mag2

در برخی موارد سازش جوابگو نیست و با مشاهده آن ها باید رابطه خود را به پایان برسانید تحمل برخی رفتارها از طرف مقابلتان کار درستی نیست و نباید کوتاه بیایید در ادامه با برخی از آن ها آشنا شوید

می گویند عشق چشم آدم را کور می کند برای همین است که بسیاری از افراد ضعف های طرف مقابل شان را نمی بینند. اما من می گویم بیشتر آدم ها مشکلات یک رابطه را نمی شناسند و به همین دلیل است که یک رابطه بد را ادامه می دهند. این ناآگاهی است که باعث می شود یک نفر اصلا متوجه نباشد که شریک زندگی اش تعامل سالم و درستی ندارد. فقط در شرایطی که به حقوق خود و ویژگی های یک رابطه سالم آگاه باشید می توانید مشکلات رابطه را شناساسی کنید و برای آن قدمی بردارید.به گزارش سلامت نیوز به نقل از ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات، برای هر مشکلی در یک رابطه راه حلی وجود دارد. برخی از این مشکلات را می توان با کمی سازش و تغییر شرایط حل کرد اما مواردی وجود دارد که شما هرگز نباید در یک رابطه با آن سازش کنید چون این چیزها سازش پذیر نیستند. بسیاری از این موارد ناشی از احساس عدم امنیت و تمایل به کنترل و قدرت طلبی شریک زندگی است. او ممکن است دائما شما را متهم به خیانت کند، نسبت به دستاوردها و هدف هایتان، بی رحمانه اظهار نظر کند و یا تلاش کند مشکلات خودش را به گردن شما بیندازد و از آن اظهار نارضایتی کند. گاهی همین نوع رفتارها بنای خشونت جسمی، جنسی و روانی است. این طبیعی نیست که یک نفر در رابطه، شما را کوچک، بی ارزش، احمق و نادان بداند. اصلا اینطور نیست که در همه روابط آدم ها هرازگاهی چنین رفتارهایی باهم داشته باشند و یا یکدیگر را اینطور ارزش گذاری کنند. اگر شما دیگرانی را می شناسید که در چنین شرایطی زندگی می کنند به این معنا نیست که این نوع خشونت ها هرچند که رایج، پذیرفتنی و معقول اند.

آزار عاطفی و کلامی

خیلی از آدم ها خشونت عاطفی را می پذیرند بدون اینکه بفهمند مورد خشونت قرار گرفته اند. خشونت جسمی آثار مشهودی دارد اما خشونت عاطفی این طور نیست. اظهارنظرهای تند، رفتارهای کنترل کننده و هر موردی که باعث ایجاد شک و دودلی در فرد نسبت به خودش بشود خشونت عاطفی است. بیشتر آدم ها بدرفتاری، شوخی های جنسیتی، مسخره کردن و تهدیدها را خشونت نمی دانند در حالی که این نوع رفتارها آزارشان می دهد و احساس بدی ایجاد می کند. رفتارهایی مثل توهین در برابر دیگران، مجبور کردن دیگری برای درخواست اجازه پیش از انجام هرکاری، خشم مهار نشده به این دلیل که کاری درست انجام نشده، توهین و تحقیر در خفا، تمسخر و تهدید تنها نمونه هایی از آزار عاطفی و کلامی است.

آزار جسمی

اگر شریک زندگی تان شما را کتک می زند، ترک رابطه در حالی که شما توان روحی و جسمی کمی پیدا کرده اید روند دشواری است. اما خودتان را دوست داشته باشید. امنیت جسمی حق شماست و هیچ کس نباید به راحتی به شما آسیب بزند. پیش از ترک رابطه ای که در آن امنیت جانی ندارید باید شواهد کافی را مهیا کنید و ترس را کنار بگذارید. چیزی که باید بدانید این است که همه آدم ها در یک رابطه مشترک کتک نمی خورند و این رفتار قابل گذشتی نیست.

خشونت بخاطر رابطه جنسی

تجاوز در بستر زناشویی یکی از مواردی است که نباید هرگز آن را مشکل کوچکی بدانید و تحمل کنید. تجاوز جنسی اتفاقی نیست که فقط در روابط خارج از رابطه زناشویی بیفتد. هر شکل از رابطه جنسی که باعث آزار شما می شود نوعی خشونت است. اگر او برای رابطه، شما را تحت فشار قرار می دهد و آن را وظیفه می داند و مجبورتان می کند در هر شرایطی به هر خواسته ای تن بدهید این رابطه نامطمئن، خشونت آمیز و ناسالم است.

شرم از بدن

وقتی شریک و همسرتان شما را به خاطر وزن، شکل اندام و موارد مشابه شرمنده می کند این کار نه تنها خشن، نادرست و اشتباه است بلکه این یک نوع رفتار کنترلی است. شرم از بدن این احساس را ایجاد می کند که شما هرگز از نظر هیچ کس به اندازه کافی خوب نیستید بنابراین هرگز نمی توانید از این رابطه بیرون بروید چون هیچ کس دیگری هم دوستتان نخواهد داشت. این یک رفتار بیمارگونه برای کنترل و سلطه بر رابطه است. ایجاد شرم برای ظاهر و بدن و متقاعد کردن شما برای اینکه زیبا نیستید یک خشونت آشکار است.

بی توجهی به نیازهای جنسی

این یکی از مواردی است که بسیاری از افراد سعی می کنند با آن سازگار شوند هرچند که باعث فشار و آسیب زیادی شود.

کسی که فقط به نیاز خودش توجه می کند، حتی یک بار به خواسته شما گوش نمی دهد و رفتاری را در پیش می گیرد که باعث احساس ناراحتی، نارضایتی و بی قراری می شود یک آزارگر است. شما نباید در برابر چنین چیزی سکوت و تحمل کنید.

به انزوا رفتن

شما نباید اجازه بدهید که یک نفر شما را از دیگران دور نگه دارد. دلایل زیادی برای چنین رفتاری وجود دارد او ممکن است انواع توجیه و بهانه برای چنین خواسته ای داشته باشد اما این کار در هر صورت بد است. همه دلایل همسرتان برای فاصله گرفتن از خانواده یا دوستان ناشی از حسادت، تمایل به کنترل، احساس عدم امنیت، بی اعتمادی و خودخواهی است. کسی که شما را از همه دور نگه می دارد فرد قابل اعتمادی نیست و این چیزی نیست که شما باید با آن کنار بیایید.

متهم به خیانت

اگر شریک زندگی شما را بارها به خیانت متهم کرده است بدون اینکه هیچ دلیلی برای آن داشته باشد این یعنی چیزی در این میان درست نیست. این که شما جواب آدمی را داده اید، به کسی نگاه کرده اید، خندیده اید و یا گفتگویی داشته اید نباید بهانه ای باشد که شما در معرض چنین اتهامی قرار بگیرید.

نادیده گرفتن

هر آدمی گذشته و تجربه های شخصی خودش را دارد. انکار و نادیده گرفتن آنچه که شما از سر گذرانده اید و یا متهم شدن به دروغگویی و اغراق در حالی که شما تلاش می کنید واقعیت را بگویید یک نوع تلاش برای سرکوب است. کسی ممکن است تجربه یا خاطره شما را نداشته باشد اما او نباید آن را انکار کند. این بسیار آزاردهنده است که یک نفر شما و تاریخچه زندگی تان را انکار کند. چنین آدمی تمایل زیادی دارد تا توانایی های فعلی و دستاوردهای آینده تان را نیز نادیده بگیرد.

بی توجهی و مداخله در حرف ها

شاید عادت پریدن در حرف دیگری و مهلت ندادن به دیگری به اندازه یک خشونت جسمی یا جنسی بد نباشد اما بازهم یک عادت بد است. اهمیت این موضوع از آن جهت است که شما در یک رابطه نیاز به گفتگو تعامل دارید. کسی که به شما اجازه حرف زدن نمی دهد در نهایت باعث می شود گفتگویی شکل نگیرد.

یادآوری آنچه گذشته است

آیا او دائم روابط گذشته شما را به یادتان می آورد و شما را بخاطر آنچه در گذشته انجام داده اید شرمنده می کند؟ آیا اشتباهی رخ داده است که او پس ازگذشت سال ها و جبران از دست رفته ها هنوز هم شما را مسئول پاسخگویی می داند؟ کسی که شما را از گذشته می ترساند و باعث شرمندگی تان می شود در واقع از این روش برای کنترل و تحقیر استفاده می کند. این یک روش خشونت آمیز است که شما نباید آن را تحمل کنید. شما مجبور نیستید برای یک اشتباه، یک رابطه تمام شده یا یک گذشته بد تا ابد پاسخگو باشید.

چیزهای بدی که نشانه یک رابطه ناسالم هستند بسیار بیشتر از این موارد هستند. مهم این است که بدانید یک رابطه سالم چطور شکل می گیرد و چه چیزهایی زنگ خطر هستند. این موارد هشدارهایی جدی هستند که نباید در برابر آن سکوت کنید. پرداختن به این موضوعات به این معنا نیست که شما حتما باید رابطه را ترک کنید. در بسیاری از موارد راه حلی برای این مشکلات وجود دارد اما بدون شک راه حل این نیست که با آنها کنار بیایید و یا خیال کنید این ها بخشی از یک رابطه طبیعی هستند و همه آن را تجربه می کنند.