LobesCaptsLateral

قسمت جلویی مغز چه کارهایی انجام میدهد چه وظایفی برعهده دارد لوب پیشانی مغز و نحوه عملکرد آن را در این مطلب مورد بررسی قرار داده ایم و فعالیت های آن را مورد بررسی قرار داده ایم خلق و خو و حافظه ما در این قسمت مدیریت می شوند

مغز از چندین قسمت تشکیل شده است که هر کدام وظایف خاصی را بر عهده دارند .مغز به چند لوب تقسیم میشود . لوب پشتی مسئولیت دیدن را بر عهده دارد و در نقصهای آن شخص قادر به دیدن به شکل درست نیست .لوب اهیانه یا پریتال مسئولیت درک حسی را بر عهده دارد . مثلا وقتی چیزی را لمس میکنید درک آن در قسمت پریتال صورت میگیرد .قسمت گیجگاهی مسئول در شنوایی و قسمت فرونتال یا پیشانی مسئول فعالیتهای پیچیده مربوط و مخصوص به انسان هست و این فعالیتهای پیچیده، مانند تفکر انتزاعی یا پیگیریهای پیچیده و حل مسائل دشوار ، در حیوانات دیگر, کمتر از انسان هست.در حیوانات لوب پیشانی مغز کوچکتر از انسان هست به طوری که مثلا در میمون ، لوب پیشانی کوچکی را شاهد هستیم که بعد در عکس نمایش داده میشود .

در مورد عملکردهای پیچیده این لوب مخصوص انسان ،مطالعات بسیاری انجام شده است.محتوای شخصیتی، چارهیابی، هیجانات، تمرکز، داوری، سخن گفتن و حرکات ارادی اندامها از کارکردهای این لوب از مغز هستند.لوب پیشانی (فرونتال) یک منطقه مهم حرکتی محسوب می شود.لوب پیشانی بیشترین تعداد نورون های حساس به دوپامین را داراست و در اینجا هست که به اهمیت این هورمون و هورمون دیگر مرتبط با آن یعنی سروتونین درانسان پی میبریم .

به طور کلی برخی عملکردهای این لوب، موارد زیر است :
*فعالیت های عالی همانند خلاقیت،شعور،منطق، آینده نگری، قضاوت، اصول اخلاقی و تفکر
*درجاتی از هوش
*شخصیت
*درجاتی از خلق و خو
*تا حدودی در حافظه
*مرکز تعادل راه رفتن
*تنظیم حرکات چشم ها
میبینیم که فعالیتهای این لوب خیلی زیاد هست و برخی کارهایی که منجر به تفاوت انسان از حیوان میشود در همین لوب قرار دارد مخصوصا آینده نگری و اصول اخلاقی و مهمتر از همه اینها، تکلم و مرکز بیان هست که در این لوب قرار میگیرد . در طول فرگشت انسان، اندازه مغز انسان تقریبا سه برابر شد. بیشتر این توسعه در لایهٔ نئوکورتکس (قشر جدید مخ)قسمت پیشانی اتفاق افتاد. نئوکورتکس در فرآیند کارکردهای درکی متعالی نقش دارد و با خودآگاهی، زبان و عواطف مرتبط است.این عملکردها بخصص تکلم ، سبب میشود تا لوب پیشانی به تنهایی نقش بزرگی را در انسان شدن ما بازی کند ولی شایسته است بیان کنیم ارتباطات بین نورونها در قسمتهای گوناگون مغز چنان پیچیده است که نمیتوان مثلا لوب پشتی مغز را خارج کرد ولی باز عملکردهای لوب پیشانی ،با قدرت ادامه یابد و همه این قسمتها با هم در ارتباطند

در نیمکره چپ، مرکز حرکتی تکلم درلوب پیشانی می باشد. از هم پاشیدگی نسوج این ناحیه باعث گنگی شده و بیمار قادر به گفتار نیست هرچند سخنان دیگران را به طور کامل درک میکند .گویا در این حالت با انسان عاقلی مواجهیم که هر چند با حنجره و دهانش سخن نمی گوید ولی میتواند با دستانش یا با پاها و حرکات صورتش سخن بگوید . پس همه انسانیت ما ،باز در لوب پیشانی خلاصه نیست .آنچه از لوب پیشانی باقی می ماند عبارتست از ناحیه ای که در جلو قرار داشته و مرکز شعور ، منطق، تفکر و تا حدودی حافظه است. از بین رفتن این قسمت از مغز در دو طرف، منجر به کم اهمیت دادن اصول اخلاقی شده و تصمیمات بیمار انفعالی می گردد. اگر آسیب بسیار شدید باشد خلاقیت حرکات از بین رفته و ممکن است با حالت اغماء اشتباه شود.

قسمت جلوی مغز, زمانی که دچار خستگی و اختلال می شود, قدرت صبر و خویشتن داری را از انسان می گیرد و انسان را به هدف گرای کوتاه مدت تبدیل می کند. دیگر چنین آدمی نمی تواند به آینده ای که تقریبا زندگی او به آن تعلق دارد, بیندیشد. او منافع کوتاه مدت را به منافع بلند مدت ترجیح می دهد.شاید به همین دلیل بوده است که انسان جدید و دور از معنویات و دین حقیقی، برای سالهای طولانی این ناحیه جلوی مغز را منطقه خاموش میدید زیرا عملکردهای خرد حیوانی مشترک بین انسان و حیوان ،مانند خوردن و خوابیدن و منفعتهای مادی و یا آمیزش جنسی به صورت بی پروا و هوسی ،چندان نیازی به عملکرد این قسمت مغز ندارد.

با این حال حیوانات بزرگ پیش از انسان مانندشامپانزه و بونوبو که لوب پیشانی کوچکتری دارند برخی خصیصهها و رفتارهایی را که برای تکامل دین لازم است دارا میباشند. این خصیصهها ، هوش بالا، امکان ارتباط نمادین، نوعی هنجار اجتماعی، درک خود و نوعی مفهوم پیوستگی و حتی ابراز همدردی و تا حدی ایثار است.ولی این رفتارها اصلا قابل قیاس با رفتارهای مذهبی و دینی و اخلاقی انسان نیست حتی دفن کردن مردگان در میان انسانهای نخستین یعنی نئاندرتالها به سختی دیده شده است یا اصلا دیده نمیشود و انسان پیشرفته هوموساپینس ،نخستین موجودی بود که مرده خود را دفن کرد .متاسفانه انسان مادی امروز با خاموش کردن بخش بزرگی از مغز خود حتی در برخی خصلتهای مشترک با حیوانات ،به عقب رفته است و حیوانات از او پیشی بگیرند