609_3697162-550x400_c

پای صحبت های روانشناس در مورد نارضایتی زوجین از خلقیات و روحیات یکدیگر هستیم و راهکارهای مناسب در این زمینه را برایتان شرح می دهیم.

خانمی ۲۳ ساله‌ام و یک سال و نیم است عقد کرده‌ام. اصلا از اخلاق همسرم راضی نیستم. رفتارهایی انجام می‌دهد که ناراحتم می‌کند، در حالی که من کامل برایش توضیح داده‌ام که از چه کارهایی خوشم نمی‌آید. در موقعیت مناسب هم با او صحبت می‌کنم ولی فایده ندارد، قبول نمی‌کند، به آن‌ها عمل نمی‌کند، مسخره می‌کند و در واقع به من اهمیتی نمی‌دهد، احساس می‌کنم به من تعلق خاطر ندارد.

پاسخ مشاور:‌ می‌توانیم این مسئله را در سه محور اصلی بررسی کنیم.

[B] ۱ – تجربه احساسات عاشقانه:[/B]

دوست داشتن و دوست داشته شدن از نیازهای اساسی هر انسان و یکی از ارکان بنیادی هر ازدواجی است. ولی نه شروع ازدواج با عشق تضمین کننده تداوم آن در زندگی است و نه نبود آن در ماه‌ها و حتی سال‌های نخست زندگی دلیلی بر محرومیت از تجربه این احساس غنی است. برای به وجود آوردن و تداوم عشق، تلاش و پشتکار لازم است.

مسلماً زمانی که هر دو طرف رابطه برای دستیابی به چنین هدفی تلاش می‌کنند، مسیر هموار‌تر است. با این حال حتی اگر همسرتان، شما را در این مسیر همراهی نمی‌کند، ناامید نشوید. در نظر گرفتن برخی نکات می‌تواند رغبت کافی را در همسرتان به وجود آورد.

شناخت ویژگی‌های همسر، احترام گذاشتن به وی، خودداری از توهین، توجه به ویژگی‌های مثبت یکدیگر و بیان کردن آن‌ها، فهمیدن علاقه مندی‌های همسر و پیدا کردن موارد مشترک، وقت گذراندن با هم و انجام فعالیت‌های مشترک خوشایند، شوخ طبعی و خوشرو بودن، قدردانی کردن از یکدیگر و رفتار صادقانه از مواردی است که باعث برقراری رابطه‌ای پایدار همراه با محبت و احترام می‌شود.

[B] ۲ – به رفتارهای همسرتان با دقت بیشتری بنگرید:[/B]

توجه به این نکته ضروری است که سبک برقراری رابطه در افراد مختلف با هم متفاوت است. بنابراین گاهی ما برداشت‌هایی از رفتارهای دیگران داریم، در حالی که قصد و هدف آن‌ها چیز دیگری بوده است. دقت نداشتن به تفاوت‌ها در ابراز احساسات و راه‌های اختصاصی نشان دادن توجه، باعث می‌شود که همسران احساس ناکامی کنند. در صورتی که اگر ما قادر به شناخت شیوه‌های اختصاصی ابراز علاقه همسرمان شویم، در بسیاری موارد درمی‌یابیم که همسرمان خیلی بیشتر از آنچه ما تصور می‌کردیم به ما علاقه‌مند است و توجه دارد.

درست است که گاهی این شیوه‌ها از نظر ما ناکافی و نامناسب است ولی این موضوع را در نظر داشته باشید که نادیده گرفتن این شیوه‌ها و انتقاد کردن مداوم از آن‌ها، باعث ایجاد دلسردی در همسرتان می‌شود و زمانی که او احساس کند با وجود تلاش‌هایش از سمت شما پذیرفته نمی‌شود، دست از تلاش می‌کشد و از شما فاصله می‌گیرد. برعکس زمانی که شما احساسات همسرتان را درک می‌کنید و وی را‌‌ همان گونه که هست می‌پذیرید و از او به خاطر نشان دادن توجه و ابراز احساساتش قدردانی می‌کنید، این امر باعث ایجاد احساس مثبت در او می‌شود و در نتیجه تلاش بیشتری برای به دست آوردن دل شما خواهد کرد.

[B] ۳ – بیان کردن خواسته‌ها آخر راه نیست:[/B]

درست است که بیان کردن آنچه از رابطه و طرف مقابل می‌خواهیم مهم است ولی باید به یاد داشته باشیم که این همه ماجرا نیست. گاهی خود این بیان کردن ممکن است باعث ایجاد حس ناتوانی و بی‌کفایتی در طرف مقابل شود.

در واقع وقتی به همسرمان می‌گوییم که این رفتار تو اشتباه است و تو مرا ناراحت می‌کنی، به نوعی وی را محکوم می‌کنیم. در چنین حالتی موضع دفاعی گرفتن از سوی همسرمان طبیعی به نظر می‌رسد و ما شاهد بی‌توجهی وی و حتی رفتارهایی از قبیل مسخره کردن خواسته‌هایمان می‌شویم.

راهکار مناسب برای چنین موقعیت‌هایی این است که به جای انتقاد کردن به بیان ویژگی‌های مثبت یا رفتارهایی بپردازیم که در همسرمان می‌پسندیم. این مسئله باعث می‌شود همسرمان متوجه شود که او از نظر ما فردی شایسته و با اهمیت است و اگر گاهی از برخی رفتار‌هایش انتقاد می‌کنیم، قصد زیر سوال بردن وی و بی‌ارزش شمردن رفتار‌هایش را نداریم.

از سوی دیگر جمله بندی مناسب نیز در این زمینه بسیار مهم است. سعی کنید به جای به کار بردن جملاتی از قبیل «تو هیچ وقت به من اهمیت نمی‌دهی» یا «تو همیشه آبروی مرا می‌بری» از جملاتی مثل «وقتی به من توجه نمی‌کنی، احساس تنهایی می‌کنم» یا «وقتی در حضور دیگران به اشتباه من می‌خندی، احساس می‌کنم بی‌ارزش شده‌ام» استفاده کنید.