شاید شما هم فکر کنید که 2 اصطلاح مردن و مرگ با هم یکی هستند و از آن ها میتوان بعنوان یک کلمه هم معنا استفاده کرد اما در واقع اینگونه نیست.مردن به زمانی میگویند که یک فرد کارکردهای بدن از دست میرود ولی مرگ به این معنی است که کارکردهای حیاتی یک شخص بصورت کامل از کار افتاده اند و توقف کرده اند.

اصطلاحات مرگ خوب و مرگ بد هم به کیفیّت زندگی افراد رو به مرگ برمی گردد. مرگ خوب، مرگی است که عاری از رنج‏ ها و ناراحتی‏ های قابل اجتناب برای بیماران، خانواده و مراقبان، البته منطبق با معیار های اخلاقی، فرهنگی و طبی باشد. در مراحل پایانی بسیاری از بیماری ‏های صعب‏ العلاج، هدفِ درمان و مراقبت تغییر می‏ کند. یعنی به جای معالجه و درمان، تمرکز اصلی بر مراقبت تسکینی برای کاهش درد، علایم بیماری و کاهش استرس و احساسات منفی است.

در مراحل پایانی بیماری های لاعلاج، فرد عزیز شما، با وجود بهترین مراقبت، توجه و درمان، به مراحل پایانی زندگی اش نزدیک می‏ شود. بیماران لاعلاج یا بیماران در حال احتضار، در مراحل آخر عمر نیاز هایی دارند که لازم است به آن ها توجه شود.
نیاز به کمک و همراهی: شاید فرد عزیز شما نتواند دیگر راه برود، بنشیند، غذا بخورد یا دنیای اطراف را به خوبی حس کند. لذا ممکن است برای فعالیت ‏های معمول مثل حمام کردن، توالت رفتن، لباس پوشیدن، غذا خوردن و حرکت کردن به حمایت شما نیاز داشته باشد.
نیاز به آرامش و احترام: حتی اگر هوش، حواس و حافظه بیمار مختل شده باشد، از آسایش و احترام، دوست داشته شدن یا حس امنیت، درک درستی دارد. لذا صرف نظر از مکان مناسب برای نگه داری شان (خانه، بیمارستان یا آسایشگاه) با پیوند محکم عاطفی، می توان رنجشان را کاهش داد. با بیمارتان صحبت کنید، برایش کتاب یا مجله بخوانید، به همراه او فیلم تماشا کنید یا فقط کنارش بنشینید و دست هایش را در دستتان بگیرید.
بیماران رو به مرگ همان طور که علایم جسمی متفاوت دارند، دارای نیاز های هیجانی متفاوت هم هستند. ترسِ از مرگ، ترس از جدایی از عزیزان، حسِ بد سربار بودن، از دست دادن کنترل بدن و ابتدایی ترین توانایی ها و به دنبالش افت اعتماد به نفس، نگرانی از آنچه بر سر بازماندگان می آید، تکمیل نکردن مسئولیت های زندگی، فکر به دورانِ پس از مرگ و…، از جمله احساساتی است که آن ها تجربه می کنند و باید آن ها را همراهی کنید تا درباره اش حرف بزنند.
جلوی بروز احساسات منفی خود مثل ترس، ناراحتی و غم از دست دادن را بگیرید تا تاثیرش بر بیمار تحمیل نشود. به جای آن، سعی کنید با فرد دیگری درباره این احساسات صحبت کنید.
به بیمار کمک کنید خاطراتش را به یاد بیاورد. صحبت درباره زندگی‏ و گذشته، یکی از راه هایی است که به بیمار کمک می کند درباره زندگی و فرآیند مردن، به درک و شناخت مناسبی برسد.
از پنهان کردن اطلاعات بیماری از بیمار بپرهیزید؛ چرا که بیشتر بیماران، توانایی درک این اطلاعات را دارند و ترجیح می ‏دهند در بحث های مربوط به خودشان، مشارکت داشته باشند.
به آرزوهایشان بها دهید. اگر آرزوی داشتنِ چیزی یا رفتن به جایی دارند، آرزویشان را برآورده کنید. به بیمار اطمینان دهید که به خواسته‏ هایش مثل مواردی که در وصیت نامه آمده، احترام می گذارید.
منبع : آنا