96572545
اگر با دوستان‏تان در یاهو مسنجر قرار گذاشته‏اید تا ساعت‏ها چت کنید، اگر می‏خواهید در گروه دوستیابی که به تازگی عضو شده‏اید گشت‏زنی کنید تا دوستان بیشتری جذب کنید، شما گریبانگیر پدیده‏ای به نام «اعتیاد به اینترنت» شده ‏اید

افراد معتاد به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی از زندگی روزمره خانوادگی، اجتماعی و شغلی دور می‌شوند، وابستگی‌شان به اینترنت روز به روز بیشتر می‌شود، اگر از آن استفاده نکنند، افسرده و دچار اضطراب می‌شوند.

چشم‌هایی قرمز و پشتی قوزکرده دارد و دست‌هایش روی صفحه کلید رایانه بالا و پایین می‌شود؛ گاهی صفحه‌ها را عوض می‌کند و دوباره نوشتن را از سر می‌گیرد. یک لبخند که شاید در ادامه به خنده‌ای صدادار تبدیل شود و دوباره فقط صدای صفحه کلید شنیده می‌شود. چند لیوان که لک چای و قهوه داخلش خشک شده روی میز دنبال هم ریسه شده‌اند و چند پاکت خالی بیسکویت و چیپس دور و بر لیوان‌ها ریخته. به نظرتان این صحنه آشنا نیست؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، اتاق شما هم این شکلی است؟! اتاق فرزندتان؟! شاید هم این صحنه‌ها را فقط در فیلم‌ها دیده باشید؛ به هرحال اینترنت با همه خوبی‌هایش مشکلات جدیدی را وارد زندگی کاربرانش کرده که این مشکلات برای بعضی‌ها به معضلات بزرگی تبدیل شده‌اند؛ اعتیاد به اینترنت فقط یکی از آنهاست و البته فراگیرترینش.

فیس‌بوک یا الکل، فرقی نمی‌کند!

الگوی اعتیاد به اینترنت شباهت زیادی به الگوی اعتیاد به مواد مخدر و نیز سایر موارد از جمله الکل، قمار و… دارد. در واقع در مغز افراد معتاد به اینترنت همان روندهایی رخ می‌دهد که در اشخاص معتاد به مواد مخدر مشاهده می‌شود و مطالعات محققان نشان داده در نواحی مسئول ابراز احساسات، توانایی تمرکز و تصمیم‌گیری افراد معتاد به اینترنت درست مثل افراد معتاد به مواد مخدر، اختلالاتی رخ می‌دهد که باعث بروز مشکلات مختلف در جنبه‌های مختلف زندگی آنها می‌شود.

به عبارت دیگر، افراد معتاد به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی از زندگی روزمره خانوادگی، اجتماعی و شغلی دور می‌شوند، وابستگی‌شان به اینترنت روز به روز بیشتر می‌شود، اگر از آن استفاده نکنند، افسرده و دچار اضطراب می‌شوند و…؛ همه این اتفاق‌ها همان‌هایی است که برای معتادان به مواد مخدر هم رخ می‌دهد.

افراد معتاد به شبکه‌های اجتماعی و اینترنت، زمان زیادی را برای این کار صرف می‌کنند و همین باعث می‌شود از کارهای ضروری بازبمانند و زندگی شغلی، اجتماعی، روابط بین‌فردی و در کل زندگی فردی و اجتماعی‌شان تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد.

«چند ساعت» یعنی اعتیاد؟!

گاهی در بعضی خودآزمون‌ها و مقاله‌ها دیده می‌شود که مقدار مشخص زمانی برای تعیین اعتیاد یا عدم اعتیاد افراد به اینترنت بیان می‌شود اما در کل نمی‌توان ساعت مشخصی برای این موضوع تعیین کرد چراکه مساله اعتیاد به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی موضوع جدیدی است و چنین مواردی هنوز چندان به اثبات نرسیده.

علاوه بر این، در حیطه تشخیص اعتیاد به اینترنت چنین موردی به‌عنوان معیار ذکر نشده بنابراین بحث تعداد ساعت استفاده از اینترنت نمی‌تواند نشان‌دهنده اعتیاد افراد باشد.زمانی که فرد زمان زیادی برای اینترنت‌گردی و حضور در شبکه‌های اجتماعی صرف کند، تا حدی که از خواب و خوراکش بزند، زمان چندانی به خانواده اختصاص ندهد و مسئولیت‌هایش را انجام ندهد، می‌توان گفت به وبگردی و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی معتاد شده و همین آثار مخرب است که باعث شده از «استفاده زیادی از اینترنت» به‌عنوان «اعتیاد به اینترنت» یاد شود.

مجازی غیر مُجاز!

خیلی وقت‌ها ممکن است بشنویم یا بخوانیم که خانواده‌ای به دلیل خیانت زن یا شوهر از هم فروپاشیده و ریشه این خیانت در شبکه‌های اجتماعی یا چت‌روم‌ها بوده، اما آیا همه دوستی‌های مجازی غیرمجازند؟ آیا همه این دوستی‌ها منجر به خیانت می‌شوند و آینده افراد را به بازی می‌گیرند؟

اگر ارتباط اینترنتی در حیطه ارتباط معمولی باشد، یعنی به‌عنوان رابطه‌ای خارج از رابطه زناشویی محسوب نشود و حد و حریم‌ها در آن رعایت شود، مشکلی نیست و قاعدتا فرد هم نیازی به پنهان‌کاری ندارد اما مشکل از جایی آغاز می‌شود که فرد پنهان‌کاری می‌کند، مسائل شخصی و خصوصی زندگی‌اش که همسرش مایل نیست کسی بداند، با دوست مجازی مطرح می‌کند و به مرور زمان مسائلی که بین فرد با دوست مجازی‌اش پیش می‌آید، منجر به پنهان‌کاری و دروغگویی فرد می‌شود. معمولا دوستی شکل و شمایل یک رابطه خارج از رابطه زناشویی را به خود می‌گیرد که هیچ‌گاه پذیرفتنی و درست نیست.

بلای خانمانسوز مدرن

در چنین مواردی نمی‌توان انتظار داشت همسر فرد در کارش دخالت نکند و او را به حال خودش رها کند؛ درست مثل اعتیاد به مواد مخدر که همسر فرد معتاد نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد، اعتیاد به اینترنت و رابطه‌های خارج از عرف در شبکه‌های اجتماعی هم می‌تواند به مرور زمان ریشه زندگی مشترک را بسوزاند.

اصولا اگر فردی درگیر یک دوستی ساده باشد، این موضوع برای همسرش حساسیت‌برانگیز نخواهد بود مگر اینکه فرد دچار اختلال رفتاری خاص و روی تمام رفتارها و روابط همسرش حساس باشد که این موضوع از بحث ما جداست اما در شرایط عادی، زمانی شرایط بغرنج می‌شود که همسر فرد ببیند زن یا شوهرش زیادی به چت‌های خصوصی و… ادامه می‌دهد، زمان زیادی را صرف چنین روابطی می‌کند، احساسات جاری در زندگی زناشویی‌اش کمرنگ می‌شود و میزان انرژی روانی که برای رابطه مجازی می‌گذارد بیشتر از میزان انرژی روانی است که برای همسرش می‌گذارد.

طبیعی است که در چنین شرایطی همسر فرد حساس می‌شود و به خودش اجازه دخالت می‌دهد یا حتی ممکن است اقدام به ترک زندگی مشترک کند چون توجه لازم را از همسرش نمی‌گیرد و نیازهایش برآورده نمی‌شود.

چطور یک سرگرمی، بلای جان می‌شود؟

فردی که برای رابطه‌ای مجازی اهمیت زیادی قائل می‌شود و زمان زیادی را به آن اختصاص می‌دهد، به احتمال زیاد از توجه به زندگی خودش بازمی‌ماند و نسبت به همسر و خانواده بی‌توجهی نشان می‌دهد. به همین دلیل بعید نیست که همسرش حس کند باقی ماندن در این رابطه کار درستی نیست چون مورد بی‌توجهی قرار گرفته و آن رابطه مجازی کانون توجه همسرش شده، پس به این نتیجه می‌رسد که بهتر است زندگی مشترک را ترک کند. حتی دیده شده در این روابط مجازی، افراد بعد از مدتی تصمیم می‌گیرند از حالت مجازی خارج شوند و در محیط واقعی یکدیگر را ببینند و اصولا همین نقطه، آغاز فروپاشی خانواده‌هاست.