12-health-risks-of-chronic-heavy-drinking-s14-summary

  مراقب این ماده مخدر نوشیدنی خطرناک باشید چون با مصرف آن آسیب ها و زیان های زیادی به خود وارد می کنید!

به علت شيوع زياد سوء مصرف و وابستگي به الكل، ارزيابي مصرف الكل بخش مهمي از هرگونه بررسي طبي يا روانپزشكي را تشكيل می‌دهد. تقريباً تابلوي باليني هرگونه مشكلي را می‌توان به اثرات ناشي از سوء مصرف، ارتباط دارد با اينكه الكليسم توصيف كننده يك اختلال رواني اختصاصي نيست ولي اختلالات وابسته به الكليسم را عموماً می‌توان به سه گروه تقسيم كرد: (1) اختلالات مربوط به اثرات مستقيم الكل بر مغز (شامل مسموميت با الكل، ترك، دليريوم ناشي از ترك، و توهم زدگي)؛ (2) اختلالات مربوط به رفتارهاي وابسته به الكل (سوء مصرف و وابستگي به الكل)؛ (3) اختلالات داراي تأثير پايدار (شامل اختلال نسياني پايدار ناشي از الكل، دمانس، آنسفالوپاتي ورنيكه، و سندم كورساكف).

وابستگي و سوء مصرف الكل
تعاريف .
وابستگي به الكل يك الگوي اجباري مصرف الكل است كه طبق تعريف DSM-IV-TR عبارتست از وجود آشفتگي درحداقل سه زمینه‌ی عمده‌ی مرتبط با الكل كه طي مدت 12 ماه رخ می‌دهند اين زمینه‌ها ممكن است شامل تحميل يا ترك الكل، صرف مقدار زيادي وقت براي مصرف الكل، ادامه مصرف الكل علي رغم پي آمده‌ای سوء جسمي يا رواني، وتلاشهاي ناموفق مكرر براي كنترل مصرف الكل باشند تشخيص سوء مصرف الكل نيز هنگامي مطرح می‌شود كه الكل در وضعیت‌های فيزيكي خطرناك (مثلاً درحين رانندگي) مصرف شده باشد سوء مصرف الكل با وابستگي به آن متفاوت است، چون شامل تحمل و ترك يا الگوي مصرف اجباري نمی‌شود؛ در مقابل، تعريف سوء مصرف عبارتست از بروز عواقب منفي ناشي از مصرف مكرر الكل سوء مصرف الكل ممكن است به وابستگي به آن منجر شود، و يا سبب ايجاد الگوهاي غيرانطباقي مصرف الكل گردد، نظير مصرف مداوم و سنگين الكل، مستي آخر هفته، و يا دوره‌های می‌گساری كه در فواصل آن‌ها فرد با جديت ازمصرف الكل خودداري می‌کند. .
همه گير شناسي.
حدود 10% زنان و 20% مردان واجد ملاک‌های سوء مصرف الكل درطول عمر خود هستند، و 3 تا 5 درصد زنان و 10% مردان واجد ملاک‌های وابستگي به الكل كه تشخيصي وخیم‌تر است می‌باشند (رجوع كنيد به جدول 8-7) خطر وابستگي به الكل در طول عمر حدود 15-10 درصد براي مردان و 3 تا 5% براي زنان است سفيدپوستان بالاترين ميزان مصرف الكل (56%) را نسبت به گروه‌های ديگر دارند. 60 درصد سوء مصرف كنندگان الكل، مردان هستند هر چه سطح تحصيلات بالاتر باشد احتمال مصرف فعلي الكل بالاتراست،‌ اين الگو برخلاف الگوي مواد مخدر است در گروهاي مذهبي، وابستگي به الكل بين پروتستان‌های ليبرال و کاتولیک‌ها شایع‌تر است اثر محافظتي در برابر وابستگي به الكل دارند هر ساله حدود 000،200 مرگ ارتباط مستقيم با سوء مصرف الكل دارند و حدود 50% مرگ‌های ناشي از تصادف با مستي رانندگان در ارتباطند. در مقايسه با ساير گروه‌ها، سفيد پوستان بالاترين ميزان سوء مصرف الكل را دارند (60%).

سبب شناسي.
اطلاعاتي كه مؤيد تأثيرات ژنتيكي در الكليسم هستند عبارتند از: (1) اعضاي نزديك خانواده 4 برابر بيشتر درمعرض خطر ابتلاء به الكليسم هستند؛ (2) دو قلوي تك تخمكي افراد الكلي بيشتر از دو قلوي دو تخمكي آن‌ها در معرض خطر قرار دارند؛ و (3) فرزندان افراد الكلي كه درجاي ديگري به فرزند خواندگي قبول شده‌اند نيز 4 برابر بيشتر از ساير افراد درمعرض خطر ابتلاء به الكليسم قرار دارند. قوی‌ترین و بيشترين ارتباط خانوادگي در مورد پسراني ديده می‌شود كه پدرآنها وابسته به الكل است تفاوت‌های قومي و فرهنگي در آسيب پذيري نسبت به الكل و اثرات آن مؤثر هستند. به عنوان مثال بسياري از آسیایی‌ها به دنبال مصرف مقادير جزئي الكل، دچار اثرات سمي حاد ناشي از آن می‌شوند (نظيرمستي، گرگرفتگي، گيجي، سردرد). ميزان وابستگي به الكل درميان بعضي از گروه‌های قومي نظير يهوديان و آسیایی‌ها كمتر است، درحاليكه اين ميزان در ميان بوميان آمريكا، اسكيموها، و برخي گروه‌های مردان اسپانيولي بالاتر است. اين یافته‌ها سبب شده‌اند كه يك نظريه ژنتيكي درباره علت الكليسم مطرح گردد، با اين حال قطعي آن هنوز معلوم نشده است.
بيماريزايي همزمان (هم ابتلايي).
اثر تسكيني و سهولت دسترسي به الكل، آن را به تدريج رایج‌ترین ماده براي برطرف كردن اضطراب، افسردگي و بي خوابي تبديل كرده است با اين حال مصرف طولاني مدت الكل می‌تواند سبب افسردگي شده و ترك آن در يك فرد وابسته به الكل موجب بروز اضطراب می‌گردد. براي ارزيابي صحيح بيماران افسرده يا مضطربي كه شديداً الكل مصرف می‌کنند، ممكن است لازم باشد كه آن‌ها را تحت نظر گرفته و پس از حداقل چند هفته خودداري كامل از مصرف الكل، مجدداً ارزيابي نمود. بسياري از بيماران روان پريش هنگامي كه داروهاي تجويز شده به شكل مطلوبي علائم روان پريشي آن‌ها را كاهش نمی‌دهد و يا هنگامي كه قادر به تهيه داروهاي تجويز شده نيستند، اقدام به خود درماني با مصرف الكل می‌نمایند در بيماران دوقطبي، مصرف سنگين الكل غالباً منجر به بروز دوره شيدايي می‌شود. از ميان مبتلايان به اختلالات شخصيت، افراد داراي شخصيت ضد اجتماعي به احتمال بيشتري دچار الگوهاي طولاني مدت وابستگي به الكل می‌شوند سوء مصرف الكل در ميان افراد مبتلا به اختلال مصرف ساير مواد شايع تراست، ارتباط ميان وابستگي به الكل و وابستگي به نيكوتين نيز به شكل چشمگيري زياد است.
علائم
a. وابستگي به الكل. پديده تحمل در افرادي رخ می‌دهد كه به طور مرتب الكل مصرف می‌کنند، و به اين معنا است كه با گذشت زمان و به تدريج مصرف مقدار بيشتري از الكل براي ايجاد اثرات قبلي لازم خواهد بود بروز تحمل، به ويژه تحمل شديد، معمولاً حاكي از وابستگي است تحمل خفيف نسبت به الكل پديده شايعي است، ولي تحمل شديد، چنانچه ممكن است در مورد اپيوئيدها و باربيتوراتها رخ دهد، شايع نيست ميزان تحمل در ميان افراد بسيار متنوع است وابستگي بيماراني كه نسبت به الكل تحمل پيدا کرده‌اند ممكن است تنها هنگامي آشكار شود كه اجباراً از نوشيدن الكل منع شوند و درنتيجه علائم ترك در ايشان ايجاد گردد.
b. سوء مصرف الكل. مصرف مزمن الكل كه منجر به وابستگي، تحمل يا سندرم ترك شود
انواع وابستگی به الکل
a شروع ديررس، وابستگي خفيف، مشكلات اندك به دليل الكل، مشكلات اندك رواني (گاهي نوع I خوانده می‌شود).
وابستگي شديد،‌ شروع زودرس مشكلات مربوط به الكل، سابقه زياد مصرف الكل در خانواده، تعداد زياد عوامل استرس زا در زندگي، سايكوپاتولوژي شديد، مصرف چندين ماده مخدر، (گگاهي نوع II خوانده می‌شود).
C. مشروبخواران اجتماعي: مشروب را هنگام روز، به مقداركم درمحيطهاي اجتماعي مصرف می‌کنند.
d. مشروبخواران منزوي: مشروب را به تنهايي و به مقدار زياد مصرف می‌کنند.
e. وابستگي به الكل نوع شدید: افرادي كه به محض شروع مشروبخواري قادر به توقف آن نيستند.
8. درمان. هدف از درمان، نگهداري طولاني مدت حالت پرهيز كامل از مصرف الكل است. عود شايع است درمان اوليه شامل سم زدايي است كه درصورت لزوم به صورت بستري انجام می‌شود و در برگيرنده درمان تمام علائم ترك الكل است. پس از برطرف شدن حالت مستي، می‌بایست اختلالات رواني هزمان را نيز تحت درمان قرار داد.
نکته‌ی باليني:
برای شروع درمان بینش فرد مهم است.و با اينكه ضرورت زيادي دارد ولي اغلب دستيابي به آن مشكل است. بيمار بايد بداند كه دچار يك مشكل مربوط به نوشيدن الكل شده است قبل از اينكه بيمار بتواند براي تحقق درمان همكاري كند، ابتدا می‌بایست برانكار شديد وي غلبه كرد اين امر غالباً به همكاري ومشاركت خانواده، دوستان، همكاران، و ساير افراد نياز دارد. بيمار را با احتمال ازدست دادن شغل خانواده، و سلامتی‌اش در صورت ادامه دادن به مصرف الكل مواجه ساخت به اين منظور از روان درماني فردي استفاده شده است، ولي درمان گروهي ممكن است مؤثّرتر باشد درمان گروهي همچنين براي بيماراني كه وابستگي به الكل را يك مشكل اجتماعي می‌دانند و نه يك مشكل شخصي روانپزشكي، قابل قبول‌تر است.
مداخلات رواني- اجتماعي. اغلب ضروري بوده و بسيار مؤثرند. درمان خانوادگي بايد بر توصيف اثرات مصرف الكل بر ساير اعضاي خانواده متمركز شود. بايد بيماران را مجبور كرد كه از حق خود براي نوشيدن الكل صرف نظر كرده و همچنين اثرات مخدب مصرف الكل برخانواده را به آن‌ها تفهيم كرد.
عوارض طبي.
الكل داراي اثرات سمي بر بسياري از دستگاه‌های عضوي بدن است عوارض ناشي از سوء مصرف مزمن و وابستگي به الكل (يا كمبودهاي تغذیه‌ای وابسته به آن) مصرف الكل در طي حاملگي بر جنين در حال تكامل اثرات سمي داشته و می‌تواند موجب بروز نقايص مادرزادي و نيز سندرم الكل جنيني شود.
مسموميت با الكل
.تعريف. مسموميت با الكل،‌ كه هستي ساده نيز خوانده می‌شود، عبارتست از مصرف اخير مقادير كافي الكل كه سبب بروز تغييرات غير انطباقي و حاد در رفتار می‌شود.
نشانه‌ها، و علائم. اگر چه مستي خفيف می‌تواند سبب ايجاد حالت آرامش، پرحرفي، سرخوشي، يا مهار گسيختگي شود، ولي مسموميت شديد با الكل غالباً منجر به تغيير غير انطباقي بيشتري نظير پرخاشگري، تحريك پذيري، بي ثباتي خلق، اختلال قضاوت، اختلال عملكرد شغلي يا اجتماعي، و بسياري تغييرات ديگر می‌شود. افراد مست حداقل يكي از حالات زير را نشان می‌دهند: گفتار نامعلوم، عدم هماهنگي، عدم ثبات در راه رفتن، نيستاگموس، اختلال حافظه، بهت، و برافروختگي صورت، مسموميت شديد با الكل می‌تواند موجب بروز رفتار كناره گيري، كندي رواني- حركتي، دوره‌های فراموشي، ودرنهايت كاهش سطح هوشياري، اغماء، ومرگ شود. عوارض شايع مسموميت با الكل عبارتند از حوادث رانندگي، ضربه به سر، شكستگي دنده ها، اعمال مجرمانه، ديگركشي، و خود كشي.

اختلال فراموشي پايدار ناشي از الكل.
عبارتست از اختلال كوتاه مدت كه در نتيجه مصرف طولاني مدت و سنگين الكل رخ می‌دهد؛ اين اختلال در افراد زير 35 سال بندرت مشاهده می‌شود اسامي كلاسيك اين اختلال عبارتند از آنسفالوپاتي ورنيكه (كه شامل مجموعه حادي از علائم نورولوژيك است) و سندرم كورساكف (كه شكل مزمن اختلال است).
.سندرم كورساكف (روان پريشي كورساكف نيز خوانده می‌شود)
اختلال مزمني است كه معمولاً با وابستگي به الكل ارتباط دارد و درآن، الكل، به مدت چند سال عمده‌ترین منبع تأمين كالري بدن بوده است علت آن كمبود تيامين است اين اختلال بندرت مشاهده می‌شود مشخصات آن عبارتند از فراموشي پيش گستر و پس گستر همچنين بيماراغلب دچار افسانه سرايي، اختلال موقعيت سنجي، و پلي نوريت می‌شود علاوه بر جايگزيني تيامين، تجويز كلونيدين (catapres) و پروپرانولول (Inderal) نيز ممكن است فوايد محدودي داشته باشد. اين اختلال غالباً توأم با دمانس مرتبط با الكل رخ می‌دهد از ميان اين بيماران، 25% آنها به طور كامل بهبود می‌یابند، و 50% آن‌ها با تجويز طولاني مدت پروانه mg 100-50 تيامين خوراكي، بهبود نسبي پيدا می‌کنند.
دمانس پايدار ناشي از مواد.
اين تشخيص هنگامي مطرح می‌شود كه ساير علل دمانس رد شده باشند و درضمن سابقه سوء مصرف مزمن و سنگين الكل وجود داشته باشد علائم اين اختلال پس از گذشتن حالت‌های مسموميت يا ترك نيز باقي می‌مانند. دمانس ناشي از اين اختلال معمولاً خفيف است. درمان و كنترل اين اختلال مشابه دمانس ناشي از ساير علل است.

 

منبع:سلامانه