Happiness_sum_of_a_hundred_small_things

خوشبختی و سعادت فرزندم در گرو چیست و چه عواملی در سعادتمندی آنان تاثیرگذارند و وظیفه و نقش والدین برای تحقق این امر چگونه باید باشد

همواره در تربیت فرزندان این موضوع که والدین به چه میزان امکانات را برای رشد و بالندگی آنها فراهم کنند، به عنوان یک دغدغه اصلی مطرح بوده است.

رضا کارخانه دار، 65 ساله و دارای تحصیلات عالی است،300 کارگر زیر دست او کار می کنند، همسر و فرزندانش در کانادا اقامت دارند.

می گوید، برای آینده و تحصیل پسر و دختر خود تلاش فراوانی کرده در حالیکه اکنون آنها بازگشته و بیکار هستند.

فرانک دختر 26 ساله خانواده هنوز نتوانسته مدرک دانشگاهی خود را اخذ کند، خود را در خانه حبس کرده و توان برقراری ارتباط با دیگران را ندارد، مرتب از پدر درخواست پول و خرید خودروی گران قیمت دارد، زیرا آن را وظیفه وی می داند.

بابک 22 ساله افسرده و همواره در رختخواب است، تحصیل در دانشگاه را رها کرده، سرگرمی او لب تاب و تبلت است، زمان حضور در کانادا دچار اعتیاد شده و این مساله پدر را وادار کرده برای کنترل بیشتر، او را به ایران بازگرداند.

رضا گریان است و می گوید: پس از این همه زحمت و تلاش هر دو فرزندم را از دست داده ام، همسرم نیز به خاطر افسردگی حال خوبی ندارد و پرخاشگر شده است.

[B] ** سه وظیفه عمده والدین در قبال فرزندان[/B]

نویسنده و پژوهشگر مسایل اجتماعی در این باره به خبرنگار اجتماعی ایرنا می گوید: والدین سه وظیفه عمده در قبال تربیت فرزندان دارند، وظایف جسمانی که شامل خوراک، پوشاک، تحصیل و مسکن است و معمولا خانواده ها در این زمینه خوب عمل می کنند، وسایل خوب برای آنها خریداری می کنند، فرزندان را به خارج از کشور می فرستند و سعی می کنند کم و کسری وجود نداشته باشد.

افشین طباطبایی می افزاید: برای تربیت فرزند باید دو محور توجه به اخلاقیات و توانمندی های روانی که اهمیت زیادی نیز دارند، مورد اهتمام خانواده ها قرار گیرد حال آنکه متاسفانه بیشتر والدین از این دو غافل هستند، هرچند نداشتن اطلاعات لازم درباره تربیت و آموزش فرزندان یکی از دلایل آن است.

وی با تاکید بر نقش آموزش والدین در تربیت فرزندان ادامه می دهد: برای یادگیری مهارتی نظیر نجاری و آهنگری فرد باید حداقل چند ساعت را زیر نظر یک استادکار آموزش ببیند، در حالیکه بیشتر خانواده ها برای تربیت فرزند که مساله مهمی نیز است از این کار دریغ می کنند.

طباطبایی می گوید: بیشتر افراد وقتی وارد زندگی مشترک می شوند نه دوره ای دیده و نه در کلاس آموزش مهارت های زندگی شرکت کرده اند، بنابراین بلد نیستند، انسان را که مهمترین دستاورد جامعه بشری است، تربیت کنند.

به گفته وی، این افراد تصور می کنند، در صورتیکه خوراک، لباس، دانشگاه و سفر خوبی را برای فرزندان فراهم کنند، کافیست در حالیکه انسان باید از جنبه های روحی و روانی نیز ارتقا یابد تا قادر باشد در برابر مشکلات تاب آورده و آنها را با تدبیر و درایت رفع کند.

[B] ** بی توجهی خانواده ها به اصل توانمندی روانی فرزندان[/B]

این پژوهشگر مسایل اجتماعی با بیان اینکه درستکاری، گذشت، محبت، احترام به دیگران و سایر فضایل اخلاقی در سایه آموزش در کانون خانواده شکل می گیرد، اضافه می کند: متاسفانه بیشتر خانواده ها با بی توجهی به اصل توانمند کردن روانی فرزندان خود، اعتماد به نفس، عزت نفس و خودباوری آنها را به بدترین شکل از بین می برند.

وی با بیان اینکه حمایت های بی جا و بیش از اندازه، اعتماد به نفس، عزت نفس و خودباوری افراد را دچار خلل می کند، می افزاید: یک انسان باید دارای استقلال باشد، روی پای خود بایستند و مشکلات خود را رفع کند اما دیده شده برخی پدران و مادران تا سن هفت سالگی و حتی بیشتر غذا در دهان فرزند خود می گذارند.

به گفته طباطبایی، این مساله باعث می شود، فرزندان از حل کوچکترین مساله و مشکل خود عاجز باشند زیرا اعتماد به نفس آنها گرفته شده است.

این نویسنده و پژوهشگر مسایل اجتماعی می گوید: ادامه چنین وضعیتی در فرزندان سبب می شود آنها در سنین بالاتر در برابر ناملایمات زندگی دچار بحران شده و زمین بخورند زیرا تصور می کنند، حل مشکلات وظیفه فرد دیگر است.

وی به خانواده ها توصیه کرد، غیر از تامین مسائل مادی فرزندان به دیگر نیازهای آنها توجه کرده و پاسخ دهند و زوج های جوان قبل از فرزنددار شدن در این باره مطالعه کرده و آموزش ببینند.

طباطبایی همچنین پیشنهاد کرد با راه اندازی مراکز آموزش تربیت فرزند در موسسات آموزشی و برگزاری دوره های آموزشی توسط اساتید برجسته کشور از ظرفیت آنها برای تربیت و پرورش فرزندان بهره گرفت.

وی مشکل خانواده رضا را ناشی از غفلت از دو محور یاد شده دانست و گفت: بیشتر مشکلات نوع بشر با آموزش رفع می شود و جای هیچ نگرانی نیست.

[B] ** پول زیاد گرفتاری می آورد[/B]

یک مدرس دانشگاه نیز در این باره به خبرنگار اجتماعی ایرنا می گوید: برخی افراد که به دنبال اقامت در خارج از کشور هستند، در پی آن هستند که احساس خوبی را برای خود و خانواده ایجاد کنند در حالیکه افسردگی یکی از تبعات این اقدامات است هر چند پول زیاد نیز گرفتاری دارد.

مرجان حسین زاده تقوایی ادامه می دهد: برخی والدین انواع امکانات رفاهی را برای فرزندان خود فراهم می کنند در حالیکه به دلیل مشغله زیاد و کسب درآمد زمانی را برای بودن با آنها اختصاص نمی دهند.

وی به خانواده توصیه می کند که به وظایف خود در قبال فرزندان اشراف داشته باشند و به جای در اختیار گذاشتن پول و امکانات زیاد، روابط گرم و صمیمی با آنها برقرار کنند.

به گفته این مدرس دانشگاه، والدین باید به این مساله توجه کنند که رفع مسائل فرزندان تنها با پول و خریداری وسایل لوکس رفع نمی شود زیرا این مساله عاملی برای قدرناشناسی آنها از پول می شود.

تقوایی می افزاید: تجربه نشان داده، مسئولیت پذیری فرزندانی که در چنین خانواده هایی پرورش می یابند، اندک است و معمولا افرادی خودخواه بار می آیند که اهداف شان خودمدار است در حالیکه باید علاوه بر رفع نیازهای خود به دیگران هم کمک کنند.

وی معتقد است، اصولا این افراد با وجود در اختیار داشتن پول زیاد از سوی جامعه طرد می شوند.

فرجام سخن اینکه، برخی والدین بر این باورند که برای تربیت فرزندان خوب، باید تمامی امکانات را در اختیار آنها قرار داد تا فارغ از هرگونه احساس کمبودی، بلوغ یافته و مدارج ترقی را طی کنند.

اما عده ای دیگر از والدین معتقدند که نباید همه امکانات را برای فرزندان فراهم ساخت و باید آنان را متقاعد کرد که قدر مواهب را که در اختیار دارند بدانند و بفهمند که برای کسب هر چیز با ارزشی باید در زندگی تلاش کنند.

جدا از پیامدهای مثبت و منفی این دو سبک تربیتی، کارشناسان مسایل تربیتی به والدین توصیه می کنند که حد اعتدال را رعایت کرده و ذیل واگذاری امکانات – البته کنترل شده – مادی، جنبه های روحی و عزت نفس و فضایل اخلاقی آنان را ارتقا دهند.

داستان رضا و خانواده اش نمونه ای از زندگی و سبک تربیتی است که سعی داشته با تامین امکانات و شرایط بسیار مطلوب زندگی، آینده خوشی را برای فرزندان مهیا کند، اما افسوس که «هر چه رشته بود پنبه شد» و اکنون او مانده و فرزندانی گم کرده راه مقصود و پای در گل.

فصل الخطاب این مقال در این مجال، اعتنا به بیتی از پروین اعتصامی است که مهمترین وجه تربیتی را در خود نهفته دارد.

گرچه اختر چرخ ادب ایران زمین کودکان – فرزندان – را معطوف نظر و مخاطب خود کرده، اما پنهانی توصیه ای به والدین دارد و تصریح می کند، راه کسب «سعادت» کودکان، از مسیر «سعی» آنان می گذرد.