exasperatedyoungredheadmale

اضطراب نیاز به روانشناسی و روان درمانی فرد درگیر به آن دارد و باید سطح آن در فرد مبتلا مشخص شود

 اگر چه ضد اضطراب ها در مقابل بحران اضطراب مؤثرند ولی نمی‌توانند این مشکل را از ریشه برطرف سازند. بنابراین، روان درمانی ضروری است. چندین روش که امکان پذیرند:

روان درمانی رفتاری و شناختی:

 مزیت این روان درمانی، سرعتش است. این روان درمانی کوتاه است، در طی جلسات روان درمانی، درمانگر به بیمار می‌آموزد که واکنش های نامناسبش را «از ذهن پاک کند» و پاسخ های جدید و متناسبی بیاموزد.

 در این روش، بحران اضطراب  و علائمش، نوعی واکنش مشروط تصور می‌شوند. در شرایط استرس زا، در یک مکان استرس زا و یک زمان استرس زا، همه چیز به یک پاسخ اضطرابی نادرست منجر می‌شود. مثلاً، ترسی که ممکن است به بحران اضطراب  منتهی شود.

در جلسۀ روان درمانی رفتاری و شناختی، بیمار می‌آموزد که ترس هایش را رام کند. اگر او دچار فوبیا باشد، او کم کم و به واسطۀ انجام تمرینات، شی مورد ترس را تصور می‌کند، سپس موفق می‌شود که با او صحبت کند، سپس نزدیکش می‌شود. او به کمک درمانگر متوجه می‌شود که این خطر خیالی است و خطر مرگ برای او وجود ندارد. سپس او پاسخ های جدید و متناسب را فرامی‌گیرد.

در موارد فوبیا یا هراس اجتماعی، درمانگر به او روش‌هایی برای احساس راحتی بیشتر با جامعه می‌آموزد. این جنبۀ رفتاری درمان است. و در زمینۀ شناختی، بیمار می‌آموزد  که طرح کلی افکاری را که باعث بحران می‌شوند، تشخیص دهد. برخلاف روان درمانی تحلیلی، در این روش خاطرات کودکی که احتمالاً باعث آسیب های روحی شده اند، مورد کنکاش قرار نمی‌گیرند.

روان درمانی تحلیلی:

 این درمان طولانی تر از درمان رفتاری و شناختی است، اما عمیق تر به مسائل می‌پردازد. به همین علت، می‌توان بین جلسات درمان رفتاری و شناختی، از این نوع درمان هم بهره برد. به محض اینکه علائم از بین رفتند، می‌توان جستجوی علل را آغاز کرد. درمان تحلیلی می‌تواند به شکل چهره به چهره، با مکالمه ای بین درمانگر و بیمار صورت بگیرد یا اینکه بیمار روی آن تحت معروف دراز بکشد و درمان شروع شود.

خواب هیپنوتیزم:

 تصور نکنید که درمانگر هر جلسه شما را به خواب هیپنوتیزم می‌برد ! او می‌تواند از این روش، فقط یک یا دو بار استفاده کند. زمانی که از خواب بلند می‌شوید به شما اجازه می‌دهد که دربارۀ دردهایتان راحت تر حرف بزنید. تکنیک هیپنوتیزم بر اضطراب  بسیار مؤثر است. وضعیت بسیار راحتی است که شما در آن شناورید و باعث می‌شود که راحت تر از اضطراب  هایتان حرف بزنید. درمانگر می‌تواند به شما کمک کند که “پاسخ” های جدیدی فرابگیرید.

تکنیک های ملایم:

 اگر شما از اضطراب  موقت رنج می‌برید، و این اضطراب زیاد ناتوان تان نکرده، می‌توانید از روش های ریلکسیشن مانند سورفولوژی یا یوگا بهره ببرید. شک نکنید، بهتان ثابت می‌شود. کتاب هایی زیادی وجود دارند که مورد شما را درمان می‌کنند. آنها را بخوانید. این کار روش خوبی برای رام کردن و فهمیدن مشکلات است. شما تنها کسی نیستید که دچار این مشکلات شده است. اگر یک زمانی، برخی شرایط آزارتان می‌دهند، معنی اش بروز فوبیا نیست، دنبالش نگردید و از آن اجتناب کنید. با تکرار دوری کردن از آنها، می‌توانید ترس هایتان را مدیریت کنید. از ضد افسردگی های نوع ISRS استفاده کنید. بر خلاف ضد اضطراب  ها، به آنها وابسته نمی‌شوید در حالیکه برای رفع اضطراب بسیار مفیدند.

توجه: قطع ناگهانی درمان ضد اضطراب  ها یا ضد افسردگی ها ممکن است باعث مشکلات جهشی شود: امکان دارد بحران ها شدیدتر از قبل شوند. احتمال بروز سندروم ترک داروها نیز وجود دارد؛ این سندوم مشکلاتی مانند سرگیجه یا تشنج را با خود به همراه می‌آورد.

آیا قابل درمان است؟

 اگر نتوانید بحران اضطراب  را به طور کامل درمان کنید، همیشه می‌توانید یاد بگیرید که بحران ها را چگونه مدیریت کنید. قبل تر ها، برخی افراد عصبی، بسیار سخت می‌توانستند بحران را به طور کامل درمان کنند. و همیشه یک اضطراب عمیق برایشان باقی می‌ماند، حتی اگر بین بحران ها فاصله می‌افتاد یا از بین می‌رفتند. روش های متفاوت روان درمانی (خصوصاً رفتاری و شناختی) می‌توانند بر علائم فائق آیند و شما را به زندگی نرمال و عادی بازگردانند.

آنچه که مهم است، این است که این بحران ها را دست کم نگیرید. آنها نشانه های یک بیماری عمیق اند که باید درمان شود. اگر بگذارید علائم مزمن شوند، این احتمال وجود دارد که به خاطر تکرار بحران ها، ناتوان شوید.

 بنابراین، نقش اطرافیان بسیار مهم است. دردها و بیماری واقعاً تحمل ناپذیرند. درک نزدیکان از این مشکلات برای کسی که رنج می‌کشد، اهمیت زیادی دارد. این بیماری، بیماریی است که باید به طور کامل مورد توجه و مراقبت قرار گیرد.

مشاوره خانواده