دوران بلوغ یا نوجوانی که به سال‌های بین ۱۲ تا ۱۸ سالگی اطلاق می‌شود، به عنوان بحرانی‌ترین دوره زندگی هر فردی از آن یاد می‌شود. این دوره که در حقیقت دوره گذار است، نوجوان ما نه کودک است نه بزرگسال بلکه در حال وداع با کودکی و کسب آمادگی برای بزرگسالی است.

دوران بلوغ یکی از پیچیده ترین دوره های زندگی و در عین حال  لذت بخش ترین و دل انگیز ترین دوره زندگی هر فرد است . نوجوان در دوران بلوغ تمایلات و خواهش های متضادی دارد . مثلا با این که می خواهد با دوستانش باشد . به تنها بودن نیز علاقمند است . در این دوره نوجوان نه کودک به حساب می آید و نه هنوز به درستی بالغ گردیده است ولی در مرز بین این دو مرحله ( کودکی و بزرگسالی ) قرار می گیرد.

سن بلوغ

سن رسیدن به بلوغ متفاوت است ؛ دوران بلوغ می تواند در هر زمانی بین ۱۰ تا ۱۹ سالگی اتفاق افتد ، ولی متوسط سن بلوغ در دختران ۱۱ سالگی است و پسران یک یا دو سال بعد از آن به سن بلوغ می رسند . این تفاوتها در سن بلوغ به همان اندازه که مربوط به خود فرد است به مسایل اجتماعی هم در هر دو جنس مربوط می شود.

علل بلوغ

هورمونها باعث بروز دوران بلوغ می شوند از حدود ۵ سال قبل از بلوغ جنسی ، میزان کمی از هورمونهای جنسی تولید و ترشح می شوند ، که این میزان به تدریج در دوران بلوغ افزایش می یابد و سبب تکامل ساختمانی دستگاه تناسیلی و عمل غدد جنسی می شود.

این هورمونها از غده ای به نام هیپوفیز که در قاعده مغز قرار دارد و نیز از غدد جنسی (بیضه ها در پسران و تخمدانها در دختران) ترشح می شوند و با تأثیرگذاری بر سایر غدد و اثر متقابل بر یکدیگر سبب رشد و تکامل بیضه و سایر اعضاء تناسلی و بروز صفات ثانویه جنسی می شوند . این اثرات متقابل در تمام طول حیات باروری افراد ادامه دارد و بتدریج کاهش می یابد.

بنابراین پیدایش بلوغ بر اثر ترشح هورمونهای جنسی است و فعالیت های هورمونی سبب بروز تظاهرات بلوغ می شود که صفات اولیه و ثانویه جنسی نامیده می شوند. صفات اولیه جنسی مربوط به مقاربت جنسی و تولید مثل است که در ارتباط با اعضای دستگاه تناسلی است و صفات ثانویه جنسی شامل رویش موی صورت و ناحیه تناسلی و بم شدن و تغییر آهنگ صدا در پسران و رویش موی ناحیه تناسلی و تغییرات اندامها در دختران است.

در دوران بلوغ هورمونهای جنسی به تدریج افزایش می یابند و تغییرات بدنی را سبب می شوند . بنظر می رسد در سن ۱۶ تا ۱۷ سالگی سطح هورمون مردانه ( تستوسترون ) در خون خیلی زیاد می شود و سپس به آهستگی کاهش می یابد تا در افراد بزرگسال به میزان ثابتی برسد.

مشکلات روانی و اجتماعی دوران بلوغ در نوجوانان

کشمکش بین استقلال و وابستگی

با توجه به اینکه دوران بلوغ ، حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی است، از دست دادن حمایت‌های بی‌قید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و لذت مورد حمایت و پشتیبانی آنها بودن و همانطور کودک ماندن و بدون زحمت و دردسر، همیشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف دیگر، در نوجوان کشمکش درونی ایجاد می‌کند و جنگ روانی عمیقی در ذهن او به وجود می‌آورد.

طغیان علیه مراجع قدرت

نوجوان برای کسب استقلال علیه همه ی مراجع قدرت من جمله والدین و کادر مدرسه طغیان می‌کند. بحث و مجادله ی طولانی انجام می‌دهد، بر خلاف خواسته ی والدین دیر به خانه می‌آید، از انجام تکالیف درسی خودداری می‌کند، سیگار می‌کشد و حتی ممکن است دست به اعمال بزهکارانه هم بزند.

هویّت فردی

یکی دیگر از مشکلات مهمی که نوجوان در دوران بلوغ با آن روبرو می‌شود مساله ی تشکیل «هویت فردی» اوست. بدان معنی که سوال‌های متعددی درباره ی مفهوم زندگی، نقش او در این زندگی، مفهوم مرگ و زندگی پس از مرگ و بطور کلی سوال‌هایی نظیر، من کیستم؟ و به کجا می‌روم؟ ذهن او را به خود مشغول می‌نماید که باید به آنها پاسخ دهد.

چگونگی ارضاء نیازهای جدید (جنسی)

رشد و نمو غدد داخلی و ترشحات هورمون‌های جنسی به نوجوان امکان برقراری روابط جنسی را می‌دهد و انگیزه و کشش جنسی نسبت به غیر هم‌جنس در او ایجاد می‌گردد و از طرفی نخستین برخورد نوجوان با جنس مخالف اغلب با ترس و پریشانی خاطر همراه است. جوان تازه بالغ جدید تمایلات قوی و نامعلومی را احساس می‌کند که او را از جلدش خارج کرده و بسوی جنس مخالف می‌کشاند. جهش‌های شدید محبت، عقب‌نشینی‌های توضیح ناپذیر و حرکات بدون دلیلی که او را آشفته می‌سازد.

 

عدم کنترل هیجانات ناشی از تغییرات جسمی و روانی

به دلیل رشد سریع جسمی و تغییرات مشهود در اندام‌های بدن نوجوان در دوران بلوغ بعضی از رفتارهای هیجانی و عدم کنترل او طبیعی است. مثلاً جلو آمدن سرنوجوان به دلیل احساس بلندتر شدن گردنش، بزرگ شدن بینی و یا عدم کنترل در دست‌هایش برای جابجایی خصوصاً اشیاء ظریف از طرفی و عدم آگاهی و آموزش صحیح  او در مقابله با این مسایل از طرف دیگر او را از نظر روحی تحت تاثیر قرار داده به‌طوری که در خود احساس بی‌کفایتی و حقارت می‌نماید که همین امر موجبات اضطراب را در وی فراهم می‌آورد.

ترس از آینده

با پیدایش نیازهای جدید در نوجوان و کشش به سوی ارضای نیازهای آنی و مقطعی، آینده را در ذهن نوجوان مبهم و دور از دسترس تصویر می‌نماید به طوری که حتی چگونگی تامین اقتصادی و تشکیل خانواده برای خود در آینده و ازدواج و تحصیلات عالی را قله‌هایی دور از دسترس می‌پندارد که دستیابی به آنها برای او بسیار دشوار و در بسیاری از موارد از محالات است که البته نقائص تربیتی و آموزشی در درون خانواده، مدرسه و جامعه و محرومیت‌های شدید مالی خانواده به شدت و عمق این مشکل نیز می‌افزاید.

همچنین ناتوانی در سازگاری با موقعیت‌های جدید موجب تشدید ترس و اضطراب در نوجوان می‌شود مانند: ترس از عدم موفقیت در امتحان یا مورد سرزنش قرار گرفتن در خانه و مدرسه، ترس از پذیرش مسئولیت و ارتباط با جنس مخالف یا مورد پذیرش دوستان واقع نشدن.

 

دغدغه اقتصادی

یکی از مهمترین مشکلات نوجوانی این است که فرد قبل از اینکه به بلوغ اقتصادی برسد به بلوغ جنسی رسیده است و از طرفی چون به دنبال استقلال و کسب هویت جدید برای خود نیز می‌باشد همیشه به فکر دستیابی زودتربه منافع اقتصادی است و در این ارتباط می‌بینیم نوجوانانی را که مدرسه و تحصیل را رها کرده و به دنبال شغل و کسب درآمد می‌باشند.

تعارض بین خواسته‌های والدین و گروه همسالان

در این دوران، نوجوان تحت تأثیر گروه همسالان می‌باشد و والدین را مرتبط به نسل گذشته می‌داند که نیازها و خواسته‌های عصر حاضر او را درک نمی‌کنند. لذا نوجوان خود را در این میان کاملاً گیج احساس می‌کند چون حاضر نیست که محبت والدین را هم از دست بدهد.

به هم ریختگی ارتباط با دیگران

فشارهای روانی، عاطفی و اجتماعی در این دوران موجب می‌شود که نوجوان با خودش، با خانواده‌اش، با دوستانش و بطور کلی با همه رابطه‌اش بهم می‌خورد و احساس کوچک شمردن خود و حقارت می کند و حالت عصبی در او افزایش می‌یابد.

منبع: نبض ما