احساسات منفی چگونه بر شما تاثیر می گذارند و موجب ترویج حس بدبختی و بیچارگی در شما می شوند!
با این وجود، حداقل در ظاهر به نظر میرسد که بدبخت بودن، مزیت چندانی ندارد. دیگران عاشق ما نخواهند شد. شغل بهتری سراغمان نخواهد آمد. ثروت بیشتری کسب نخواهیم کرد. مسافرتهای شیرینتری نخواهیم رفت.
پس چرا بسیاری از انسانها برای به دست آوردن احساس بدبختی تلاش میکنند؟ محمدرضا شعبانعلی، مدرس و نویسنده در حوزه مدیریت و رفتار سازمانی در متن ترجمهشدهای که در وبسایتش منتشر کرده، قانونهای بدبختی را فاش کردهاست.
تقصیرهای پدر و مادرتان را فراموش نکنید
یادتان باشد که بدبختی شما، پول نداشتن شما، محل زندگی شما و تمام شکستهای شما، به نوعی به پدر و مادرتان ربط دارد. اگر اتفاقهای خوب و موفقیتهایی هم برای شما وجود داشته و دارد، از نقش تصادف غافل نشوید. قرار نیست هر اتفاقی مربوط به پدر و مادر شما باشد. کسان دیگری را هم میتوانید بیابید که مقصر باشند. تا به حال فکر کردهاید که فریادی که معلم دوم دبستان بر سر شما کشید، منشاء اصلی همه رفتارهای عصبی و تهاجمی امروز شماست؟ (یا میتواند باشد؟!) یا اینکه همکلاسی شما که در سال اول دانشگاه با تقلب نمره گرفت، چقدر در فساد و تقلبهایی که امروز انجام میدهید، نقش داشته است؟
تمرین کاربردی: به پدر یا مادرتان زنگ بزنید و یکی از اشتباهاتی را که در دوران کودکی شما کرده و اکنون کاملا فراموش کردهاند، به آنها یادآوری کنید. مطمئن باشید که حال آنها را به اندازه کافی بد کردهاید. آنها خودشان با غصه و اندوه، ادامه مسیر بدبختی شما را هموار خواهند کرد.
همیشه بترسید
میتوانید همیشه نگران باشید که شغل و درآمد خود را ممکن است از دست بدهید. روی این ترس، تمرکز کنید. آن را به یک اولویت زندگی تبدیل کنید. برای همه داستان منفی ببافید که اگرچه شکم شما امروز سیر است، اما فردا ممکن است گرسنه باشید. آماری از قیمتهایی که طی سالهای اخیر افزایش یافته، تهیه کنید تا همیشه بتوانید دیگران را بیشتر تحت تاثیر قرار دهید. همیشه راجع به هزینههای زندگی صحبت کنید. هر وقت کسی خریدی انجام داد و خوشحال بود، به او یادآوری کنید که چند سال پیش، قیمت آن محصول یا خدمت، چند تومان بوده است. این قانون را دستکم نگیرید. خواص آن بیشمار است. باعث میشود کاری را که دوست ندارید تا ابد ادامه دهید. این نگرانی، میتواند در شما حرص و طمع را نیز به اوج برساند به شکلی که اسکروچ کارتونی نیز، در رقابت با شما عقب بماند!
تمرین کاربردی: روی یک صندلی آرام بنشینید. صداهای اطراف را قطع کرده و موبایل خود را ساکت کنید. برای ۱۵ دقیقه، روی تمام چیزهایی که دارید و میتوانید از دست بدهید، تمرکز کنید: شغلتان، خانهتان، خودرویتان، پساندازتان و … حالا کمی هم خوابیدن کنار خیابان را در ذهنتان تصور کنید. برای اثربخشی بیشتر، مناسب است تصاویر را به شکل سیاه و سفید و با کنتراست بالا تصور کنید.
همیشه خسته باشید
در ذهن خود این فضا را شکل دهید که همه چیز قابل پیشبینی است. اینکه زندگی هیچ هیجانی ندارد. با هر کسی که از راه میرسد درباره خسته بودنتان صحبت کنید یک بحران در زندگی خود ایجاد کنید که نشان دهید دارید از خستگی و زندگی تکراری فرار میکنید. همه پولهای خود را خرج خرید کنید. ماشین، لباسهای گرانقیمت، لوازم عجیب و غریب به درد نخور. اگر میتوانید چک بکشید. پولهایی را که ندارید، خرج کنید. اگر چند دسته چک از چند بانک داشته باشید که عالیست. میتوانید ثابت کنید که آدم سالم اینطوری دیوانهوار هزینه نمیکند و دیگران درک میکنند که چقدر احساس خستگی و دلمردگی در شما عمیق و واقعی است.
اگر بتوانید دعواهای بیخاصیت با همسر، مدیر، فرزندان، دوستان و همسایگان هم داشته باشید، خیلی خوب میشود. یک فرزند دیگر بیاورید. استعفا دهید. تمام پساندازهای خود را خرج کنید و وضعیتی را در زندگی خود ایجاد کنید که هیچ چیز از آن نفهمید و ندانید! یک مزیت جنبی خسته و دلمرده شدن این است که شما برای دیگران هم خستهکننده میشوید. دوستان و بستگان از شما دوری میکنند. شما را هیچجا دعوت نمیکنندو اینطوری شما حتی احساس سرخوردگی را بیشتر و بهتر تجربه میکنید.
تمرین کاربردی: هر روز ساعتها بنشینید و برنامههای بیمعنی تلویزیون را تماشا کنید. سراغ چیزهایی بروید که هیچ حسی را در شما ایجاد نکند. از ادبیات، هنر، تفریح و «رابطههای قدیمی موجود» دوری کنید!
به یک هویت منفی نیاز دارید
احساسات منفی مثل سایر احساسات، زودگذر هستند. حالا که برای ایجاد این حسها تلاش کردهاید، باید بکوشید آنها را در شخصیت خود نهادینه کنید. احساس افسردگی با یک شخصیت افسرده فرق دارد. شک کردن با یک شخصیت شکاک فرق دارد. شما یک شخصیت منفی لازم دارید. کار سختی نیست.
در مورد تمام نشانههای افسردگی مطالعه کنید تا بهتر بتوانید یک شخصیت افسرده را مدلسازی کنید. شما باید بتوانید مثل یک آدم باسواد ساعتها در مورد شخصیت ناامید و بدبخت خودتان صحبت کنید. به بدبختیهای خود فکر کنید. با کمی تلاش و تمرکز حتی میتوانید اشک هم بریزید. مبادا به محلی بروید که حس شما را بهتر کند و تمام تلاشی را که تا این مرحله انجام دادهاید، از بین ببرد! وضعیت فیزیکی هم بیتاثیر نیست. مثلا برای تقویت حس افسردگی، شانههای خود را پایین بیندازید. به زمین نگاه کنید. نفسهای عمیق بکشید. متفکرانه سیگار بکشید. شما باید بتوانید در یک مدت زمان بسیار کوتاه، شدیدترین حسهای منفی را در خودتان ایجاد کنید.
تمرین کاربردی: یک برگه کاغذ بردارید و 10 وضعیت مختلف را که در شما حس انزجار، اضطراب، افسردگی و ناامیدی ایجاد میکند، بنویسید. هفتهای یکبار به این فهرست مراجعه کنید و با استفاده از فهرستی که تهیه کردهاید، خودتان را به مدت ۱۵ دقیقه در وضعیت آزاردهنده قرار دهید.
اثر قدرتمند دعواهای بیدلیل را فراموش نکنید!
هیچ روشی به اندازه دعواهای بیدلیل برای خراب کردن یک رابطه عاشقانه مفید نیست. اتهامهایی را مطرح کنید که قابل بحث و دفاع کردن نباشد. این کار باید حداقل ۱۵ دقیقه طول بکشد. بعدا از او بخواهید قبول کند که منشا دعوا رفتارهای او بوده و او رفتارها، تنشها، سختیها و خستگیها و دشواریهای زندگی شما را درک نکرده و از این بابت شرمنده است. روش بهتر و جذابتری هم وجود دارد. به صورت ناگهانی و بدون مقدمه به همسر خود بگویید که: «لازم است با هم صحبت کنیم!». سپس برایش توضیح دهید که زندگی با او چقدر میتواند ناامیدکننده باشد.
تمرین کاربردی: فرصتی را بگذارید و 20 پیامک عصبانیکننده تنظیم کنید و در موبایلتان ذخیره کنید تا بتوانید در موقع مناسب، یکی پس از دیگری و قبل از اینکه طرف مقابل بتواند به شما پاسخ دهد، آنها را برای او ارسال کنید.
اهمیت «نیت بد» را فراموش نکنید
همیشه در تحلیل رفتار دیگران، بدترین نیت ممکن را در نظر بگیرید. سادهترین رفتار بقیه را هم میتوانید با کمی تلاش، به شکل بسیار نامناسب و منفی، تفسیر کنید. تنها کمی تلاش و تجربه لازم دارید! اگر کسی با شما برای شام قرار گذاشت و دیر آمد، کمی فکر کنید. مطمئن هستم که میتوانید موارد دیگری را هم به خاطر بیاورید که در قرارهای با شما، تاخیر داشته است. حالا میتوانید فرض کنید که او «شما را آدم حساب نمیکند». با کمی دقت میتوانید تمام آن شب را خراب کنید. فقط به یاد داشته باشید که در مورد تحلیلهای خودتان با طرف مقابل صحبت نکنید. به خاطر اینکه ممکن است با گفتوگو بتواند به شما ثابت کند که درست فکر نمیکردهاید.
تمرین کاربردی: نام پنج نفر از نزدیکان خود را روی کاغذ بنویسید. زیر اسم هر کدام حداقل پنج رفتار را بنویسید که قبلا انجام دادهاند و شما میتوانید اثبات کنید که برای بدبختتر کردن شما آن کارها را کردهاند. این فهرست را دایما مرور کرده و به روز کنید.