پورنوگرافی صنعتی کثیف است که متاسفانه این روزها وقت تعداد زیادی از جوانان را گرفته است و ذهن و فکر آن ها را درگیر مسائل پوچ کرده است.گرایش به مشاهده محصولات مرتبط با پورنوگرافی و هرزه نگاری هرچند تاثیرات متفاوتی در جنس های زن و مرد دارد اما نتیجه این گرایش برای این دو جنس یکسان است؛ یعنی “رسیدن به پوچی”!

بزرگنمایی، صداهای ساختگی، سکوت های فریب دهنده، اندام خشن، دست های بی احساس، پاهای بی هدف، دقیقه های تکراری، لحظه های سرهم شده، سرهای سر در گم، نفس های مرگبار و شرم های آبکش شده! اینها فقط بخش کوچکی از صنعت کثیف پورنوگرافی است که این روزها وقت های طلایی ده ها و شاید صدها میلیون انسان را در سراسر جهان هدر می دهد.

هرزه نگاری و پورنوگرافی به عنوان معضل و آسیب اجتماعی جدید و تقریبا فراگیر در دنیای امروز شناخته می شود، تا جایی که بسیاری از کشورها قوانین محدودکننده همراه با مجازات را برای مقابله با این آسیب ها وضع کرده اند؛ چراکه عوارض غیرقابل جبران آن را درک کرده اند. ابتلا به بیماری های شخصیتی، جسمی و جنسی و نیز اقدام به آزار کودکان و تجاوز به عنف فقط گوشه ای از زوایای پنهان و آشکار این صنعت آلوده است.

گرایش به مشاهده محصولات مرتبط با پورنوگرافی و هرزه نگاری هرچند تاثیرات متفاوتی در جنس های زن و مرد دارد اما نتیجه این گرایش برای این دو جنس یکسان است؛ یعنی “رسیدن به پوچی”!

 اغراق و بزرگنمایی در پورنوگرافی
در تصاویر، متن ها و فیلم های مستهجن، چیزی به نام واقعیت وجود ندارد و استفاده کنندگان از این محصولات نمی توانند درک درست و واقعی از زمان داشته باشند؛ چراکه هر “یک دقیقه” در فیلم های پورن دست کم تبدیل به “دو دقیقه” شده است؛ در تمام صحنه ها یک اصل فریب دهنده به نام “بزرگنمایی” رعایت شده است؛ بنابراین تصاویر، اشیا و سر و دست انسان ها در واقعیت، از آنچه شما در فیلم های پورن می بینید کوچکتر هستند!

همین بزرگنمایی و اغراق در فیلم ها و تصاویر پورن، موجب می شود که مشاهده کنندگان انتظارات غیرواقعی از همسر خود داشته باشند و دنیای خود را با دنیای بازیگران این فیلم ها مقایسه کنند. چنین مقایسه ای در نهایت “خودکوچک بینی” و احساس ضعف و حقارت را به دنبال دارد. این در حالی است که اگر کسی پای صحبت های یکی از بازیگران چنین فیلم هایی بنشیند به حقایق پشت پرده پی خواهد برد.

اعتراف دیرهنگام یک بازیگر فیلم های مستهجن
“تا…گا…” یکی از بازیگران فیلم های پورنوگرافی است که پس از سال ها فریب دادن جوانان و بزرگنمایی برای آنها حالا تنها و منزوی شده است، آرزوهای انسانی و متعالی خود را گم کرده و با حسرت از آنها یاد می کند: “شاید برای برخی از طرفداران صنعت هرزه نگاری در جهان، زندگی بازیگران این فیلم ها رویایی باشد… اما این طبیعی نیست از کسی که دوستش دارید خداحافظی کنید برای اینکه بروید سر کار و با کسی باشید که دوستش ندارید.”

جالب است که این بازیگر فیلم های هرز، ویژگی همسر مورد علاقه و رویایی خود را اینچنین توصیف می کند: “فداکار، مهربان و کسی که دلش بخواهد بچه دار شود.”
او در نهایت اعتراف می کند: “راستش در صنعت پورونوگرافی نمی توانم چنین کسی را پیدا کنم!”
مروری بر چنین شرح حال ها و اعتراف هایی ما را به این نتیجه می رساند که انتهای مسیر هرزه نگاری و پورنوگرافی، جز نابودی و تباهی و انزوا نیست. وقتی بازیگر این فیلم ها اینچنین به آخر خط می رسد، مشاهده کنندگان و فریب خوردگان چه سرنوشتی در پیش دارند؟

بازی با تفنگ های واقعی

افرادی که حتی برای یک یا دو بار به مشاهده فیلم ها و تصاویر پورنوگرافی می نشینند، نمی توانند با دنیای واقعی کنار بیایند. آنها مدام در تخیلات خود زیست می کنند و دست به اقداماتی می زنند که روح و جسم شان را نابود می کند؛ این افراد مانند کودکانی هستند که تفاوت تفنگ واقعی و تفنگ آب پاش را نمی دانند و در دنیای واقعی نیز از تفنگ های خطرناک انتظار آب پاشی دارند؛ بنابراین دست به خطر می زنند! نتیجه بازی با خطر اما چیزی جز مشکلات روحی و بیماری های سخت نیست.

“کام…ب…” یکی از بازیگران فیلم های هرز که امروز ۳۲ سال دارد، سه سال قبل در ۲۹ سالگی در برابر خبرنگاران اشک ریخت و پرده از ابتلای خود به ویروس اچ.آی.وی برداشت: “من در این تجارت آموختم که اگر کاری را که از تو خواسته اند انجام ندهی، همیشه یکی جوان تر و جذاب تر از تو هست که انجامش دهد!”

انتهای راه برای تولیدکنندگان، بازیگران و مشاهده کنندگان فیلم های پورن تقریبا یکسان و مشخص است؛ چراکه در نهایت، هدیه ای به انسان ها می دهند که با “روبان قرمز” تزئین شده است.

اعتیاد به پورنوگرافی
اعتیاد به هرزه نگاری علاوه بر ایجاد بیماری ها و مشکلات روحی، روابط صحیح خانوادگی و ارتباطات صمیمی همسران را بر هم می زند و دچار اخلال می کند. همسرانی که یکی از آنها یا هر دوی آنها گرفتار فیلم های پورن و هرز هستند به مرور زمان و خیلی زود از یکدیگر فاصله می گیرند و حتی اگر در ظاهر از یکدیگر جدا نشوند، دنیای ساختگی و ذهنی آنها بسیار از همدیگر دور است.

تولیدکنندگان فیلم های هرز به خاطر مطالعات و بررسی های فراوانی که درباره جنس های زن و مرد داشته اند، به خوبی می دانند که هر یک از این دو جنس را چگونه گرفتار اعتیاد جنسی کنند. مردهایی که گرایش زیاد یا حتی اندک به مشاهده تصاویر و فیلم های هرز دارند، همسر خود را همچون کالایی تصور می کنند که هنگام خرید یا استفاده باید “زیر و رو” شود تا احیانا مشکل یا نقصی نداشته باشد. این مردها با هجمه ای از “انتظارات حجیم” مواجه هستند و رؤیاهای آنها فرم خاصی گرفته است که نشانی در دنیای واقعی ندارد.

پژوهش و مشاهده تصویر MRI مغز مردانی که گرایش به مشاهده فیلم های هرز دارند نشان می دهد که قسمت مربوط به انگیزه و پاداش کوچکتر از مردان دیگر است. بنابراین مشاهده محصولات پورنوگرافی تنبلی سیستم پاداش مغز را به دنبال دارد. افرادی که گرفتار این مشکل هستند نیاز به انگیزش بیشتری برای رسیدن به نقطه لذت دارند و نیز نمی توانند پاسخ طبیعی به محرک ها بدهند. ادامه این روند به همسر این فرد آسیب جدی می زند.

همچون موم در دست کارگردان
از سوی دیگر زنانی که در کشورهای مختلف مشتری فیلم های پورنوگرافی هستند، آن چیزی را در دنیای واقعی جستجو می کنند که معمولا یافت نمی شود و یا اینکه یافت شدنش باید با عوارض جسمی برای شوهر او همراه باشد! این زن ها نه تنها به جنس مرد نگاه کالایی دارند بلکه خود را مانند یک کالا در اختیار مشتری قرار می دهند. در دنیای این افراد، انسان ها چیزی فراتر از کالاهایی که دست به دست می شوند نیستند. چراکه الگوی این افراد یعنی همان دو شخصیت یا بیشتر که در فیلم های پورنوگرافی حضور دارند نیز مانند موم در دست کارگردان و تولیدکننده هستند که به شکل های مختلف درمی آیند، کوچک و بزرگ می شوند، فرم می پذیرند و در نهایت از دست می روند.

اثرات مخرب مشاهده فیلم ها و تصاویر پورنوگرافی

مطابق بررسی های پژوهشگران گروه روان شناسی عمومی در دانشگاه دویسبورگ-اسن آلمان (که جزو ۱۰ دانشگاه برتر آلمان شناخته می شود) مشخص شد که تاثیر ارتباط فیزیکی بین دو فرد به هیچ وجه قابل مقایسه با انواع غیر فیزیکی آن (مجازی) نیست. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مشاهده فیلم ها و تصاویر پورنوگرافی اثر مخرب و زیان بار بر عملکرد یادگیری و حافظه انسان ها داشته است.

دو دانشمند علوم اعصاب دانشگاه تگزاس نیز در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که مشاهده فیلم های پورن می تواند در ساختار مغز و شبکه ارتباطی عصب ها تغییرات آناتومیک ایجاد کند. همچنین یافته های ۵ سال قبلِ دکتر مک گاف، استاد دانشگاه کالیفرنیا مشخص کرده است که اتفاقاتی که به هنگام تحریکات احساسی رخ می دهد، توسط هورمون غده آدرنال در مغز می نشیند و پاک کردن آن دشوار است و این فرض می تواند تا حدودی اثر اعتیاد به هرزه نگاری و پورنوگرافی را توصیف کند.

در این میان اما نباید از قدرت و نقش “اراده انسان” غافل شد. هرچند کمتر فردی در جهان به بیان تجربه موفق خود در ترک “اعتیاد به فیلم ها و تصاویر پورن” می پردازد اما مرور خاطرات افرادی که در این مسیر به تباهی، نیستی و پوچی رسیده اند و زندگی خانوادگی و عواطف آنها نابود شده، به خوبی و روشنی بیانگر واقعیت ها و حقایق نهفته در این حوزه و صنعتِ غیرانسانی است. بنابراین انسان های آگاه پیش از رسیدن به نقطه سقوط، خود را از خطر نجات می دهند؛ ابزار و وسیله این نجات چیزی نیست جز اراده و آگاهی.

 

منبع: شفا آنلاین