با شروع سال 1395 شاهد موجی از خودکشی و خبرهای ناگوار آن در سراسر کشور بودیم.به راستی چه عواملی باعث می شوند که شخص دست به چنین اقدامی بزند و جان خود را که خدا به او بخشیده بگیرد.آیا خودکشی تنها در افرادی که مشکلات روحی و روانی دارند شایع است و یا ممکن است افراد دیگر هم دست به چنین کاری بزنند و خود کشی بیشتر در چه افرادی دیده می شود؟در این مطلب قصد داریم به بررسی این سوالات بپردازیم.با ما همراه باشید.

فرزانه متین: هنوز چند هفته‌ای از شروع سال 1395 نگذشته بود که موجی به نام خودکشی در خیابان‌ها به راه افتاد. نخستین خودکشی در ملأعام مربوط به دختر نوجوان 15 ساله تبریزی بود که از طبقه دهم ساختمانی در خیابان دامپزشکی تبریز خود را به پایین پرت کرد و در دم جان سپرد. چهار روز بعد، دختر 20 ساله در مهاباد اقدام به خودسوزی کرده و فوت کرد. در چهارم اردیبهشت، دختر نوجوان 16 ساله‌ای، خود را از پل هوایی خیابان زند به پایین انداخت. در روز یازدهم اردیبهشت، اهالی خیابان میرداماد متوجه آویزان‌بودن جسد مرد میانسالی از روی پل عابرپیاده بودند که خود را حلق‌آویز کرده بود و علتش را مشکلات مالی دانستند. پنج روز بعد، دختری 18 ساله از پل ولایت اتوبان نیایش خود را به پایین انداخت و با ماشین تصادف کرد و جان باخت. 23 اردیبهشت، جوان 28 ساله‌ای در میدان رسالت نیز از پل هوایی خود را به پایین پرت کرده و درست روی سقف ماشین آمبولانس سقوط کرد و چند جای بدنش شکست. 27 اردیبهشت، دختر 24 ساله‌ای پس از پریدن از روی پل عابرپیاده در خیابان هنگام با خودرو تصادف و جانش را از دست داد؛ همین‌طور که خودکشی در خیابان‌های تهران و سایر شهرستان‌ها روبه افزایش بود، در ماه‌های اخیر، در مترو‌های تهران رخ داد، از دختر‌های جوان تا مردان مسنی که خود را جلوی مترو پرت می‌کردند که اکثر آنها متأسفانه منجر به مرگ می‌شد و برخی نیز با کمک به‌موقع مردم و مسئولان مترو از مرگ نجات می‌یافتند یا مجروح می‌شدند. آخرین خودکشی در ملأعام که تقریبا مربوط به یک ماه گذشته می‌شود، نوزدهم دی، خودکشی مرد

35 ساله‌ای در متروی ایستگاه شریف است که بر اثر شدت جراحات، جان خود را از دست داد. این هجمه از خودکشی‌ها چه در عموم شهر و چه در خانه‌ها باعث شد آمار خودکشی در سال 1395، بیشتر از سایر سال‌های دیگر باشد؛ ازاین‌رو، با دکتر گوهر انزانی، مشاور و روان‌درمانگر درباره سبب‌شناسی و اختلالات روانی‌ای که منجر به خودکشی می‌شود، گفت‌وگو کرده‌ایم که در زیر می‌خوانید.

احتمال اقدام به خودکشی در افرادی که دارای اختلالات روانی هستند تا چه حد است؟
به نظر می‌رسد احتمال خودکشی در میان کسانی که دارای اختلالات هستند، بیشتر است. مخصوصا کسی که دارای اختلال شخصیت مرزی است به‌دلیل آنکه افسردگی بیشتری را تجربه می‌کند، عزت نفسش پایین بوده و گستره پرخاشگری بیشتری دارد، در حل مسئله ضعیف عمل می‌کند، پس احتمال رفتارهای آسیب‌زننده در او افزایش می‌یابد؛ البته این بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی، نبود محبت والدین و گاه آسیب‌های جنسی حل‌نشده از دوران کودکی را عامل خودکشی خود می‌دانند. در این اختلال نیز مورد دیگری مشاهده می‌شود که به معنای وقایع منفی زندگی است که به‌عنوان عامل خطرساز اقدام به خودکشی در این افراد است. تقریبا 75 درصد این افراد، حداقل یک‌بار خودکشی را تجربه کرده‌اند.
به‌عنوان روان‌درمانگر خودکشی، غیر‌ از این اختلال، کدام‌یک از اختلالات روانی دیگر با خودکشی رابطه دارند؟
اختلالات بی‌شمار دیگری نیز هستند که مهم‌ترین آنها با توجه به آمارها و پژوهش‌ها را توضیح می‌دهم:
اختلال شخصیت ضداجتماعی: پژوهش‌ها نشان داده است که این افراد به‌علت پرخاشگری و تکانشی‌بودن، عدم احساس مسئولیت، احتمال بیشتری دارد که دست به رفتارهای آسیب‌زننده بزنند. تقریبا 45درصد پسران و 33 درصد دختران دارای این اختلال، اقدام به خودکشی کرده‌اند.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال یا پارانوئید: پژوهش‌ها دلایل خودکشی را بدگمانی، بدبینی و مشکلات میان‌فردی می‌دانند که باعث انزوای اجتماعی و در نهایت خودکشی می‌شوند که حدود 60 درصد آنها به این اقدام دست زده‌اند.
اختلال شخصیت اجتنابی: این دسته از بیماران، احساس طردشدگی شدیدی دارند و کم‌رو‌تر از سایرین هستند. حساسیت مفرط به طردشدن مهم‌ترین عامل خودکشی در این شخصیت است.
اختلال شخصیت خودشیفته: بیشترین دلیل خودکشی در این بیماران ازدست‌دادن فرد مهم زندگی و نیاز شدید به تحسین و توجه دیگران است.
اختلال اسکیزوفرنی: در این نوع اختلال، فرد مردد است. ناامیدی بالایی دارد، دچار توهم و هذیان بوده و در نهایت به‌علت افسردگی زیاد خودکشی می‌کند.
اختلال شخصیت پرخاشگر- منفعل: مانع‌تراشی، تعلل، لجبازی و حس ناکارآمدی در آنها مهم‌ترین دلیل خودکشی است.
اختلال شخصیت ضداجتماعی: در این بیماری، فرد تکانشی است بدون طرح و برنامه قبلی اقدام به عمل می‌کند، از درک عواقب کارهایش ناتوان است، برای تخلیه هیجانی خود دست به خشونت می‌زند که گاهی این خشونت به خودش بازمی‌گردد و منجر به خودکشی می‌شود.
اختلال شخصیت هیستریونیک: در این بیماری، رفتارهای نمایشی و اغراق‌آمیز بیش از حد طبیعی بوده و افراد به محض اینکه احساس می‌کنند مورد توجه نیستند، احساس بی‌ارزشی شدیدی می‌کنند. پس، از ابزارهای نادرست برای جلب توجه کمک می‌گیرند. در این اختلال، خودکشی نمایش بارزترین دلیل جلب توجه است.
اختلال افسردگی: به‌علت احساس بی‌کفایتی، بی‌ارزشی، عزت نفس پایین، نگرش منفی به خود، سرزنش بیش از حد خود و بدبینی نسبت به همه چیز، تمایل شدید به احساس گناه و رفتارهای غم‌انگیز، بیشترین میزان خودکشی را در ایران دارد.
آیا اختلالات نامبرده عامل تعیین‌کننده خودکشی هستند؟
بله، ناگفته نماند اختلالات شخصیت از چند جهت عامل تعیین‌کننده خودکشی هستند:
– زمینه‌ساز بروز اختلالات روان‌پزشکی مثل الکلیسم و افسردگی،
– ایجاد مشکلات در روابط و سازگاری اجتماعی،
– زمینه‌ساز رخدادهای نامطلوب زندگی،
– مشکل در توانایی مقابله با مشکلات،
– تعارض بین شخص و محیط.
آیا افرادی که با توجه به اختلالات نامبرده خودکشی می‌کنند، برای جلب توجه دست به این اقدام می‌زنند؟
نمی‌توان به‌صورت شفاف پاسخ داد. لینهان و همکاران اظهار می‌کنند، درباره اختلال شخصیت و اقدام به خودکشی، مطالعات بسیار کمی موجود است و نمی‌توان تشخیص داد، فرد رفتار را با قصد مردن انجام می‌دهد یا فقط تمایل به دیده‌شدن و جلب‌توجه دارد. خیلی از پژوهش‌ها نشان داده‌اند، افراد دارای اختلال شخصیت ضداجتماعی و افراد افسرده، بیشتر از دیگران خودکشی موفق می‌کنند.
امروزه رایج‌ترین روش‌های خودکشی چه روش‌هایی است؟
بیشترین روش خودکشی به‌نظر می‌رسد، استفاده از دارو است؛ به‌ویژه داروهای لورازپام و دیازپام که بیشتر در دسترس هستند و باور افراد این است که با خوردن این داروها به خواب فرورفته و هیچ دردی احساس نمی‌کنند و به‌راحتی می‌توانند به زندگی خود پایان دهند. بعد از دارو، استفاده از سموم کشاورزی و مواد افیونی به‌عنوان پرکاربردترین روش خودکشی در ایران نام برده می‌شود؛ البته در زنان، خودسوزی عامل مهمی برای ازبین‌بردن خود است. استفاده از چاقو،‌ دارزدن و اسلحه، کمتر از روش‌های دیگر است؛ البته امسال، می‌توان اکثر خودکشی‌ها در ایران را پرت‌شدن از ارتفاع یا حلق‌آویز کردن نام برد که تا‌به‌حال بی‌سابقه بوده است.
از لحاظ جنسیتی، خودکشی بیشتر در زنان رخ می‌دهد یا مردان؟
با توجه به تحقیقات صورت‌گرفته، به‌نظر می‌رسد خودکشی در بین زنان به‌ویژه زنان خانه‌دار بیشتر از مردان است که دلایل بسیاری برای این مسئله عنوان شده از جمله مشکلات خانوادگی، بیماری‌های روانی به‌ویژه افسردگی، جدایی یا بحران‌ها، نداشتن مهارت حل مسئله، ناتوانی در برقراری ارتباط و مقابله‌های ناکارآمد. به نظر می‌رسد خودکشی در مردان بیشتر منجر به مرگ می‌شود تا در زنان؛ چراکه تعدادکمی از زنان واقعا قصد ازبین‌بردن خود را دارند.
دلایل عمده خودکشی را در جامعه ایران چه مواردی می‌دانید؟
اختلالات روانی، پیش‌آمدن بحران‌هایی از قبیل مشکلات خانوادگی، ازدست‌دادن روابط عاطفی، فشارهای ناشی از ترک مواد، جدایی، اعتیاد، مشکلات اقتصادی و مشکلات فردی. زیل‌بورگ، دلایل خودکشی را اعتقاد به نوعی جاودانگی می‌داند، پس به استقبال مرگ می‌روند تا در دنیای دیگر به وصال برسند.
شما چه راهکارهای مناسبی هنگام پیش‌آمدن بحران‌ها برای شخص درگیر بحران ارائه می‌دهید؟
اگر برایتان بحرانی پیش آمده، فرصت را از دست ندهید، فورا اقدام کنید و متوجه عکس‌العمل‌ها باشید و از متخصصان کمک بگیرید. سعی کنید، تنها نباشید. درباره دیگران، پیشنهاد می‌دهم اگر بحران‌هایی چون مرگ یا جدایی پیش آمد با فرد صحبت کنید، اگر او از خودکشی صحبت می‌کند، فورا او را پیش مشاور ببرید یا در صورت نیامدنشان از آنها مشاوره بگیرید. باورهای غلط را مانند کسی که تهدید می‌کند، خودکشی نمی‌کند و… دور بیندازید.
چه عواملی می‌تواند انگیزه خودکشی را کاهش دهد؟
پژوهش‌ها نشان داده، کسانی که در خانواده خود مورد توجه بوده‌اند، والدین حمایتگر داشته، سبک فرزندپروری والدین دموکراتیک بوده، مهارت‌های زندگی به‌ویژه مهارت‌های حل مسئله و مقابله با خلق منفی را به‌خوبی آموزش دیده‌اند، راه‌های مقابله با شرایط بحرانی در زندگی را می‌دانند، حس کنترل بیشتری در زندگی‌شان داشته، از اعتماد به نفس بالایی برخوردار بوده، با تکیه بر نقاط قوت خود، نقاط ضعف را می‌پذیرند، در جهت بهبود نقاط ضعف خود کوشش کرده و برای آینده خود، برنامه‌ریزی هدفمندی دارند، میل به خودکشی در آنها و اعضای خانواده‌شان مشاهده نمی‌شود.
با توجه به اینکه مشاوران و روان‌پزشکان در زمینه مسائل شخصی مراجعه‌کننده همیشه راز‌دار بوده‌اند، آیا درباره کسانی که افکار خودکشی دارند یا خودکشی ناموفق را پشت سر گذاشته‌اند باید رازداری‌شان را حفظ کنند؟
روان‌شناسان، مشاوران، روان‌پزشکان، مددکاران و پزشکان، احتمال زیادی دارد که با کسانی در ارتباط باشند که افکار خودکشی دارند. آنچه مهم است در وقوع بحران‌هاست. در بحران‌ها تنش فرد، بالا می‌رود و نمی‌تواند تعادل هیجانی خود را به‌دست آورد، پس امکان دارد برای رهایی از تنش به ساده‌ترین راه، یعنی خودکشی متوسل شوند. پژوهش‌ها بیان می‌کنند، هنگام وجود بحران به‌ویژه خودکشی حتما باید نیروی حمایتی برای فرد پدید بیاورند (به خانواده خبر دهند) و اگر فرد، نیروی حمایتی ندارد باید بستری شود؛ سپس فرصت‌های مداوم برای او ایجاد شود که بتواند احساساتش را ابراز کرده و تخلیه هیجانی صورت گیرد و چنانچه نیاز به دارودرمانی باشد یا اختلال روانی در فرد وجود داشته باشد، اقدامات بعدی صورت گیرد.

عوامل و راه‌هایی که به خودکشی ختم می‌شوند

دکتر محمدمهدی بدیعی، روان‌پزشک می‌گوید:  در زمینه خودکشی، چندین عامل در ارتباط هستند که در زیر به‌طور مختصر توضیح داده می‌شوند:
1- جنسیت: اقدام به خودکشی در زنان، چهار برابر مردان اما خودکشی موفق در مردان، سه برابر زنان است.
2- روش‌ها: روش‌های خودکشی در مردان عمدتا اسلحه گرم، ‌دار زدن و پریدن از بلندی و در زنان عمدتا داروها و سموم است.
3- سن: افزایش سن با افزایش میزان خودکشی موفق رابطه دارد. در افراد مسن، خودکشی کمتر بوده ولی موفق‌تر است. سومین علت مرگ در گروه سنی 24-15 سال خودکشی است.
4- مذهب: از نگاه کلیسای کاتولیک و اسلام، خودکشی، یک گناه است. افزایش میزان ایمان و اعتقاد باعث کاهش میزان خودکشی می‌شود.
5- وضعیت تأهل: افراد متأهلی که بچه‌دار هستند، نسبت به افراد مجرد یا بیوه و مطلقه، کاهش خطر خودکشی را دارند.
6- شغل: از کار و شغل به‌عنوان محافظی در مقابل خطر خودکشی نام می‌برند؛ البته برخی از مشاغل در معرض خطر بیشتری در خودکشی قرار دارند؛ پزشکان به‌ویژه روان‌پزشکان، چشم‌پزشکان و متخصصان بیهوشی.
7- سلامت جسمانی: در 11 درصد تمام موارد خودکشی، بیماری‌های جسمی، عامل مهمی شناخته شده است؛ هفت بیماری‌ای که خطر خودکشی را افزایش می‌دهند، شامل: اپی‌لپسی، ‌ام‌اس، تروما، CVA، دمانس، هانتینگتون و ایدز.
8- سلامت روانی: عوامل مهم روانی در خودکشی، شامل سوءمصرف مواد، افسردگی و اسکیزوفرنی است. 95 درصد از کسانی که خودکشی یا اقدام به خودکشی می‌کنند، دارای یک اختلال روانی هستند. خودکشی در مبتلایان به افسردگی، 15 درصد و در مبتلایان به سابقه اعمال خشونت‌آمیز نیز 25 درصد است. درواقع می‌توان گفت، خطر خودکشی در بیماران روانی، 12-3 برابر بیشتر از افراد غیر‌بیمار است.
سبب‌شناسی
الف- عوامل اجتماعی: شامل نظریه دورکهایم می‌شود. او معتقد است تقسیم خودکشی متعلق به سه طبقه اجتماعی است: 1- خودخواهانه: شخصی که فاقد رابطه قوی یا هیچ گروه خاصی نیست، 2- دیگر‌خواهانه: همبستگی افراطی فرد با یک گروه اجتماعی، 3- بی‌هنجاری: آشفتگی همبستگی اجتماعی که پس از تغییرات وسیع اقتصادی، بی‌ثباتی اجتماعی و فروپاشی ارزش‌ها به وجود می‌آید.
ب- عوامل روان‌شناختی: نظریه فروید را دربرمی‌گیرد که درواقع، خودکشی را بازتاب نوعی پرخاشگری نسبت به دیگر‌کشی که معکوس ناشی از خشم فرد نسبت به شخص دیگر است، می‌داند؛ البته سایر نظریات جدید‌تر نیز وجود دارند که به وجود‌نداشتن ساختار شخصیتی یا دینامیک خاص مرتبط با خودکشی، تخیلات و فانتزی‌های افرادی که خودکشی کرده‌اند، مربوط است؛ مانند آرزوی انتقام، کنترل یا مجازات، آرزوی جبران، فداکاری یا کفاره، آرزوی فرار یا خواب، آرزوی نجات‌یافتن، تولد دوباره، اتحاد مجدد با یک عزیز ازدست‌رفته، آرزوی حیاتی تازه، ناامیدی، درد روانی، حملات ترس، اعتماد به نفس پایین، خودشیفتگی شدید، تکانشگری، پرخاشگری شامل خشونت علیه دیگران و شرم و تحقیر.
ج- عوامل فیزیولوژیک: شامل موارد ژنتیک و نوروشیمی است. ژنتیک در اینجا به این معناست که خطر خودکشی در بستگان درجه یک بیماران روانی، هشت‌برابر و نوروشیمی مربوط به کاهش سروتونین است که باعث افزایش خطر خودکشی می‌شود.
پیش‌بینی خطر خودکشی
عوامل مرتبط با خطر خودکشی به اولویت ذکر شده است؛ سن، وابستگی به الکل، تحریک خشم، تهاجم، رفتار خودکشی قبلی، جنسیت مذکر، عدم‌تمایل به قبول کمک، طولانی‌بودن دوره افسردگی، سابقه بستری روان‌پزشکی، فقدان یا جدایی اخیر، ازدست‌دادن سلامت جسمی، بیکاری، بازنشستگی، مجرد، بیوه و مطلقه.
باورهای نادرست درباره خودکشی
این عبارات که در ذهن برخی از افراد برای خودکشی نهادینه شده، نادرست است و نباید به این باورهای نادرست تکیه کرد؛ ازجمله:
– افراد ناگهان و بی‌مقدمه اقدام به خودکشی می‌کنند.
– هرکس از خودکشی حرف می‌زند، خودش را نمی‌کشد،
-گاهی یک شکست کوچک یا اتفاق کوچک باعث خودکشی می‌شود،
– به کسانی که می‌خواهند خودکشی کنند، نمی‌توان کمک کرد،
– خودکشی در برخی خانواده‌های خاص رخ می‌دهد و خطری برای دیگر خانواده‌ها نیست،
– از افراد افسرده و ناامید نباید درباره خودکشی پرسید چون باعث تشویق آنها به این کار می‌شود،
– اگر کسی از یک اقدام به خودکشی نجات یافت، دیگر خطری او را تهدید نمی‌کند،
– افراد برای جلب توجه و بازی دیگران اقدام به خودکشی می‌کنند.
لزوم بستری
پس از یک‌بار تلاش به خودکشی یا تلاش به خودکشی ناموفق با توجه به موارد زیر، فرد مستلزم بستری‌شدن در بیمارستان است:
بیمار سایکوتیک بوده و تلاش خشن تقریبا مرگبار داشته باشد. هشدارهایی برای جلوگیری از نجات یا کشف داده شده باشد. طرح یا قصد پایدار وجود داشته باشد. پریشانی و اندوه در حال افزایش‌یافتن یا بیمار از زنده‌ماندنش متأسف باشد.
بیمار، مرد بوده و بیش از 45 سال سن داشته باشد و جدیدا بیماری روان‌پزشکی و افکار خودکشی‌اش شروع شده باشد. بیمار، حمایت خانوادگی و اجتماعی محدودی داشته و موقعیت زندگی‌اش پایدار نباشد. رفتار تکانشی، بی‌قراری شدید، قضاوت ضعیف یا اجتناب از کمک‌گرفتن مشهود باشد. تغییری در وضعیت ذهنی بیمار به‌دلیل متابولیک، سمی، عفونی یا دیگر علل وجود داشته باشد که نیازمند کار بیشتر در یک موقعیت ساختار‌یافته است.
اورژانس پزشکی در زمینه خودکشی
در زمینه اورژانس پزشکی خودکشی، در کلاس‌هایی به پرسنل درمانی، به‌ویژه پرستاران، آموزش‌های لازم در مورد افرادی که قصد خودکشی یا خودکشی ناموفق داشته‌اند، داده شده است. درواقع، از این منظر هر رفتار غیر‌معمول، اختلال خلق یا تفکر که اگر به سرعت مورد توجه قرار نگیرد، ممکن است منجر به آسیب خود یا دیگران شود. علل بیشتر آن، مربوط به اختلال روان‌پزشکی مزمن به‌دنبال یک حادثه، جنایت یا آگاهی از بیماری جسمی خطرناک، از نظر روانی تحت فشار قرار‌گرفتن، واکنش دارویی و الکلیسم است. طبق برآوردهای اورژانس‌ها، تعداد افراد مجردی که دست به خودکشی می‌زنند، بیشتر بوده و شایع‌ترین تشخیص‌ها برای خودکشی، اختلالات خلقی، اسکیزوفرنی و وابستگی به الکل است که40 درصد آنها نیاز به بستری دارند.
اصول اساسی روان‌پزشکی اورژانس
الف- رویکرد (Approach):
-فقدان وقت قبلی ملاقات
-مراجعه در هر ساعتی از شبانه‌روز
-اغلب تهدیده‌کننده (Threatening)
-اغلب خواهان درمان نیستند
-مراجعه چند مورد با یکدیگر به‌طور همزمان
ب) ارزیابی اولیه و Management:
1- محافظت از خود:
الف- حتی‌المقدور قبل از ملاقات با بیمار او را بشناسید و بیشتر راجع به او بدانید
ب- کار مهار فیزیکی را به کسانی واگذار کنید که در این مورد آموزش دیده‌اند
ج- به ایمنی محیط فیزیکی توجه کنید (دسترسی به در، اشیای داخل اتاق)
د- درصورت لزوم از دیگران بخواهید که در نزدیک حضور داشته باشند
هـ- سعی در برقراری اتحاد درمانی داشته باشید (مثل تهدید‌نداشتن یا رویارویی با بیمار پارانوئید)
2- پیشگیری از آسیب:
الف- ضمن ارزیابی به هر طریق ممکن از آسیب‌زدن بیماران به خود جلوگیری کنید
ب- خطر خشونت را ارزیابی کنید: به بیمار بگویید که خشونت قابل‌قبول نیست. رویکرد به بیمار باید غیرتهدیدکننده باشد. به بیمار اطمینان و آرامش دهید. دارو پیشنهاد کنید. به بیمار بگویید در صورت لزوم از مهار فیزیکی یا اتاق انفرادی استفاده خواهد شد. گروهی را برای مهار فیزیکی آماده داشته باشید و به‌طورمرتب، علائم حیاتی را کنترل کنید. ضمن مهار بیماران، به دقت مراقب آنها باشید و به‌طورمرتب، علائم حیاتی را کنترل کنید. بلافاصله طرح رویکردی دیگر (نظیر دارو) را بریزید.
فرمول درمان
اولین اقدام: تعیین علت خودکشی باعث تعیین مسیر درمان می‌شود. پیش‌بینی خشونت و رفتار تهاجمی مشکل بوده ولی ترس مردم از همه بیماران روانی نامتناسب است و فقط تعداد کمی از بیماران روانی برای دیگران واقعا خطرناک هستند. مهار فیزیکی: وقتی که بیمار آن‌قدر خطرناک باشد که تهدیدی جدی به شمار آید و با روش دیگری قابل کنترل نباشد. روش‌های مهار فیزیکی استفاده از حداقل چهار نفر، توضیح به بیمار، کنترل مرتب مهارها، استفاده از دارو، یک نفر همیشه در معرض دید بیمار باشد و اطمینان‌بخشی و شروع مداخله کلامی است.
درمان دارویی: دارودرمانی بسته به علت خودکشی متفاوت است: استفاده از هالوپریدول 10-5 میلی‌گرم هر نیم تا یک ساعت، بنزودیازپین‌ها: دیازپام 10-5 میلی‌گرم و لورازپام 4-2 میلی‌گرم و آنتی‌هیستامین‌ها، مثل دیفن‌هیدرامین یا پرومتازین.
روان‌درمانی: همدلی یا Empathy، کمک به افزایش اعتماد به نفس بیمار، پرهیز از برخوردهای اهانت‌آمیز و گوش‌کردن فعال که باعث برون‌ریزی فرد می‌شود.

 

منبع: وقایع اتفاقیه