمی آیند، گریه زیاد، خواب کم و بهم ریختگی حتی با تغییراتی بسیار کوچک) و کودکان دیرجوش تقسیم می شوند.
وقتی مهارت کودکانه در بزرگسالی آب می رود
با جلان تنها 40 درصد کودکان را از نوع دسته بندی راحت دانست و ادامه داد: والدین با این دسته از کودکان راحتتر می توانند کنار آیند و درواقع رفع نیازهای آن ها ساده تر از دسته های دیگر است در نتیجه کودکان هم علاوه بر تصور امن بودن دنیا، شرط اصلی و اساسی یک رابطه دو نفره یعنی اعتماد را به دست می آورند.
به گفته وی، چنین کودکانی با اعتماد کامل به مخاطب خود، ارتباط برقرار می کنند و این نشان می دهد که بخشی از توانایی ارتباطی و قدرت بیان ژنتیکی است.
این مشاور خانواده با بیان اینکه از نظر آماری تنها 20 درصد بزرگسالان مهارت ارتباطی قوی دارند، اظهار داشت: این موارد در حالی است که هرچند 40 درصد کودکان در دسته راحت جای دارند اما همان 40 درصد در بزرگسالان این ویژگی را ندارند و بقولی نمی توانند با زبان خود مار را از لانه بیرون بکشند پس این امر نشان می دهد که علاوه بر ژنتیک عوامل دیگری هم در این مسئله دخیل هستند.
نقش پررنگ خانواده در شیرین زبانی فرزندان
این روانشناس با اشاره به عوامل دخیل در کسب مهارت قدرت زبان عنوان کرد: یکی از این عوامل محیط زندگی است، وقتی کودک در شرایط خانوادگی متشنج و پر از درگیری پرورش یابد، حتی اگر بصورت ژنتیکی هم زمینه لازم را داشته باشد بدون شک زیاد با دیگران صحبت نمی کند و استعدادهایش به اندازه کافی شکوفا نخواهد شد درواقع آنها محیط آموزشی غنی نداشته اند.
به گفته وی، کودکانی (هر سه دسته از آنها) که در محیطهای کاملا بسته ، بدون امکانات و آموزش های مهارتی رشد می کنند، در کسب مهارت های ارتباطی با مشکلات عدیده مواجه می شوند.
وی افزود: بزرگسالانی که در کودکی شیرین زبان بوده اند بر حسب تجربه یکی از دو نوع رفتار سرکوب یا افزایش قدرت بیان را می توانند پیش گیرند. درحقیقت کودکان خوش سرو زبان با رشد در خانواده ای که خیلی اهل صحبت نیستند، کم کم یاد می گیرد که این توانایی به کار او نمی آید (سرکوب قدرت بیان) یا بالعکس می تواند برحسب تجربه و دیدن اطرافیان مهارت خود را تقویت کند، بنابراین نوع تجربیاتی که فرد در زندگی کسب و عکس العملهایی که از دیگران دریافت می کند، عامل دیگری است مهارت صحبت کردن را تقویت یا سرکوب می کند.
توانایی هایی که ناخودآگاه سرکوب می شوند
باجلان گفت: یکی دیگر از عوامل موثر در توانایی صحبت کردن، داشتن دوستان زیاد و آشنایی با فرهنگهای متنوع است که باعث افزایش دایره لغات فرد و یادگیری روشهای متقاعد کردن دیگران می شود. اینکه کودکان در کدام دسته قرار گرفتند می تواند در این مرحله آنچنان اهمیتی نداشته باشد چرا که بدون شک خالی کردن محیط زندگی از عوامل محرک مثل دوستان اجتماعی و برقراری ارتباطات بی شمار، فرد را به سمت سختی در صحبت و سرکوب توانایی قدرت بیان سوق می دهد.
وی باذکر مثالی بیان کرد: افرادی که از سن کم در محیط های شلوغ و پر رفت و آمد (مانند بازار) کار می کنند درواقع یاد میگرند که چگونه با زبان دیگران را به راحتی متقاعد کنند و حرفها و عقاید خود را به کرسی نشانند حتی کودکان دیرجوش هم با قرار گرفتن در محیطهای غنی از کسب این مهارت مبرا نیستند اما باید پذیرفت که چنین افرادی در قدرت بیان نسبت به سایرین که از کودکی راحت و محیطهای غنی برخوردار بوده اند اندکی عقب تر هستند.
اعتماد به نفس یا قدرت بیان، لازم و ملزوم کدام است؟
با جلان درباره رابطه تنگاتنگ اعتماد به نفس و کسب مهارت صحبت کردن، اظهار داشت: رابطه اعتماد به نفس و قدرت بیان مانند داستان مرغ و تخم مرغ است درواقع همانطور که اعتماد به نفس باعث می شود فرد در استفاده از توانایی های خود مهارت کافی داشته باشد، قدرت بیان هم به فرد اعتماد به نفس می دهد.
وی با بیان اینکه هرچه نیازهای فرزندان بیشتر و بهتر رفع شود اعتماد به نفس بالاتری پیدا می کنند، افزود: اعتماد به نفس یک پدیده ذاتی نیست و با تمرین و تکرار به دست می آید همانطور که می توان به قدرت بیان دست یافت بنابراین بین اعتماد به نفس و قدرت بیان رابطه تنگاتنگی وجود دارد و نمی توان بین آنها لازم و ملزوم را مشخص کرد.
بنابراین هرچند نقش ژنتیک در کسب مهارت صحبت کردن و سخنوری یا به قولی توانایی بیرون کشیدن مار از لانه با زبان قابل ذکر است اما میزان این توانایی شدت و ضعف دارد و هرکسی به سهم خود می تواند در این بازه قرار گیرد البته به شرطی که بپذیرد افرادی که محیط غنی را در کنار ژنتیک داشته اند از وی جلوتر هستند و باید تلاش و تمرین بسیار داشته باشد تا همانند آنها بتواند با زبان چرب و نرم دیگران را متقاعد کند.
منبع: باشگاه خبرنگاران