اعتیاد به مواد تنها نوع اعتیاد نمی باشد. دانش و باور عمومی بر این است که ماده های بالابردنده سطوح دوپامین مثل الکل و کوکائین می توانند اعتیاد ایجاد کند. با این حال فقط % 10-20 انسانها یا حیواناتی که از داروهای اعتیاد آور استفاده می کنند (به استثناء نیکوتین)  معتاد می شوند. آیا این بدان معناست که باقی ما از اعتیاد به مواد در امان هستیم؟ شاید. وقتی پای سوء استفاده از مواد به میان می آید، ژنتیک و استرس های کودکی نقش مهمی را ایفا می کنند.

چندین مطالعه انجام شده بر حیوانات نشان می دهد که غذاهای کم ارزش از کوکائین اعتیاد آورتر هستند، (موشها شکر را به کوکائین ترجیح می دهند) و خوردن بیش از حد تا حد چاقی می تواند موجب تغییرات مغزی مربوط به اعتیاد گردد. در واقع وقتی که به موشها دسترسی نامحدود به غذاهای کافه تریایی داده می شود تقریبا عیاشی می کنند تا دچار چاقی مفرط می شوند. مغز موش فربه و رفتار او نشانگر مغز معتادان به مواد است. این دسته از موشها پرخوری نمی کنند، مانند حیوانات شکارچی که از در اثر تغذیه طبیعی خود چاق نمی شوند.

این کمک می کند توضیح بدهم، چرا 35% بزرگسالان آمریکایی فربه هستند و 70% آنها اضافه وزن دارند، حتی با اینکه هیچ کدام از آنها نمی خواهند اینگونه باشند. وقتی مسیر پاداش مغز ما روشن می شود می توانیم خیلی راحت  کالری 1500 کالری را را در یک برگر، سیب زمینی سرخ شده، و میلک شیک لقمه چپ کنیم. سعی کنید 1500 گوشت گوزن خشک شده جویدنی و ریشه های جوشانده شده را در یک نشست یا یک روز بخورید.

غذاهای پرچرب و پرقند امروزی و رابطه جنسی اینترنتی این توانایی را دارند که خیلی بیشتر از مواد مردم را به دام بیندازند. این نسخه های فوق عادی پاداش های طبیعی می توانند مکانیزم های رضایت مغز ما را چون احساس “دیگه کافیه” دستکاری کنند، چرا که کالری های متمرکز شده و جفت گیری وظیفه ارجح ژنهای شما هستند. بدین علت است که نسخه های بسیار تحریک کننده غذا و  رابطه جنسی  می توانند ما را به دام بیندازند حتی اگر ما مستعد اعتیاد نباشیم، چرا که مسیر پاداش ما تکامل یافته تا ما را به سمت غذا و  رابطه جنسی  هدایت کند، نه مواد.

به عبارتی دیگر، مدارهای درونی برای طلب هروئین، الکل یا کوکائین وجود ندارند. اما مدارهای مختلف مغزی برای مختص جستجو و استفاده از غذا و  رابطه جنسی  وجود دارند. در حالی که ما یک وعده غذای خوب را دوست داریم، بر انگیختگی جنسی و اُرگاسم بیشترین سطوح مواد عصبی شیمیایی پاداش دهنده را آزاد می کنند (دوپامین و مخدرها). و مجددا به این موضوع میریسم که: تولید مثل وظیفه اولیه ژنها ما است.

تغییرات مغزی مشترک بین اعتیاد رفتاری و شیمیایی

تحقیقات اخیر نشان می دهد که اعتیادهای رفتاری (اعتیاد به مواد غذایی، قمار بازی، بازیهای ویدئویی، اعتیاد به اینترنت و اعتیاد به رابطه جنسی) و اعتیاد به مواد یا غذا مکانیزمهای بنیادی مشترکی دارند که موجب ایجاد گروهی از تغییرات مشترک در آناتومی و شیمی بدن می شوند. این تعجب آور نیست چرا که مواد فقط می توانند مکانیزم های حاظر فیزیولوژیکی را تقویت یا منع کنند. راه مخصوصی که یک ماده عملکرد سلولی را تغییر می دهد “مکانیزم عمل” نامید می شود. تمام مواد و رفتارهایی که می توانند موجب اعتیاد شوند یک مکانیزم عمل مهم را دارند: بالا بردن سطح دوپامین درمسیر پاداش.

انواع تغیرات مغزی مربوط به اعتیاد 

1- حساس سازی (“یک ابر خاطره لذت”):

ارتباط عصبی مجددا سیمکشی شده موجب می شود که مرکز پاداش در پاسخ به افکار و محرک های مربوط به اعتیاد بوق بزند. این حافظه پاولفی (شرطی شدن) موجب می شود موضوع اعتیاد از هر گونه فعالیت دیگر در زندگی فرد، جلب توجه کننده تر باشد. چیزهایی مثل، روشن کردن کامپیوتر، دیدن یک صفحه پاپ-آپ، یا تنها بودن، میلی شدیدی برای رابطه جنسی را فعال می کنند. برخی پاسخ حساس سازی شده را اینگونه تعریف می کنند “وارد شدن به یک تونل که تنها یک راه فرار دارد”. یک احساس فشار، ضربان قلب سریع، حتی لرزش کافیست و تمام چیزی که می توانید در موردش فکر کنید وارد شدن به سایت ویدئویی محبوبتان است. اینها مثالهایی از مسیرهای حساس سازی شده اعتیاد هستند که مدار پاداش شما را فعال می کنند، و جیغ میزنند که “همین 1, 2, حالا انجامش بده!”

2-  نا حساس سازی (پاسخدهی بیحس به لذت):

در میان تغییرات مغزی دیگر، افت دوپامین و مخدرها و افت برخی از دریافت کننده های دوپامین و مخدرها بخش عمده ای را تشکیل می دهند. این باعث می شود حساسیت فرد نسبت به لذت کم شود، و “گشنگی” بیشتری برای تمام فعالیت ها و موادی که دوپامین را افزایش می دهند داشته باشد. نا حساس سازی اغلب خود را به شکل نیاز برای تحریکی بزرگتر و بزرگتر برای رسیدن به همان سطحی که مغز بوق می زند (“سطح مقاومت”) نشان می دهد. برخی از استفاده کنندگان رابطه جنسی، زمان زیادی را آنلاین گذری می کنند و جلسات را طولانی تر می کنند، خود را تا مرز ارگاسم تحریک می کنند و متوقف می شوند، رابطه جنسی را تماشا می کنند در حالی که خود ارضایی نمی کنند، یا به دنبال ویدئویی هستند که توسط آن جلسه را به پایان برسانند. نا حساس سازی همچنین می تواند در شکل رو آوردن به سبک های جدید، گاها قوی تر و شدیدتر، یا آشفته کننده تر باشد.

عوامل مؤثر در افزایش دوپامین مغز

  • شوک
  • غافلگیری
  • اضظراب

3- هیپنوفرانتالیتی (“تضعیف قدرت اراده”):

تغییرات ایجاد شده در ماده خاکستری و سفید لوب پیشانی مغز در ارتباط با کاهش کنترل تکانه ها (تحریکات، هوس) و نداشتن توانایی در نظر گرفتن عواقب می باشند. هیپنوفرانتالیتی خود را به صورت احساس درگیری و جنگ دو بخش مغز شما با یکدیگر نشان می دهد. مسیرهای حساس شده اعتیاد جیغ می زنند “آره!” در حالی که مغز بالاتر شما می گوید “دوباره نه!” در حالی که بخش های اجرایی مغز شما در وضعیتی ضعیف هستند مسیرهای اعتیاد معمولا برنده می شوند.

4- از کار افتادن مدارهای استرس

که می توانند موجب استرسهای کوچکی شوند و منتهی به تشنگی برای رابطه جنسی و برگشتن به حالت اولیه (عدم موفقیت در کنار گذشتن رابطه جنسی) شوند، چرا که مسیرهای حساس سازی شده قدرتمندی را فعال می کنند.

آیا این تمام تغییراتی مغزی هستند که اتفاق می افتد؟

خیر، هرکدام از اینها مقیاس هایی کلی هستند که چندین مورد از تغییرات سلولی و شیمایی  ظریفتر را منعکس می کنند همانطور که اسکن کردن یک تومور سرطانی تغییرات سلولی و شیمایی  ظریفتر مربوطه را نشان نمی دهد. بیشتر این تغییرات ظریف را نمی توان در مدلهای انسانی ارزیابی کرد چرا که نیاز به تکنولوژی های بسیار پیشرفته تر می باشد. به هر حال آنها در مدل های حیوانی تشخیص داده شده اند.

بازنویسی: فرزانه پاشایی

هرگونه کپی برداری با نام دکتر سلام و لینک دهی مستقیم مجاز می باشد


بخش قبلی این مقاله: چه مقدار رابطه جنسی باعث اعتیاد می شود؟

بخش بعدی این مقاله: طلب لذت بیشتر در رابطه جنسی