اهمال کاری یعنی چه؟ آیا شما در مفهوم آن می گنجید؟ آیا آدم اهمال کاری هستید؟ اهمال کاری در واقع همان به تاخیر انداختن انجام کارها است. وقتی فردی با وجود اینکه می داند الان موقع انجام آن کار است ولی آن را به تاخیر می اندازد و به زمان بعد موکول می کند، می گوییم او یم آدم اهمال کار است. با هم به بررسی دلایل این کار می پردازیم.

 معنای اهمال کاری به تعویق انداختن کارهاست و در نتیجه فرد کارها را به زمان نامعلومی‌در آینده موکول می‌کند که این امر می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد.

صاحب‌نظران اهمال کاری حاد را به این شرح بیان می‌کنند:

کمال‌طلبی؛ ما تمایلی به شروع یا تمام کردن کارها نداریم، زیرا فکر می‌کنیم ممکن است به اهداف بلند خود به طور تمام و کمال دست نیابیم. بنابر این ممکن است توجیهاتی برای عملکرد ناقص خود پیدا کنیم تا دچار محکوم کردن خود نشویم. مثلا من به این دلیل در امتحان نمره عالی نگرفتم که خیلی تفریح کردم. اگر واقعا درس خوانده بودم و باز نمره عالی نمی‌گرفتم آدم ناموفقی بودم.

رویا دیدن؛ ما به ابهام و عدم واقعیت، گرایش داریم. افکار بلند و واهی تبدیل به اهداف دست یافتنی نمی‌شوند. از خیالپردازی برای فرار از الگوی یکنواخت و ظاهرا غیر قابل تغییر زندگی خود استفاده می‌کنیم.

نگرانی؛ می‌ترسیم اوضاع بد شود و مشکلات ما را مستاصل کنند، بنابراین ریسک نمی‌کنید یا دست به هیچ تغییری نمی‌زنیم و به توانایی خود در تصمیم یا تحمل ناراحتی‌ها اعتمادی نداریم.

بحران‌سازی؛ می‌گوییم تا ثانیه‌های آخر،نمی‌توانیم اشتیاقی داشته باشیم و یا می‌گوییم فقط در ثانیه‌های آخرمی‌توانیم به بهترین نحو عمل کنیم و بدین ترتیب دوست داریم از خود شجاعت نشان دهیم. هیجان باعث افزایش ترشح آدرنالین می‌شود. معمولا تظاهر می‌کنیم که اصلا تحمل نداریم حوصله مان سر می‌رود و یا گاهی امیدواریم کاری که باید انجام دهیم، به طور معجزه آسایی رفع شود یا کسی پیدا شود و به ما کمک کند و یا خودش آن را انجام دهد.

پرخاشگری؛ نسبت به پیشنهادها یا دستورات دیگران حالتی تهاجمی‌و مشاجره آمیز داریم، زیرا فکر می‌کنیم به ما دیکته می‌شود و یا دیگران می‌کوشند بر ما تسلط پیدا کنند. حالتی غیر فعال و پرخاشگر داریم.

پرکاری؛ مدام کار می‌کنیم و اغلب برای خود کار می‌تراشیم. اما به مسائل مهمی‌که باید به آنها پرداخته شود فکر نمی‌کنیم. مثلا تصمیم گیری در مورد اینکه اهداف و ارزش‌های اصلی ما در زندگی کدامند. نمی‌توانیم نه بگوییم و کار را به دیگران واگذار کنیم. وقتی از افراد می‌پرسیم اگر کاری را که از آن می‌پرهیزند، تمام کنند، چه احساسی به آنها دست می‌دهد، اغلب می‌گویند: خیلی خوب! سوال بعدی این است که چرا با اجتناب از آن کار، این احساس خوب را از خود دریغ می‌داریم. اگر پیش‌بینی می‌کنیم که احساس خوبی خواهیم داشت به این معنی نیست که ناگهان اشتیاق لازم برای انجام کاررا به دست آورده ایم. هنوز مرحله سختی هست که مانع شروع کار می‌شود و باید از آن بگذریم.برای کشف اینکه چه عاملی جلوی ما را می‌گیرد، باید این مرحله سخت را بررسی کنیم. مثلا شاید احساس می‌کنیم آن کار ما را مستاصل کرده است. بنابراین تمایلی به ادامه آن نداریم، ادامه در حدی که دیگر احساس کنیم، آنچه انجام می‌دهیم،تحت کنترل ما است.آشکارترین راه حل برای مقابله با اهمال‌کاری احتمالا برنامه اجرایی است. مثلا برنامه مدیریت زمان تا بهره وری شخصی زیادتر شود. بنابراین برای مبارزه با اهمال کاری معمولا روشی با در نظر گرفتن دو جنبه پیشنهاد می‌شود؛ اول به جنبه‌های عاطفی آن بپردازیم و بعد با جنبه‌های عینی آن مقابله کنیم.در نتیجه برای تغییر یک الگوی رفتاری مثل اهمال کاری نیازبه کار و معمولا کار زیاد است. مشکل فرار ازکار را فقط می‌توان با بیشتر کار کردن حل کرد و این مورد، شامل کشف و مقابله جدی با افکار بیهوده و عقایدی است که تاکید دارند، کار به هر دلیلی بسیار مشکل است. با ایجاد رشد و تحول در طرز فکر و نگرش ضد تنبلی، هرآنچه که به نظر غیر قابل تحمل باشد عاقبت تحمل پذیر می‌شود،همان طور که فعالیت جایگزین بی‌تحرکی و اجتناب می‌گردد.

فردا نیوز