fear-of-commitment-in-men_big-(1)
ترس از تعهد یعنی درگیر شدن در یک رابطه است که ؛یکی از شایع ترین روابط مردمی است که هر دو جنس را شامل می شود. روانشناسان معتقدند  کسانی که دردوران کودکی نیازهای آنها با واکنش تاخیری همراه بوده است دچار این مشکل  هستند
کسانی هستند که نمی‌توانند فردی خارج از خانواده کنونی‌شان را دوست داشته باشند. به فرزندان و والدینشان عشق می‌روزند اما وقتی نسبت به فردی دیگر در قلبشان حسی می‌بینند، احساس بی‌ثباتی می‌کنند. بااینکه دوست دارند وارد یک رابطه شوند اما از متعهد شدن می‌ترسند.
این ترس از تعهد می‌تواند به خاطر یک آسیب قبلی یا نتیجه یک رابطه‌ آزاردهنده در گذشته باشد. اگر این اتفاق برای شما هم افتاده است، شاید هنوز برای اعتماد دوباره آمادگی نداشته باشید.

وقتی کسی که دوستش دارید به شما خیانت می‌کند، فرایند التیام یافتن شما بسیار عمیق بوده و زمان می‌برد. این قطع رابطه بین احساسات شما و تصورتان از زندگی است. وقتی اتفاقی ویرانگر رخ می‌دهد، توانایی شما برای مهربان دیدن دیگران از بین می‌رود.
برای بعضی‌ها هم ترس از مسئول شدن دربرابر فردی دیگر ترس‌آور است. آنها توانایی مراقبت و توجه فردی دیگر را ندارند زیرا مشغول کنترل امورات زندگی خودشان هستند. اما آدم‌ها هم درست مثل ماهی قرمز، به اندازه تُنگ‌شان بزرگ می‌شوند. اگر زندگی‌تان را خیلی کنترل‌شده حفظ کنید و برای بقیه آدمها جایی نگذارید، چیزی که باعث ارزش دادن به همه چیز می‌شود را از دست می‌دهید: عشق.
ترس از تعهد می‌تواند شکل هیجانی که با اضطراب اشتباه گرفته می‌شود را هم به خود بگیرد. وقتی این اتفاق می‌افتد، خیلی‌ها قبل از اینکه چیزی به درستی شروع شود آن را تمام می‌کنند. ممکن است در انتظار ملاقات با فردی جدید احساس اضطراب کنید و آن را به حساب عصبی بودن بگذارید درحالیکه این نوعی شور و نشاط است. این نوع سردرگمی یعنی قبل از اینکه با آن فرد ملاقات کنید، رابطه‌تان با او را تمام کرده‌اید. دقت کنید که اضطراب و هیجان هر دو یک نوع احساس در بدن ایجاد می‌کنند و نباید آنها را با هم اشتباه بگیرید.
دلایل زیادی برای خودداری از تعهد احساسی به فردی دیگر وجود دارد، فقط باید از خودتان بپرسید دلایل شما به اندازه کافی منطقی هستند یا نه و اینکه چرا اجازه نمی‌دهید کسی قلبتان را لمس کند.
درست است که ممکن است آسیب ببینید اما نباید اجازه دهید این مسئله نعمت عشق را از شما بگیرد. بله، می‌توانید خودتان را از دردهایی که یک رابطه ممکن است به دنبال داشته باشد دور کنید اما خوبی‌ها آن را هم از خودتان دریغ می‌کنید.
هر بار که قلبمان را به سمت یک فرد، یک محل یا یک چیز باز می‌کنیم، برای شکست ریسک کرده‌ایم. اما دور کردن خود از آن فقط زندگی‌تان را کوچک‌تر می‌کند. حقیقت این است که دست خودتان است که دنیایتان را همانطور که دوست دارید بسازید. خودتان را رها کنید–درب زندان قلبتان را باز کنید و با قلبی باز به سمت دنیا گام بردارید.
اگر قبلاً صدمه دیده‌اید، باز هم می‌توانید عاشق شوید. فقط باید هوشیار باشید و خیلی زود از کسی که رفتارهای مسموم دارد دوری کنید و بگذارید کسی که واقعاً لیاقتتان را دارد وارد زندگی‌تان شده و به آن شادی ببخشد.
منبع-مردمان