طبق آمار بهداشتی بی بی سی، از هر 50 آمریکایی یکی دارای اختلالات وسواس فکری (OCD) است. در حالی که بسیاری احساس می کنند که از دوستان و خانواده خود جدا هستند، اما در واقع پشتیبانی زیادی برای کسانی که با این شرایط زندگی می کنند و برای کسانی که به یکی از اعضای خانواده مبتلا به وسواس فکری است وجود دارد. دانش وسواس فکری یکی از اصلی ترین کلیدهای مقابله با این بیماری روانی است و سریعترین راه برای کیفیت بهتر زندگی است. در این مقاله از بخش روانشناسی دکتر سلام به بررسی درمان وسواس می پردازیم.
تعریف وسواس فکری
وسواس فکری یا اختلال وسواس فکری یک وضعیت سلامت روان است که با دو نوع علائم مشخص می شود: افکار وسواسی و رفتارهای اجباری. برای تشخیص این بیماری، فرد باید یکی از این دو را داشته باشد. علاوه بر این، این علائم باعث ناراحتی، اختلال قابل توجه شود.
افکار وسواسی مداوم، ناخواسته و نگران کننده هستند. جلوگیری یا متوقف کردن آنها تقریباً غیرممکن است و باعث پریشانی، اضطراب یا ترس می شوند. محتوای افکار وسواسی می تواند از هر چیزی باشد، از ترس آلوده شدن به میکروب گرفته تا تصاویر خشن که از بین نمی روند یا شک مداوم در انجام کار. این افکار، از نظر محتوای خاص، منطقی نیستند، اما کنترل آنها تقریباً غیرممکن است.
رفتارهای اجباری، اقداماتی است که فرد برای کاهش درد و رنج افکار وسواسی، متوقف کردن افکار یا جلوگیری از وقوع چیزهای بدی انجام می دهد. غالباً هیچ ارتباط منطقی بین اجبار و افکار وجود ندارد، اما بعضی اوقات با یکدیگر ارتباط دارند، مانند زمانی که کسی از میکروب ها می ترسد اجباری دست خود را می شوید. مانند افکار وسواسی، فرد مبتلا به وسواس فکری واقعاً در تلاش است تا این رفتارها را کنترل کند و حتی هنگامی که متوجه شود منطقی نیست، احساس می کند که مجبور به انجام آنها می شود.
وسواس فکری اجباری
هرکسی که شک یا وسواس داشته باشد و به طور جدی در کیفیت زندگی خود دخالت کند، ممکن است مبتلا به وسواس فکری شود. در حالی که وسواس فکری از نظر فنی یک اختلال مغزی است، معمولاً یک بیماری روانی محسوب می شود. بسیاری از مردم آن را به عنوان یک سکسکه ذهنی توصیف می کنند، زیرا می دانند که مغز آنها در یک رویداد واحد مانند شستشو با دست تثبیت می شود و اجازه نخواهند گرفت، بنابراین آنها این رویداد را بارها و بارها تکرار می کنند.
برخی از مبتلایان به وسواس فکری می توانند پس از درمان به طور کامل درمان شوند. برخی دیگر ممکن است هنوز هم وسواس فکری داشته باشند، اما می توانند در علائم شان تسکین قابل توجهی داشته باشند. درمان ها معمولاً از دو روش دارویی و تغییر در شیوه زندگی از جمله اصلاح رفتار استفاده می شوند.
بیشتر بدانید: وسواس در كودكان از علل تا روش های درمان
علائم وسواس فکری
دو بخش در وسواس فکری وجود دارد: وسواس و اجبار. بسیاری از علائم بیماری با وسواس و اعمال اجباری مقابله می کند. افراد مبتلا به وسواس فکری معمولاً فقط یک یا دو مورد از این علائم را دارند، اما برخی محدوده وسیع تری دارند. همه مراسم روزانه ناشی از وسواس فکری نیست. برخی از آنها نگرانی ها و ترس های کاملاً عادی هستند. این تنها زمانی اتفاق می افتد که این آیین ها با زندگی تداخل داشته باشند یا کاملاً غیرمنطقی باشند که از علائم وسواس فکری محسوب می شوند.
وسواس معمولی وسواس فکری
افراد مبتلا به وسواس فکری ممکن است نسبت به میکروب ها، خاک، سموم و سایر آلاینده ها وسواس داشته باشند. آنها ممکن است وسواس در مورد آسیب رساندن به خود یا دیگران داشته باشند. آنها ممکن است بیش از حد جنسی باشند، هم در افکار و هم در فشارهای جسمی. برخی از مبتلایان احساس می كنند كه اگر این كار را حرام بدانند باید به آنچه انجام می دهند یا حتی فکر می كنند، اعتراف كنند. برخی افکار مذهبی علائم وسواس فکری هستند، به ویژه اگر آنها شک و تردید اخلاقی را درگیر کنند. افراد مبتلا به وسواس فکری معمولاً نیاز زیادی به نگه داشتن چیزها در مکانهای مناسب خود دارند.
اجبار معمولی وسواس فکری
شستشوی اجباری دست و باز کردن درب به طور مکرر معمولاً به عنوان علائم وسواس فکری در تلویزیون مورد استفاده قرار می گیرد. افراد مبتلا به وسواس فکری ممکن است این اجبارها را در زندگی واقعی تجربه کنند، اما اجبار نیز به اشکال دیگر ایجاد می شود. مثالها شامل چک کردن چراغها، شمارش موارد، تنظیم چیزها در مجموعه ها، تکرار افکار چند باره، احتکار و دعا کردن است. در حالی که اکثر این اعمال در حد اعتدال خوب هستند، طبیعت تکراری آنها باعث می شود که این اجبارها علائم وسواس فکری باشد. نیاز بیش از حد به انجام این اقدامات نیز بخشی از تعریف بالینی وسواس فکری است.
گزینه های درمانی برای وسواس فکری
علاوه بر آموزش برای بیماران مبتلا به وسواس فکری و خانواده های آنها، دو روش درمانی مؤثر برای مبتلایان به وسواس وجود دارد: دارو و رفتار درمانی. در طول درمان، متخصصان معمولاً سعی می کنند قسمت فعلی وسواس فکری را بهبود بخشیده و سپس برای جلوگیری از قسمتهای بعدی تلاش کنند.
رفتار درمانی وسواس
رفتار درمانی، که به عنوان روان درمانی شناختی رفتاری نیز شناخته می شود (CBT)، اولین قدم در درمان وسواس فکری است. CBT از پیشگیری از مواجهه و پاسخ استفاده می کند. بیماران در معرض چیزهایی هستند که از آن می ترسند. این قرار گرفتن در معرض به کاهش اضطراب کمک می کند، زیرا افزایش تماس با جسم ترس اغلب ترس را کاهش می دهد. پیشگیری پاسخ درمانی است که می کوشد پاسخ طبیعی افراد به ترس را از بین ببرد. به عنوان مثال، افرادی که از میکروب می ترسند می توانند مدتی را در اطراف شیء معلوم کنند که میکروب دارد (قرار گرفتن در معرض) و سپس به خودشان اجازه نمی دهد که مرتباً دست های خود را بعد از آن شستشو دهند (جلوگیری از پاسخ).
بیشتر بدانید: از کجا بدانیم وسواس داریم یا نه؟
شناخت درمانی اغلب با رفتار درمانی ترکیب می شود. این فرایندهای مربوط به فکر ترسها را برطرف می کند و به بیماران کمک می کند تا درک کنند که مراسم آنها مانع یا کاهش احتمال وقوع فاجعه بار نخواهد شد.
درمان های دیگری نیز وجود دارد که می تواند در وسواس فکری استفاده شود، مانند عادت معکوس، که یک آیین را جایگزین چیزی با شدت کمتری می کند. سرکوب، که به خاموش کردن علائم کمک می کند. و اشباع، که شامل طولانی مدت قرار گرفتن در معرض علائم است.
در حالی که هیچ عارضه جانبی در درمان شناختی رفتاری وجود ندارد، برخی از افراد نسبت به سایرین بهتر جواب می دهند. بیمارانی که کمتر دریافت درمان در مورد وسواس فکری و اضطراب کمتری دارند، به طور کلی بهتر عمل می کنند، همانند کسانی که برای تغییر عادت خود آماده هستند. بیماران باید اطمینان حاصل کنند که پس از هر قرار ملاقات، به درمانگران بازخورد می دهند تا از بهترین مراقبت ممکن اطمینان حاصل کنند. بیمارانی که با درمانگران خود همکاری می کنند، به طور کلی سریعترین نتیجه می گیرند.
دارو درمانی وسواس
متخصصان پزشکی معمولاً داروهای مهار کننده بازجذب مجدد سروتونین (SSRI) را برای افراد مبتلا به وسواس فکری تجویز می کنند. اینها باعث افزایش سروتونین در بدن می شوند. نام های تجاری SSRI شامل Zoloft ،Prozac ،Paxil ،Luvox و Anafranil می باشد.
داروها به طور معمول حدود هشت تا ده هفته طول می کشند تا بتوانند به خوبی عمل کنند، اما برخی از نتایج می توانند طی سه تا چهار هفته نشان دهند. با این حال، افرادی که از دارو استفاده می کنند و هیچ درمانی دیگری ندارند، کمتر از 20 درصد بدون علائم پایان می یابند. علاوه بر این، 20 درصد از افرادی که بعداً شروع به استفاده از دارو می کنند، باید داروها را تغییر دهند تا بتوانند دارویی را پیدا کنند که برای آنها مؤثرتر باشد.
عوارض جانبی احتمالی داروها شامل تهوع، بی خوابی، بی قراری، اسهال، افزایش وزن، کاهش میل جنسی، خشکی دهان و سرگیجه است.
وسواس فکری برای خانواده ها
بسیاری از اعضای خانواده بیماران وسواس فکری سوالات و نگرانی های خود را دارند: این بیماری از کی شروع می شود؟ آیا به ارث رسیده است؟ چه کاری می توانم انجام دهم؟ در حالی که صحبت با پزشک می تواند به شما در درک وسواس فکری و آنچه می توانید برای کمک به شما کمک کند، در اینجا پاسخ های اساسی برای این سؤالات آورده شده است.
وسواس فکری به طور کلی قبل از 40 سالگی و به طور معمول در دوران کودکی ظاهر می شود. مطابق گفته مرکز وسواس فکری، مطالعات نشان می دهد ممکن است 17 سال طول بکشد تا کسی که مبتلا به وسواس فکری است، تشخیص صحیح را دریافت کند.
تحقیقات نشان نمی دهد که وسواس فکری به ارث رسیده است. با این حال، برخی از ژن ها وجود دارند که ممکن است در توسعه آن نقش داشته باشند. کودکان والدینی که مبتلا به وسواس فکری هستند، کمی خطر بیشتری برای ابتلا به این بیماری دارند. محققان نمی دانند که آیا این افزایش خطر یک ارث ژنتیکی است یا از طرف کودکانی که والدین خود را تماشا و تقلید می کنند ناشی می شود.
افراد مبتلا به وسواس فکری باید با صبر و تحمل رفتار کنند. آنها به شما احتیاج دارند تا از آنها پشتیبانی کنید و به همان روشی که با دیگران انجام می دهید با آنها رفتار کنید. به آنها استقلال بدهید، شانه ای در صورت لزوم، گریه کنند و در مواقع لزوم به آنها گوش کنند.
انواع متداول وسواس فکری
از نظر فنی واقعاً هیچ نوع وسواس فکری وجود ندارد. با این حال، دسته های علائم متداول وجود دارد که می توان آنها را “انواع” توصیف کرد. اینها مبتنی بر شباهت ها در محتوای افکار وسواسی و اقداماتی است که شخص برای مقابله با آنها انجام می دهد. شخصی که مبتلا به وسواس فکری است به طور بالقوه می تواند هر نوع افکار وسواسی یا هرگونه رفتار اجباری را داشته باشد، اما این دسته بندی ها اغلب دیده می شوند:
افکار پرخاشگرانه یا جنسی
نوع متداول وسواس مربوط به ترس از آسیب رساندن به دیگران، شلاق زدن با خشونت و یا داشتن تصاویر خشن و پرخاشگرانه است که از بین نمی روند. این نوع افکار همچنین ممکن است جنسی باشد، از جمله ترس از رفتار کردن با روش نامناسب جنسی یا تجربه تصاویر مکرر و مشکل آزار جنسی. این نوع وسواس غالباً با جلب اطمینان از شخص همراه هستند، اما ممکن است اجبارهای همراه دیگری نیز وجود داشته باشد.
آسیب رساندن به عزیزان
برای برخی افراد، لزوماً این ترس نیست که به کسی آسیب برساند بلکه نوعی آسیب است که به عزیزانشان وارد می شود. به عنوان مثال، ممکن است کسی در این فکر وسواس کند که فرزندشان در یک تصادف رانندگی صدمه ببیند. رفتارهای اجباری می تواند هر کاری باشد اما اغلب برای جلوگیری از بروز آسیب به کار می رود.
میکروب ها و آلودگی ها
ترس از میکروب ها و نیاز به شستن اجباری دست ها اغلب مواردی است که افراد با وسواس فکری در ارتباط هستند و این یک ویژگی مشترک است. بسیاری از افرادی که مبتلا به وسواس فکری تشخیص داده می شوند از میکروب یا انواع دیگر آلودگی می ترسند و ممکن است به دلیل این ترس از موقعیتها و فعالیتها جلوگیری کنند. شستشوی اجباری و تمیز کردن اجباری نیز معمولی است.
تردید و ناقص بودن
وسواس فکری می تواند باعث تکرار افکار شود که شخص کاری به درستی یا به طور کامل انجام نداده است. یک مثال ممکن است کسی باشد که هنگام خروج از خانه، در را قفل کرده است. این نوع فکر وسواسی معمولاً رفتارهای اجباری را بررسی می کند، مانند بازگشت چندین بار به درب برای اطمینان از قفل بودن آن.
گناه، دین و اخلاق
بعضی از افراد از وسواس و نگرانی در مورد غیراخلاقی بودن یا گناه کردن نگران هستند. آنها ممکن است بارها و بارها از نماز استفاده کنند و یا بارها بخواهند توبه کنند.
نظم و تقارن
دستور دادن اشیاء “فقط همین” نوعی وسواس نسبتاً متداول با وسواس فکری است. افراد مبتلا به این افکار، زمان زیادی را در نظم و ترتیب اشیاء یا تجسم تقارن صرف می کنند. آنها همچنین ممکن است خرافات خاصی در مورد اعداد ، الگوها و تقارن داشته باشند.
خود کنترلی
ترس از دست دادن کنترل و انجام کارهای نامناسب بسیاری از تجربیات فردی با وسواس فکری را نشان می دهد. برخی افراد ممکن است نگران فریاد زدن چیزی در ملاء عام باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است نگران آسیب رساندن به کسی باشند که این امر به نوع وسواس جنسی تهاجمی یا جنسی پیوند می خورد. ممکن است هر نوع رفتار اجباری منجر شود، اما این نوع وسواس همچنین می تواند به انزوا منجر شود، زیرا ممکن است فرد از نزدیکی با دیگران خودداری کند.
این نوع وسواس فکری در واقع فقط گروه بندی برخی از شایع ترین علائم هستند. ممکن است فردی مبتلا به وسواس فکری هر نوع فکر وسواسی داشته باشد. برخی نمونه های دیگر شامل ترس در مورد روابط خاص، اعتقادات در جادو و تفکر جادویی یا وسواس در مورد بدن خود مانند الگوی تنفس یا چشمک زدن است.
شرایط مشابه وسواس فکری
وسواس فکری در گذشته به عنوان نوعی اختلال اضطراب طبقه بندی می شد، اما اکنون این گروه در رده گروهی از شرایط مرتبط است. این شرایط دیگر به طور کلی انواع وسواس فکری نیست، اما بسیار شبیه به هم هستند و در علائم ممکن است متقاطع وجود داشته باشد. به عنوان مثال، اختلال احتکار در گذشته نوعی وسواس فکری محسوب می شد. این بیماری با وسواس در مورد نیاز به نگهداری وسایل، حتی مواردی که مفید یا مورد نیاز نیستند، و ترس یا پریشانی مرتبط با پرتاب هر چیز مشخص می شود. مانند وسواس فکری، این مسئله باعث بروز اختلالات جدی می شود و در موارد شدید افراد در خانه هایی غیر بهداشتی، ناامن و غیرقابل زندگی قرار می گیرند. سایر شرایط ذکر شده در گروه وسواس فکری عبارتند از:
اختلال نارسایی بدن (BDD)
BDD باعث ایجاد افکار وسواسی در مورد شکل ظاهری فرد، به ویژه در مورد نقص های درک شده می شود. غالباً این نقص ها وجود ندارند و توسط دیگران درک نمی شوند. فرد مبتلا به BDD زمان زیادی را صرف جستجوی آینه، استفاده از آرایش و مشغول انجام سایر فعالیتهای مرتبط با ظاهر می کند، در بعضی موارد حتی جراحی پلاستیک انجام می دهند.
تریکوتیلومانیا
تریکوتیلومانیا به عنوان یک اختلال در کشیدن مو شناخته می شود، با یک نیاز اجباری یا ترغیب به بیرون کشیدن موهای فرد مشخص می شود. کنترل نیاز بسیار دشوار یا غیرممکن است و می تواند از خفیف تا شدید باشد، ریزش جدی مو و تأثیر عمده ای بر عملکرد اجتماعی دارد.
اختلال تحریک
این همچنین به عنوان اختلال در چیدن پوست شناخته شده است و شبیه به تریکوتیلومانیا است. در صورت بروز اختلال در تخلیه، پوست را انتخاب می کند. به طور مشابه می تواند باعث آسیب جدی به پوست و اختلال در عملکرد اجتماعی شود. همچنین می تواند منجر به مشکلات پزشکی مانند عفونت های پوستی شود.
وسواس فکری ناشی از مواد، دارو یا شرایط پزشکی. دسته جداگانه وسواس فکری در مواردی است که باعث شده یا مشخص شود که ناشی از چیز خاصی باشد، مانند سوء مصرف مواد، دارویی که برای یک بیماری دیگر یا خود یک وضعیت پزشکی ایجاد می شود.
وسواس فکری دیگر یا نا مشخص
اینها تشخیصاتی هستند که ممکن است برای شخصی که برخی از علائم وسواس فکری یا بیماری مرتبط با آن وجود دارد، مانند اختلال احتکار انجام شود، اما تمام معیارهای تشخیص را برآورده نمی کند.
هر نوع وسواس فکری قابل درمان است
شخصی که به وسواس فکری مبتلا شده است به احتمال زیاد در مدیریت علائم و زندگی عادی تلاش می کند. چالش متوقف کردن یا مقابله با افکار وسواسی و مدیریت رفتارهای اجباری می تواند شدید باشد، زمان زیادی را در زندگی شخص بگذراند و باعث اختلال شدید شود. با این وجود، برای هر کسی که این بیماری را داشته باشد، امید است بدون توجه به این که افکار و رفتارها چیست یا علائم آنقدر جدی است، درمان شود.
بسیاری از مبتلایان به وسواس فکری، به ویژه افرادی که علائم و اختلال شدید دارند، می توانند در یک مکان مسکونی اختصاصی از معالجه بهره مند شوند. در آنجا، بیمار می تواند بر یادگیری نحوه مدیریت علائم تمرکز کند، که این امر با راهنمایی یک درمانگر آموزش دیده و روش های رفتاری انجام می شود. با انجام این درمان، فرد می تواند یاد بگیرد که بتواند علائم را با موفقیت مدیریت کند و عملکرد مناسب را به زندگی خود بازگرداند.
علاوه بر نوع خاص رفتار درمانی که بیمار در معالجه مسکونی برای وسواس فکری دریافت می کند، این مجموعه درمانی منحصر به فرد شامل روش های مراقبت اضافی است. استفاده از داروها در موارد مناسب، ورزش و تغذیه، پشتیبانی گروهی، درمانهای خلاقانه و آموزش خانواده و درمان، همه می تواند برای تکمیل درمان و کمک به بیمار برای آمادگی دوباره زندگی موفق در خانه مورد استفاده قرار گیرد.
وسواس فکری یک بیماری روانی بسیار جدی است، زیرا می تواند باعث اختلال عملکرد و پریشانی عاطفی شود. صرف نظر از انواع افکار یا رفتارهایی که این بیماری ایجاد می کند، بیماری وسواس فکری قابل درمان و مدیریت است. پیش آگهی برای بیمارانی که متعهد به درمان اختصاصی و تمرین روشهای سالم مقابله با و مدیریت وسواس و اجبار هستند خوب است.
25 نکته برای موفقیت در درمان وسواس فکری
در اینجا 25 نکته برای موفقیت در درمان وسواس فکری شما آورده شده است:
1- همیشه انتظار موارد غیر منتظره را داشته باشید. شما می توانید در هر زمان و هر مکان فکر وسواس داشته باشید. از وقوع موارد قدیمی و حتی جدید تعجب نکنید. برای استفاده از ابزارهای درمانی خود در هر زمان و هر مکان آماده باشید. همچنین اگر افکار جدید ظاهر شد، حتماً به پزشک خود بگویید تا بتوانید آنها را آگاه کنید.
2- مایل به پذیرش ریسک باشید. خطر بخشی جدایی ناپذیر از زندگی است و به همین دلیل نمی توان آن را کاملاً از بین برد. به یاد داشته باشید که بهبودی بزرگترین خطر برای همه نیست.
3- هرگز به دنبال اطمینان از خود یا دیگران نباشید. در عوض، به خود بگویید که بدترین اتفاق خواهد افتاد، اتفاق می افتد، یا قبلاً اتفاق افتاده است. اطمینان اثرات تکالیف درمانی که از آن استفاده می کنید را از بین می برد و از پیشرفت شما جلوگیری می کند. اعتماد به نفس یک اجبار است، مهم نیست که چطور ممکن است، سعی کنید آن را توجیه کنید.
4- همیشه سعی کنید با همه افکار وسواسی موافق باشید – هرگز آنها را تحلیل نکنید، سوال نکنید و یا با آنها مشاجره نکنید. سؤالاتی که آنها مطرح می کنند سؤالات واقعی نیستند و هیچ پاسخ واقعی برای آنها وجود ندارد. سعی کنید هنگام توافق بیش از حد دقیق نباشید – به سادگی بگویید افکار درست و واقعی هستند.
5- سعی کنید وقت خود را برای جلوگیری از فکر نکردن یا افکار خود تلف نکنید. این فقط اثر متضاد خواهد داشت و منجر به تفکر بیشتر افکار خواهد شد. مطالعات نشان داده اند که شما نمی توانید به طور موثری افکار خاص را متوقف کنید. شعار شما باید این باشد، “اگر می خواهید درباره آنها کمتر فکر کنید، بیشتر به آنها فکر کنید.”
6- سعی کنید که یک متفکر سیاه و سفید، همه و یا هیچ چیز نباشید – به خود نگویید که یک لغزش به این معنی است که شما اکنون یک شکست خورده کامل هستید. اگر شما لغزش و اجباری را انجام دهید، همیشه می توانید آنرا درست کنید و کاری برای لغو آن انجام دهید.
خبر خوب این است که شما برای مسافت طولانی در این امر حضور دارید و همیشه یک فرصت دیگر را بدست می آورید. طبیعی است که هنگام یادگیری مهارتهای جدید، به خصوص در درمان، اشتباه کنید. الان برای همه اتفاق می افتد. قبول کنید. حتی اگر یک عیب بزرگ هم دارید، اجازه ندهید که شما را به زمین بزند.
این جمله را بخاطر بسپارید: “گم شدن عیب نیست.” این بدان معنی است که شما هرگز به حالت مربعی برنمی گردید. برای انجام این کار، شما باید همه چیزهایی را که یاد گرفته اید تا آن زمان فراموش کنید، و این واقعا امکان پذیر نیست. همچنین این سخنان را بخاطر بسپارید، “هرگز یک شکست را با شکست نهایی اشتباه نگیر” (اف. اسکات فیتزجرالد) و همانطور که در AA می گویند، “شما همیشه می توانید روز خود را آغاز کنید.”
7- به یاد داشته باشید که مقابله با علائم شما تنها وظیفه شماست. دیگران را در کارهای خود درگیر نکنید (مگر اینکه پزشک درمانی به شما بگوید) یا از آنها انتظار داشته باشید که شما را تحت فشار قرار دهند یا به شما انگیزه دهند. آنها وقتی به آنها احتیاج دارید همیشه در آنجا نخواهید بود، اما شما همیشه در آنجا هستید.
8- در پیشرفت خود خیلی بی تاب نباشید و خود را با شخص دیگری مقایسه نکنید. هر کس با سرعت خود پیش می رود. درعوض، سعی کنید فقط یک روز و هر روز به انجام تکالیف درمانی بپردازید.
9- وقتی انتخاب دارید، همیشه به سمت اضطراب بروید، هرگز از آن دور نشوید. تنها راه غلبه بر ترس، مواجهه با آن است. شما نمی توانید از افکار خود فرار کنید، بنابراین واقعاً چاره ای جز رویارویی با آنها ندارید. اگر می خواهید بهبودی پیدا کنید، مجبور خواهید بود این کار را انجام دهید.
10- هنگامی که با دو گزینه ممکن برای مقابله روبرو هستید، ممکن است یکی از این دو مشکل را انتخاب کنید.
11- تکالیف درمانی خود را روزانه بررسی کنید، حتی اگر فکر می کنید همه آنها را می شناسید. نادیده گرفتن آنها بسیار آسان است به ویژه مواردی که شما منتظر انجام آنها نیستید.
12- اگر درمانگر وظیفه ای به شما می دهد که احساس می کنید آماده نیستید، می توانید صحبت کنید و به آنها بگویید. به عنوان نیمی از تیم درمانی – بیمار، شما باید در درمان خود بتوانید حرفی برای گفتن داشته باشید. هدف این است که تکالیف برای شما تعدادی اضطراب ایجاد کنند تا به تحمل عادت کنند – این که شما را تحت الشعاع قرار ندهد و باعث ایجاد عیب در شما شود. از طرف دیگر، نترسید هر وقت ممکن است کمی آزاد باشید.
13- منتظر “لحظه عالی” برای شروع تکالیف درمانی خود نباشید. تعویض یکی از ویژگی های وسواس فکری بسیاری از افراد است، بنابراین وظایف تکالیف درمانی خود را از روز دریافت آنها شروع کنید. لحظه مناسب هر زمان که شما شروع به انجام آنها کنید، است.
14- دنبال کمال گرایی نباشید. کمال گرایی می تواند یکی دیگر از ویژگی های وسواس فکری باشد. ممکن است وسواس فکری خود را پیدا کنید که به شما بگوید اگر کارهای خانه خود را به طور کامل انجام ندهید، بهبود نمی یابید.
اگر احساس می کنید وسواس لازم برای انجام کارهای خانه را به طور کامل احساس خطر می کنید، می توانید آن را به اجبار دیگری تبدیل کنید. هر بار که این کار را انجام دهید، مراقب انجام کارهای خانه خود طبق همان قوانین سختگیرانه باشید. همچنین، کارهای خانه خود را به اندازه بیش از حد انجام ندهید که کل روز شما طول بکشد. به یاد داشته باشید که شما هنوز کارهای دیگر برای زندگی دارید.
بیشتر بدانید: راه حلی گیاهی برای وسواس
15- سعی کنید در شروع هر روز تکالیف خود را مطالعه کنید. فرض نکنید که همه آنها را می شناسید و آنها را فراموش نخواهید کرد.
16- هنگام انجام تکالیف، مراقب باشید که خود را اطمینان ندهید و سخت کوشی خود را خنثی کنید. به خودتان مواردی از این قبیل بگویید، “این فقط تکالیف است، و کارهایی که من می گویم و انجام می دهم حساب نمی شود و واقعی نیست”، یا “درمانگر من از من نمی خواهد که کاری انجام دهم که به من یا دیگران آسیب برساند.، “یا” من فقط به این دلیل که به من گفته شد، این کار را می کنم، بنابراین من مسئولیت هرگونه اتفاق بدی که می افتد نیستم. “می تواند تمام کارهایی را که شما انجام می دهید تضعیف کند.
17- توجه کامل به کارهای خانه خود داشته باشید، روی آنچه انجام می دهید متمرکز شوید و به خودتان اجازه دهید اضطراب را احساس کنید. سعی کنید هنگام انجام تکالیف خاص، به خودتان اجازه ندهید که احساس اضطراب کنید. بعضی اوقات افراد اجازه می دهند تکالیف با روال عادی انجام شود و این کار را با روشی بسیار خودکار به عنوان نوعی اجتناب انجام دهند. همچنین، هنگام انجام سایر فعالیتهای حواس پرتی، کارهای خانه را انجام ندهید. شما نسبت به آنچه می ترسید تحمل می کنید، و برای این اتفاق باید در لحظه با آن روبرو شوید.
18- هنگامی که با یک تکلیف چالش برانگیز یا یک وضعیت چالش برانگیز غیر منتظره روبرو هستید، سعی کنید به عنوان مثبت به آن نگاه کنید. به عنوان گفتن فرصتی دیگر برای بهتر شدن به جای گفتن، “اوه، نه. چرا باید این کار را بکنم؟ “در عوض با خود بگویید،” این برای من خوب خواهد بود – فرصتی دیگر برای تمرین و قوی تر شدن است. ”
19- سعی کنید در کارهای درمانی خانه خود عجله نکنید تا نیازی به احساس اضطراب نباشد. وقت خود را بگذرانید و ببینید که آیا می توانید آن را از نظر تمام خیراتی که به شما انجام می دهد مشاهده کنید. رسیدن به هرچه سریعتر آن هدف نیست – بالا بردن سطح متوسط اضطراب و ماندن در کنار آن هدف است.
20- اگر تمرین شب شما واقعاً اضطرابی به شما نمی بخشد، در مورد آن به پزشک خود بگویید. اگر در معرض قرار گرفتن کارهای خانه تان باعث ایجاد حداقل اضطراب نمی شود، قرار نیست به شما کمک کند. از طرف دیگر، سعی کنید حداقل یک هفته قبل از تصمیم گیری درباره اینکه آنها شما را مضطرب نمی کنند، تمام تکالیف جدید را انجام دهید. برخی از تکالیف می توانند بعداً واکنش ایجاد کنند و ممکن است انجام این کارها چند بار قبل از بروز اضطراب انجام شود.
21- گاهی اوقات برای وسواس فکری ممکن است سعی کند شما را در مورد کارهای خانه تردید ایجاد کند. ممکن است به شما بگوید که شما در حال درمان صحیحی نیستید، که ممکن است تکالیف شما نتواند شما را بهتر کند، یا اینکه واقعاً کاری را که می کنید درک نمی کنید و نمی توانید آن را عملی کنید.
به یاد داشته باشید که وسواس فکری به عنوان Doubting Disease شناخته شده است و سعی خواهد کرد هر چیزی که برای شما مهم است شک و تردید ایجاد کنید. برای مقابله با این، شاید با گفتن این موضوع موافق باشید، “بله، درست است. من واقعاً بهتر نمی شوم. ”
22- هرگز فراموش نکنید که وسواس فکری دارید. این بدان معنی است که شما همیشه نمی توانید به عکس العمل های خود یا چیزهایی که فکر می کنید و احساس می کنید اعتماد کنید، به خصوص اگر به نظر می رسد چیزهای بسیار منفی و افراطی به شما می گویند. اگر مطمئن نیستید که واقعاً یک علامت است، آن را به عنوان یک علامت درمان کنید.
23- بخاطر داشته باشید که در وسواس فکری، مشکل اضطراب نیست – مشکل اجبار است.
اگر فکر می کنید اضطراب مشکل است، فقط اجبار بیشتری را برای خلاص شدن از شر آن انجام می دهید (که این امر فقط اضطراب بیشتری ایجاد می کند). اگر بدانید که اجبار مشکل است، از انجام آنها دست بکشید و در شرایط ترسناک قرار بگیرید، پس از ایجاد مدارا، اضطراب در نهایت از بین خواهد رفت.
24- همیشه یک لحظه وقت بگذارید تا به کوشش های خود افتخار کنید و موفقیت های خود را بشناسید. این یک روش خوب برای کمک به حفظ انگیزه شما است. اگر فکر می کنید پیشرفت نمی کنید، به تکالیف قبلی که دیگر چالش برانگیز نیست نگاه کنید.
25- به طور کلی، هرگز فراموش نکنید که وسواس فکری بسیار متناقض است و به ندرت معنای زیادی پیدا می کند. چیزهایی که فکر می کنید باعث می شود شما را بهتر کند، فقط شما را بدتر می کند و چیزهایی که فکر می کنید شما را بدتر می کند، همان مواردی هستند که شما را بهتر می کنند.