iStock_000011553872XSmall

این گروه از زوج ها، ابتدا از نظر احساسی و عاطفی و سپس از نظر جنسی، حمایتی و… از هم دور می شوند و در مرحله ی بعدی «دیر یا زود» زندگی شان در آستانه ی جدایی کامل قرار خواهد گرفت

چند بار تا به حال براي اينکه جو خانه را بعد از يک بگومگوي حسابي عوض کنيد، مجبور شده‌ايد اشتباه‌هاي خودتان که هيچ، اشتباه همسرتان را هم گردن بگيريد تا آشتي‌ بينتان برقرار شود؟ شايد هم هميشه همسرتان براي صلح و دوستي پيشقدم مي‌شود!

اگر شما هم نمي‌دانيد براي آشتي‌کنان بعد از قهر چه بايد بکنيد يا اينکه چطور کلا جلوي قهر کردن را در خانه‌تان بگيريد، اين مطلب را بخوانيد.

قهر کار بچه‌هاست!

وقتي 2 نفر با هم قهر مي‌کنند يعني يکي از 2 طرف يا هردو، مهارت حل مساله را بلد نيستند.يا از رو به رو شدن با آن مي ترسند. قهر کردن مربوط به دوران سني 5 تا 9 سال است؛ يعني زماني که افراد هنوز از لحاظ رشد شناختي توانمندي‌هاي استدلالي را به‌طور کامل کسب نکرده‌اند و نمي‌توانند مسائل خود را از طريق استدلال منطقي حل کنند. به همين دليل قهر کردن يک نقطه ضعف تلقي مي‌شود و افرادي که بيشتر اين رفتار را دارند بايد به ضعف خودشان در مهارت‌ها و اشکالاتي که دارند، واقف باشند.

قهر نکنيم، چه کنيم؟!

در شرايط بحراني که مشکل حادي بين زوج ايجاد شده، چطور بايد با مساله خود روبرو شوند. راه‌حل اين است که زوج از روش «سکوت» استفاده کنند، نه روش قهر کردن! در روش سکوت که راهکاري موقت است، فرد بايد به طرف مقابل توضيح دهد که: «با توجه به شرايطي که بين ما 2 نفر ايجاد شده و ناشي از هيجان است، ادامه بحث مي‌تواند شرايطمان را بدتر کند و برايمان عوارض بيشتري در پي داشته باشد بنابراين ترجيح مي‌دهم در اين رابطه فعلا سکوت کنم.»! بهترين کار اين است که افراد در زمان سکوت، براي سکوتشان زمان تعيين کنند. مثلا بگويند: «من ترجيح مي‌دهم از الان تا فردا (پس‌فردا، آخر هفته يا هر زماني که خودشان فکر مي‌کنند مناسب است) درباره اين مساله سکوت کنم.»

قهرم اما حرف مي‌زنم!

يادتان است در سريال همسران، وقتي «مهين» با «کمال» قهر مي‌کرد، «کمال» مي‌پرسيد: «قهري؟» و «مهين» مي‌گفت: «بله!» «کمال» دوباره مي‌پرسيد: «حرف که مي‌زني؟!» و باز همان «بله» را از همسرش مي‌شنيد. نکته مهم درمورد روش سکوت، اين است که سکوت 2 طرف مطلق نيست که کلا با هم حرف نزنند! بلکه فقط در مورد مساله مورد بحث سکوت مي‌کنند اما در مورد ساير مسائل و روزمره‌هاي زندگي با هم صحبت مي‌کنند.

از جمله نکات مهمي که در چنين مواقعي بايد رعايت شود سلام کردن، خداحافظي کردن، اطلاع دادن به همسر در زمان ترک منزل (براي کار، خريد و…) و اعلام ساعت بازگشت و… اصولي است که براي قاعده سکوت وجود دارد و اين سکوت در بسياري مواقع ضروري است زيرا رابطه خراب نخواهد شد.

قهر، قهر تا روز قيامت!

هميشه اين نکته بايد در ذهنمان باشد که عامل به وجود آمدن يک مشکل، يک نفر نيست و هميشه 2 نفر در بروز مشکل نقش دارند. دومين نکته اين است که زوج در چنين شرايطي نبايد دنبال مقصر بگردند و هر کس بايد مسئوليت‌هاي خود را بپذيرد. زوج موفق زوجي هستند که در مواقع بروز مشکلات، هر کدام به صراحت اعلام کند که «مسئوليت اين بخش از مشکل به عهده من است!» بعد از اينکه افراد تکليف خود را در بروز بحران مشخص کردند که «من هم در بروز اين شرايط و شدت آن مسئول هستم»، هر کدام از همسران که شجاعت بيشتري داشته باشد، قدم اول را برمي‌دارد و به همسرش مي‌گويد «من در زمينه فلان موضوع فکر کردم و متوجه شدم مسئوليتش با من است و بابت اين موضوع به‌خصوص، معذرت مي‌خواهم.» گاهي هم يکي از زوج رفتاري پرخاشگرانه دارد و از آنجا که اين نوع رفتار تحت هر شرايطي ممنوع است، به همسرش توضيح مي‌دهد که «بابت رفتار پرخاشگرانه‌ام معذرت مي‌خواهم.»

اگر همسرتان مقاومت مي‌کند…

افرادي که همسرشان فرد مقاومي است و به سختي نظرش را تغيير مي‌دهد، براي اينکه شرايط را از جو تنش‌زا خارج کنند، همه مسئوليت‌ها را به تنهايي به عهده مي‌گيرند و اعلام مي‌کنند مسئوليت تمام مشکلاتي که باعث بروز تنش شده، به عهده خودشان است. وقتي فردي همه بار مسئوليت‌ها را در بروز شرايط بحران به دوش مي‌گيرد، بدون اينکه اين باور را داشته باشد خودش در بروز کل ماجرا مقصر است، قاعدتا احساس خوبي از اين رابطه نخواهد داشت.

منتظر عذرخواهي نباشيد

وقتي منتظريد همسرتان مسئوليت کارش را به عهده بگيرد، ادامه بحث به گفتن جمله‌هايي مثل اين: «من اشتباه کردم چنين چيزي را گفتم اما تو هم بپذير که فلان کار را کردي! قبول کن که اينجاي ماجرا تقصير تو بود و…» خواهد کشيد! اصلا فرض کنيد طرف مقابل دلش نمي‌خواهد مسئوليت رفتارش را بپذيرد! گفتن جمله‌هاي اينچنيني و سرزنش‌آميز، فقط باعث مي‌شود تاثير حرف‌هاي شما براي شروع دوباره ارتباط از بين برود. کافي است خيلي شفاف بيان کنيد که «مسئوليت فلان رفتار و فلان جمله و فلان کار، با من بوده»، همين يک جمله نشان مي‌دهد مسئوليت بقيه ماجرا با شما نبوده!

اگر طاقت نداريد…

ممکن است اين سوال پيش بيايد که تا کي فقط يکي از طرفين بايد به اشتباه‌هاي خود اقرار کند و سکوت طرف مقابل را ناديده بگيرد؟! اصولا روابط زوج بايد متعادل باشد و اين رابطه به مذاکره و گفت‌وگو نياز دارد. وقتي باب گفت‌وگو در رابطه زوج قطع مي‌شود، مطمئنا دچار آسيب‌هاي مختلفي مي‌شود اما رابطه‌اي که در آن زوج روابط عاطفي و احساس خوبي نسبت به هم دارند، بهتر است مشکلات و چالش‌هاي ذهني‌شان را براي يکديگر مطرح کنند. براي اين کار بايد در موقعيت‌هاي آرام و مناسب مثلا موقع قدم زدن در پارک با لحني آرام و بدون تنش، بدون متهم کردن همسر با اين جمله‌ها «يادت هست سر فلان موضوع بحثمان شده بود؟ من مسئوليت‌هاي خودم را پذيرفتم اما تو چيزي در رابطه با مسئوليت‌هاي خودت نگفتي. اين مساله من را نگران کرده که آيا شما واقعا به اين نتيجه نرسيده‌اي که در اين قضيه شايد تو هم مسئوليتي داشته باشي؟» با همسرشان صحبت کنند. يادتان باشد کلماتي مثل «شايد، فکر کنم، احساس مي‌کنم و…» و همين‌طور لحن آرام و بدون پرخاش نقشي مهم و کليدي دارند و اگر جاي اينها لغات و لحن ديگري استفاده شود طبيعتا منجر به تنش خواهد شد.

اگر اشتباهش را نپذيرفت

اگر موضوع را در موقعيتي مناسب مطرح کنيد، نتيجه‌اش از 2 حال خارج نيست؛ يا پذيرفته مي‌شود يا پذيرفته نمي‌شود. اگر پذيرفته شود که عالي است اما اگر پذيرفته نشود، مي‌توانيد حرفتان را اين‌طور ادامه دهيد: «خب ذهن من در اين زمينه چندان قانع نمي‌شود و من مطمئنم اگر در آينده مشکلي بينمان پيش بيايد، توانايي پذيرش مسئوليت‌هاي خودم را داشته باشم تا شرايط آرام شود و…» يادتان باشد در صورتي که مشکل با گفت‌وگو و مذاکره حل نشود و به مشکلات تکرارشونده تبديل شود، به مداخله تخصصي و مشاور نياز است .