در مورد اختلالات تغذیه و جنسیتی افراد چه می دانید؟ بیشتر مطالبی که ما در مورد اختلالات خوردن و جنسیت تحت تاثیر این اختلالات فکر می کنیم، اشتباه است. در این مقاله از بخش بیماریهای دکتر سلام، در مورد اختلالات تغذیه و جنسیتی افراد صحبت خواهیم کرد. وقتی یکی از بستگان من دچار اختلال تغذیه شد، افراد زیادی سعی می کردند به او پیشنهاد های تغذیه ای بدهند. آن ها توضیح دادند: ” بیماری او فقط نتیجه ناخنک های گاه و بی گاه او به غذا ها است. نظر آن ها این بود که او احتیاج به یک رژیم غذایی دارد. آن ها اظهار داشتند: ” او رابطه عجیبی با غذا دارد, اما چیزی برای نگرانی نیست. ” مفهوم این موضوع همیشه در مورد دختران پیچیده بود است، در این صورت دلیلی برای نگرانی وجود دارد.

اختلالات تغذیه و جنسیتی افراد

اما چرا به او فشار وارد می آورید؟ این تفکر که  پسران دچار اختلالات تغذیه ای نمی شوند همچنان رواج داشت. و در نهایت از این بیماری خلاص می شود. اما وقتی در تعطیلات تابستان بعد از کالج به خانه برگشتم تا ببینم وضع او چقدر خراب است، با اسکلتی که شناسایی آن سخت بود مواجه شدم، به مادرش گفتم که این موضوع نگران کننده ای است: ” عمه، او بیمار است.  باید او را درمان کنید. “

اختلالات تغذیه و جنسیتی افراد

هنگامی که سرانجام یک پزشک او را معاینه کرد، فوراً بیماری را تشخیص داد. او همه علائم آشکار بیماری بی اشتهایی عصبی را داشت: محدودیت کالری شدید، اختلال تصویری بدن، ترس از افزایش وزن. اما چون جزو جنسیت مذکر قرار می گرفت، این عوامل توسط خانواده و دوستانش نادیده گرفته می شدند.

این فرض که اختلالات تغذیه مختص زن ها می باشد – و یک استاندارد دگرجنسگرایی مزمن از خصلت زنانگی در آن – و برای کسانی که از این داستان های کلیشه ای رنج می برند مضر می باشند.

و این به این معنی است که مردان تنها افرادی نیستند که اختلالات تغذیه در آن ها نادیده گرفته می شوند. ترنس ها، زنانی با ویژگی های عجیب و افرادی که دارای خصلت های مردانه می باشند، البته به تعداد کمتری نسبت به بقیه، گروه هایی هستند که در آن اختلالات تغذیه به طور مداوم نادیده گرفته می شوند.

شکستن این داستان های کلیشه ای که اختلالات تغذیه تنها بر انواع خاصی از زنان تاثیر می گذارد به معنی به رسمیت شناختن حق زندگی افراد مختلف و با هویت های جنسی متفاوت می باشد.

بنابراین، اینجا چهار داستان در مورد جنسیت و اختلالات تغذیه ای وجود دارد که ما باید دیدگاهمان را نسبت به آنان عوض کنیم.

اختلالات تغذیه و جنسیتی افراد

تصور غلط در مورد اختلالات تغذیه و جنسیتی : زنانگی یک عامل پیش بینی کننده است

این ایده مانند این است که بگوییم: هرچه بیشتر زن باشید، بیشتر در معرض خطر ابتلا به اختلال تغذیه، بدون توجه به جنسیت هستید. اگر شما زن باشید، مردم به چشم یک شاخه از زیبایی به شما نگاه می کنند. این ممکن است به نوبه خود باعث شود که شما نسبت به درگیر شدن در رفتارهای افراطی برای رسیدن به یک ایده آل بیشتر آسیب پذیر باشید.

و رابطه فرض شده بین اختلالات تغذیه و کاهش وزن اغلب اغراق آمیز است. عوامل لاغری تنها چیزی نیستند که باعث اختلالات تغذیه می شوند. اما مردم فکر می کنند که افراد مونثی که قصد لاغری دارند به بیماری های تغذیه مبتلا می شوند.

واقعیت این است که فرضیات ما در مورد اختلالات تغذیه و زنانگی، ممکن است نتیجه تعصب طولانی مدت در مورد جنسیت های مختلف باشد.

در حالی که مقیاس های ایجاد شده برای اندازه گیری هویت جنسیتی به طور عینی ثابت می کنند که زنانگی یک فاکتور ریسکی برای رشد اختلال است، درحالی که خود مقیاس ها عواملی ذاتی می باشند: ویژگی های جنسیتی در مقیاس ها سفت و سخت زنانه و مردانه با هم برابر می باشند. بله، اختلالات تغذیه در زنان رایج تر است. اما این یک دلیل تعیین کننده برای این که بگوییم این اختلالات فقط مختص زن ها می باشند نیست.

در عوض، مشخص شده است که وقتی این مقیاس ها در ویژگی های جنسیتی دقیق می شوند، متوجه می شویم که دیگر نکات ظریف مربوط به زنانگی و مردانگی در رشد اختلالات تغذیه تاثیری ندارند. جدا از جنسیت افراد اختلالات تغذیه، بر مردم تاثیر می گذارد.

مردان عادی تمایلی نسبت به تغییر استایل بدنی خود ندارند

تصور غلط دوم: مردان عادی تمایلی نسبت به تغییر استایل بدنی خود ندارند

همان طور که پیش تر گفته شد، ما تمایل داریم که ارتباطی بین زنانگی و اختلالات تغذیه ای ایجاد کنیم. نتیجه این امر این است که عموم مردم تصور می کنند که تنها مردانی که تمایل به تغییر استایل بدنی خود دارند و اختلالات خوردن را درمان می دهند، باید همجنس گرا، دوجنسگرا یا عجیب باشند.

درست است که مردان با ویژگی های غیر عادی  تمایل بیشتری نسبت به همتایان خود برای تغییر استایل بدنی و بهتر کردن آن و درمان اختلالات تغذیه ای دارند. اما این به این معنا نیست که مردان عادی این کار را نمی کنند.

در حقیقت مطابق با انجمن اختلالات تغذیه ملی، اکثر مردانی که اختلالات تغذیه دارند دگرجنس گرا هستند. و این می تواند تا حدی با این واقعیت مرتبط باشد که استانداردهای زیبایی مردانه سخت تر و شدیدتر می شوند.

به گفته دکتر هریسون پاپ، یک روان پزشک هاروارد که فلسفه بدن سازی را مطالعه می کند، می گوید: ” در ۳۰ سال گذشته تغییر چشمگیری در نگرش افراد نسبت به استایل بدن مردانه وجود داشته است.” او به نقل از نیویورک تایمز این گفته ها را اظهار کرده است.

علاوه بر این، استایل مردانه لاغر و عضلانی ” به طور چشمگیری در جامعه نسبت به یک نسل قبل رایج است.” پس تعجبی ندارد که یک چهارم از جمعیت مردانی که وزن نرمالی دارند خود را لاغر فرض کنند.

از آنجا که رفتارهای نامنظم تغذیه ای، به ویژه ورزش اجباری، در حال افزایش برای مردان عادی است. تحقیقات نشان داده اند که ۹۰ درصد از پسران نوجوان حداقل گاهی با هدف بزرگتر شدن اندامشان، ورزش می کنند در حالی که ۶ درصد از آن ها از استروئید استفاده می کنند.

مطالب گفته شده به این معنی نیست که اختلالات تغذیه ای برای زنان به وجود نمی آید. هر فرد از هر جنسیتی می تواند اختلال تغذیه داشته باشد. و دانستن اینکه چگونه اختلالات تغذیه به شیوه های مختلف در مردان ظهور می کند می تواند به ما کمک کند که نشانه های این بیماری را سریع تر پیدا کنیم.

تصور غلط سوم در مورد اختلالات تغذیه و جنسیتی : ترنس ها اختلالات تغذیه ای ندارند.

توجه: جوانان ترانس در خطر افزایش رشد اختلالات تغذیه ای هستند. در حقیقت، ترنس ها جزو دسته ای از مردم هستند که سال قبل این بیماری در مورد آن ها شناسایی شد- حتی در مقایسه با زنان معمولی.

و با این حال, وقتی درباره اختلالات تغذیه فکر می کنیم, به ندرت می توانیم بر روی سابقه بیماری ترنس ها تمرکز کنیم. سابقه بیماری ترنس ها اغلب کنار گذاشته می شوند و تحت الشعاع این داستان قرار می گیرند که اختلال های تغذیه ای در میان زنان عادی رایج می باشند.

اما براساس یک مطالعه گسترده سال ۲۰۱۵، ترنس ها ممکن است از رفتارهای ناهنجار تغذیه ای برای سرکوب یا برجسته کردن بعضی از ویژگی های جنسیتی استفاده کنند و یا به خاطر مسائل ایمنی درگیر در از بین بردن جنسیت خود یا تمسخر از سوی دیگر افراد آن ها ممکن است در اینجا نقشی داشته باشند.

در سال ۲۰۱۸ حداقل ۲۶ نفر از ترنس ها که اغلب آن ها زنان ترنس بودند به قتل رسیدند. با در نظر گرفتن این خطر، ناآرامی بدنی که در سابقه بیماری این افراد وجود دارد، کمی تعجب آور است که ترنس ها ممکن است از کاهش وزن و یا اضافه کردن وزن برای سرکوب ویژگی هایی که از زمان تولد با آن ها بوده است استفاده کنند و بخواهند ویژگی هایی که به جنسیتشان مربوط می شود را مهم جلوه بدهند.

افراد ترنس به احتمال زیاد درگیر رفتارهای عجیبی هستند که اغلب با بیماری پرخوری عصبی مرتبط هستند، مانند:

  • استفاده از قرص های رژیمی
  • تمایل به استفراغ کردن
  • استفاده بی حد و مرز از دارو ها

همچنین چند دلیل وجود دارد که چرا ترنس ها ممکن است احتمال بیشتری در رابطه با تشخیص اختلال داشته باشند. به عنوان مثال، آن ها نسبت به دیگر افراد جامعه به میزان بیشتری به متخصصان سلامت روان مراجعه می کنند: ۷۵ درصد از افراد تغییر جنسیت داده در حال حاضر مشاوره را دریافت می کنند که می تواند منجر به تشخیص نهایی بیماری شود.

با این وجود، میزان بالای اختلالات تغذیه ای در جمعیت ترنس ها یک عامل هشداردهنده می باشد. زمان زیادی برای درک این مساله است که چگونه باید با این افراد رفتار کنیم.

داستان چهارم: زنان عجیب دارای ویژگی های زیبایی را ندارند.

به عنوان یک زن عجیب، این داستان کلیشه ای برای من آزار دهنده می باشد. این تفکر به این دلیل است که مردم فکر می کنند زنان عجیب به یک گروه خاص و ضد اجتماع تعلق دارند، ما از استاندارهای زیبایی تبعیت نمی کنیم. چون ما به دنبال جلب توجه مردان نیستیم، تمام این استاندارها برای ما بی معنی می باشند.

درست است که داشتن رابطه در یک فرهنگ همجنس گرا، در مقایسه با فرهنگ غالب، فاقد داشتن ویژگی تمرکز بر ظاهر فیزیکی است. و این درست است که زنان عجیب بیشتر از استایل بدنی خود راضی هستند و کم تر نگران نمایش رسانه ها درمورد جذابیت زنان عادی نسبت به زنان غیر عادی هستند.

اما این عقیده که زنان عجیب، به خصوص آن هایی که به مردان جذب می شوند، به نحوی از ظلم و ستم مردان رنج می برند یک عقیده پوچ است. زنان عجیب و غریب هنوز زن هستند. و در فراتر از این موضوع ما به خاطر هویت جنسی خود با فشار های بیشتری مواجه می شویم.

یک مطالعه نشان می دهد که همانند زنان عادی, عوامل زیر نقش مهمی در رشد اختلالات تغذیه ای در زنان غیر عادی دارد:

  • جستجو برای هویت
  • فشار روحی برای خود کنترلی
  • جست و جو برای زیبایی های زنانه

طبق این مطالعه، عواملی برای زنان عجیب مانند”واکنش به استرس و عدم اطمینان از برآورده شدن انتظارات ناکارآمد” را به عنوان توضیحی برای رشد اختلالات تغذیه خود در نظر می گیرند. محققین همچنین به این نکته اشاره کردند که آن ها از اختلال تغذیه خود به عنوان یک روش “اجتناب از تمایلات جنسی خود با تمرکز به جای غذا یا با نگاه مستقیم” استفاده می کنند.

به طور خلاصه: انکار جنسیت و انتخاب یک استایل بدنی پیچیده این بیماری را درمان نمی کنند.

به این ترتیب، تفاوت قابل توجهی در اختلالات تغذیه در بین زنان معمولی و غیر عادی وجود ندارد. زنان بسیار عجیب ممکن است کم تر از همتایان عادی خود برای درمان تمایل نشان دهند، اما همچنین نشان داده شده است که احتمال بیشتری وجود دارد که پرخوری و نوشیدن شراب باعث اختلالات تغذیه ای شوند.

زنان عجیب در برابر استانداردهای زیبایی و یا اختلالات تغذیه ای در امان نیستند. اعتقاد به عدم دریافت کمک و درمان فقط این بیماری را برای ما دشوارتر می کند.

اختلالات تغذیه ای بدون جنسیت یا جهت گیری

حقیقت ساده است: اختلالات تغذیه ای، هیچ ارتباطی به جنسیت افراد ندارد. این شرایط سلامت روانی هستند که می توانند بر بیماری هر کسی تاثیر داشته باشند. و تغییر عقیده درمورد این داستان های کلیشه ای لازمه دسترسی پیدا کردن همه افراد جامعه به روش های تشخیص و درمان اینگونه بیماری ها است.