Depressed_(4649749639)_0

 چرا در جامعه ما آمار ابتلا به افسردگی و استرس روز به روز در حال افزایش است و علت گسترش این عارضه در بین مردم چیست؟

دکتر نسرین طهرانی افزود: در این سبک از زندگی کنونی، خانواده‌ها از هم گسسته هستند و بیشتر افراد در کنار خانواده و با ترتیب درست و اصولی آنان رشد نمی‌کنند.

این روانشناس درباره مفهوم سبک زندگی اظهارکرد: مفهوم «سبک زندگی» از جمله مفاهیم علوم پزشکی، علوم روان‌شناسی، علوم اجتماعی، علوم جامعه شناسی، علوم مردم شناسی، علوم زیبایی شناسی و هنراست که در دهه اخیر بسیار مورد توجه محققان و دانشمندان این علوم قرار گرفته و معنایی است که از به هم تنیدگی پیوند ساختارمند و شبکه‌ای از عوامل متعدد بوجود آمده و بیانگر شیوه‌های زندگی یا اقلیم‌های زیستن انسان است.

وی در ادامه گفت: شیوه زندگی یا سبک زیستن، منعکس کننده گرایش‌ها، تمایلات، رفتارها، عقاید و ارزش‌های یک فرد یا جامعه است که مجموعه ای از طرز تلقی‌ها، عادت‌ها، نگرش‌ها،سلیقه‌ها، معیارهای اخلاقی و سطح اقتصادی در کنار یکدیگر، طرز زندگی کردن فرد یا گروهی را رقم می‌زنند. این الگو یا شیوه زندگی کردن، نتیجه انباشت تجربیات تاریخی یک ملت است.

رییس مرکز تحقیقات سلامت خانواده عصر با بیان اینکه موضوع سبک زندگی، دارای عمق و گستردگی بسیار است، اظهارکرد: سبک زندگی به عنوان یک موضوع انسانی، پیوند مستقیم با مجموعه ای از مفاهیم و علوم در حوزه های مختلف دارد که مفاهیمی چون (عینیت و ذهنیت، فرهنگ و جامعه، فرهنگ عینی و ذهنی، صورت (شکل، فرمت، قالب و ظرف) و ظروف و محتوا، رفتار و معنا(نگرش، ارزش و هنجار)، طبقه و قشر(بندی) اجتماعی،سلیقه و علومی مانند علوم پزشکی،‌روان شناسی، اجتماعی، فرهنگی، جامعه شناسی، مردم شناسی، بوم شناسی ازجمله این مفاهیم و علوم است).

طهرانی تاکید کرد: براین اساس، بدون دانش، مطالعه و شناخت این مفاهیم و روابط حاکم بر آنها، درک درستی از «سبک زندگی» و نظریه‌های مربوط به آن به دست نخواهد آمد. بدین سبب، هرگونه تصمیم گیری و ارائه طرح و برنامه در این خصوص، نیازمند حرکتی مدون و علمی است چراکه سبک زندگی، یکی از مهمترین مفاهیم و موضوعات هر جامعه، ملت و کشور محسوب می‌شود.

بی توجهی به بهداشت روانی خانواده از مشکلات مهم زندگی امروزی است

وی اضافه کرد: ناهماهنگی و نبود تعادل در خانواده، شادابی و پویایی را نیز از جامعه می‌گیرد و بی توجهی به بهداشت روانی خانواده از مشکلات مهم زندگی امروزی است. پژوهشگران، بالا رفتن آمار افسردگی را از پیامدهای نوع سبک زندگی قرن حاضر می‌دانند. در این سبک از زندگی، خانواده‌ها از هم گسسته هستند و بیشتر افراد در کنار خانواده و با ترتیب درست و اصولی آنان رشد نمی‌کنند.

این روانشناس در ادامه گفت: در این شرایط، والدین وقت کافی برای همراهی موثر فرزندان خود ندارند و در نتیجه، استرس‌های گوناگون افراد را در معرض افسردگی و بیماری‌های روانی قرار می‌دهد. در کشور ما ، دلایل بسیاری از تنش‌ها، استرس‌های شغلی، بیماری‌ها و حتی برخی از بزه، جرم و جنایت‌ها به سبک زندگی افراد برمی‌گردد. تغذیه، ورزش، تحصیل، شیوه‌های فرزندپروری، تعارضات خانوادگی، طلاق، ارتباطات، تفریح، پوشش و بسیاری موارد دیگر از جمله موضوعاتی هستند که سبک زندگی افراد را تشکیل می دهند.

وی تصریح کرد: سبک زندگی شاد و سالم، سبکی است که با در نظر گرفتن ابعاد و وجوه مختلف از جمله ابعاد زیستی، روانی، اجتماعی، معنوی و جنسیتی انسان تعریف شده است. شیوه زندگی شاد و سالم، منبعی ارزشمند برای کاهش شیوع و تاثیر مشکلات بهداشتی، ارتقاء سلامت، تطابق با عوامل استرس‌زای زندگی و بهبود کیفیت زندگی است و وقتی که در ارتباط با رفتارهای مخاطره‌آمیز نظیر استعمال سیگار و عدم تحرک جسمانی، مطرح می‌شود، به‌عنوان عملکردی ارادی تجسم می شود.

طهرانی با اشاره به تعریف سازمان بهداشت جهانی گفت: طبق این تعریف سبک زندگی ترکیبی از الگوهای رفتاری و عادات فردی در سراسر زندگی است که شامل تغذیه، تحرک بدنی، استرس، مصرف دخانیات و کیفیت خواب می‌شود و در پی اجتماعی شدن به‌وجود می آید. شیوه زندگی پدیده‌ای چند وجهی است که تمام جنبه‌های روزمره زندگی را از جمله خواب، غذا، بهداشت، آداب و رسوم، کار، بازی، سرگرمی، وقت‌گذرانی، روابط اجتماعی، طرز تفکر، رفتار، احساسات و عواطف در بر می‌گیرد.

وی افزود: در حال حاضر، آسیب‌های زیادی متوجه سبک زندگی افراد جامعه است؛ بطوری‌که مادی‌گرایی و خودخواهی، شکاف عمیق بین ظاهر و باطن، بازتاب محدود معنویات و اخلاق در زندگی و اعمال و رفتار،فخر فروشی، مصرف‌گرایی، تجمل‌گرایی، ثروت‌اندوزی، خودمحوری در مقابل اجتماع محوری، به هم ریختگی، رعایت نشدن قاعده و قانون، گله و شکایت بسیار، نپذیرفتن انتقاد، استدلال‌های ضعیف و فردمحوری در مقابل تخصص محوری، کانون بسیاری از انتخاب‌های سبک زندگی فعلی قرار گرفته است.

این روانشناس تاکید کرد: برای دستیابی به سبکی برای بهترزیستن مطالعات و پژوهش‌های محوری و تعیین‌کننده ضروری است و برای حرکت در مسیر تغییر و توسعه، نیازمند بکارگیری متخصصان علوم مختلف و مرتبط با موضوع به شکلی قانونمند و قانونمدار هستیم که البته سبک زندگی معطوف به توسعه‌یافتگی تنها با رعایت قانون و قانون‌مندی امکان‌پذیر است.

وی اضافه کرد:‌ پشتوانه سال‌ها تحقیق و پژوهش در حوزه‌های علوم اجتماعی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و مردم شناسی به ما می‌‏گوید که سبک و ساختاری معقول است که میان بخش‌های مختلف آن توازن قدرتمندی وجود داشته باشد. اگر این توازن وجود نداشته نباشد، در نهایت افراد جامعه هستند که متضرر خواهند شد. تحقق این توازن در یک نظام قانونمدار قدرتمند و در حوزه علوم تخصصی و مرتبط با استراتژی‌های اجرایی دقیق، صحیح و حساب شده ممکن می‌شود؛ چرا که هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند بدون علم، نظم، عقلانیت، انسجام و قانون‌گرایی توسعه پیدا کند و سبک زندگی پذیرفته شده‌ای داشته باشد.

طهرانی در ادامه گفت: سبک‌ها و ساختار‌ها مبتنی بر اندیشه‌ها ساخته می‌شوند. بنابراین تفکر بر سبک و ساختارسازی تقدم دارد. دقیق‌ترین و در عین حال ساده‌ترین تعریفی که از توسعه شده این است که توسعه‌یافتگی سطحی از تفکرانسان است. براین اساس تا زمانی که تفکر و اندیشه‌هایمان بر مبنای علم، مطالعه و پژوهش شکل نگرفته باشد، نمی‌توانیم ساختار‌ها و سبک‌های متناسب با اصول توسعه یافتگی را بسازیم.

وی به طرح پرسش‌هایی پرداخت و اظهارکرد: چگونگی انتخاب سبک زندگی و چگونگی تغییر سبک زندگی فعلی به سبک زندگی مورد انتظار و تعریف شده، چگونگی تشخیص سبک زندگی سالم و صحیح و چگونگی سبک‌های زندگی فعلی از جمله پرسش‌هایی است که بیانگر اهمیت، ضرورت، عمق و در عین حال گستردگی و تخصصی بودن موضوع است.

این روانشناس تاکید کرد: بدون شک پاسخ به این سوال‌ها،همان چشم‌انداز جهانی یک کشور است که بیانگر فرهنگ ملتش است. بنابراین دورنمای یک کشور در سطح جهانی بر پایه اصول علمی و استراتژیکی که دستاورد اندیشمندان و محققان آن جامعه است، بنا شده و نشانی از هویت آن ملت است.

وی افزود:‌ حوزه مطالعات استراتژیک برخلاف بار لغوی آن که همواره نوعی نگاه کلان را مطرح می‌سازد، تنها بر پایه مطالعات و بررسی‌های جزئی امکان‌پذیر می‌شود. به عبارتی در مطالعات و بررسی‌های راهبردی، به لحاظ روش شناختی، باید با استفاده از روش‌های علمی به تحقیق و پژوهش،ارزیابی، تحلیل و فراتحلیل دقیق اطلاعات بدست آمده، بپردازیم و از طریق تحلیل جزء به جزء اطلاعات جمع‌آوری شده، حقایق و واقعیت‌های مورد نیاز را استخراج کرده و در راستای تحلیل، توصیف و تبیین کلان گام برداریم و پس از آن به حوزه پیش‌بینی، آینده‌پژوهی و آینده‌نگری که اساس مباحث راهبردی بر آن استوار است، نزدیک شویم.

وی گفت: در این شرایط مجموعه توصیف‌های ریز و جزئی مبنای تحلیل‌های راهبردی محسوب می‌شوند. پس از آن، متغیرهای کلان یا ساختاری در بررسی های انجام شده وارد و اعمال می‌شوند.

این روانشناس در ادامه گفت: توجه به واقعیت‌های موجود امکان بررسی و سنجش تجربی و ملاحظه عینی می‌توانند پایه نتیجه‌گیری‌های کلان و راهبردهای آینده‌نگرانه قرار بگیرند. در واقع با تحقیق و بررسی نوع به کارگیری مفهوم سبک زندگی در افراد جامعه و ژرف اندیشی و تعمیق درباره مفاهیم آن می توان از هنجارهای پنهان که در اذهان، باورها و رفتارهای مردم جامعه قرار دارد، آگاهی پیدا کرد و از جهت‌گیری‌ها و الگوهای موجود یا در حال شکل گیری آتی جامعه، به نحو واقع بینانه‌ای تفسیر ارایه داد.

طهرانی در پایان اظهارکرد:‌ از این روست که رهبر معظم و فرزانه انقلاب اسلامی، در بحث سبک زندگی به مصادیق و سؤالات دقیق، جزئی و عینی پرداختند که بیانگر مدیریت استراتژیک نظام و آشنایی و تیزبینی هوشمندانه نسبت به موضوعات مهمی همچون، روش‌های اصلاح سبک زندگی است.

(ایسنا)