index.jpg63526

متاسفانه امروزه جوانان ما از کنکور غولی برای خود ساخته اند و پذیرش در دانشگاه را برای خود امری سرنوشت ساز و حیاتیی می دانند!

معصومه نصیری، اظهار کرد: متاسفانه کنکور از جانب بسیاری از خانواده‌های ایرانی به‌ عنوان یک هدف متعالی و ارجح بر سایر اهداف در نظر گرفته می‌شود، از این رو دانش‌آموزانی که نتوانند به رتبه دلخواه و مدنظر خود و خوانواده‌های‌شان دست یابند احساس افسردگی و سرخوردگی کرده و ممکن است زمینه‌ساز بسیاری از اختلالات روحی باشد.

این روان‌شناس ادامه داد: والدین باید فرزندان خود را تلاش‌محور بار بیاورند نه نتیجه محور؛ چرا که اگر کودکان یک خانواده روزی احساس کنند اهداف‌شان متناسب با توانمندی‌های‌شان نیست ممکن است درگیر اختلالات روانی جبران‌ناپذیری شوند و زندگی شخصی‌شان بسیار تحت تاثیر قرار گیرد، به همین خاطر باید در ارزش‌گذاری‌های خانواده تغییرات اساسی صورت دهیم و از مقایسه بی‌حد آرزوهای خود با آرزوهای فرزندان‌مان چشم‌پوشی کنیم.

وی با تاکید بر اینکه سرخوردگی کوتاه‌مدت در صورت بی‌توجهی خانواده‌ها ممکن است به سرخوردگی طولانی‌مدت منجر شود، افزود: همه ما با توجه به ویژگی‌های شخصیتی که داریم عوامل شکست‌ها و ناکامی‌های‌مان را با مولفه‌های «درونی» و «بیرونی» می‌سنجیم، این در حالی است که اگر بتوانیم به عوامل درونی خود تکیه کنیم و تقصیر اصلی را بر گردن آن‌ها بیندازیم موفق‌تر بوده و در آینده بهتر می‌توانیم برنامه جدیدی برای نیل به اهداف خود طراحی کنیم، به ‌عنوان مثال به جای اینکه بگوییم «روز کنکور هوا سرد بود و من سردرد گرفتم» و یا «سر و صدا زیاد بود» بگوییم «خیلی کمتر از زمانی که داشتم درس خوانده بودم».

نصیری با اشاره به اینکه ارزش‌گذاری خانواده و تصوری که از «خوب بودن» دارند نباید با اهداف و آمال فرزندان‌شان در تعارض باشد، تصریح‌ کرد: در این میان مقایسه نکردن کنکوری‌های یک خانواده نیز نقش پررنگی در کاهش استرس، افسردگی و سرخوردگی آنها ایفا می‌کند؛ چرا که ما خواه یا ناخواه باید بپذیریم هر فردی توانایی‌های منحصر به فرد خود را دارد و این نوع نگاه به پشت کنکوری‌ها جز تخریب روحی نتیجه دیگری نخواهد داشت