3

یکی دیگر از روش های درمانی نوروفیدبک نام دارد. این روش به تازگی کشف شده است به همین علت افراد زیادی نسبت به آن اطلاعات کاملی ندارند ، به همین علت انتظارات زیادی از این روش درمانی دارند ، همین مسئله باعث شده تا افراد سودجو از این روش سو استفاده کنند.

«نوروفیدبک» چیست؟ شما شاید اسمش را نشنیده باشید اما همین حالا که گزارش مان را می خوانید خیلی ها برای استفاده از آن توی صف ایستاده اند چون خیال می کنند آن حس گرهای عجیب که وصل می شود به سرشان، چوب شعبده بازی است که ناگهان شفای شان می دهد و اختلال روانی شان را برطرف می کند. ایمان همین آدم ها به معجزه نوروفیدبک بدون داشتن شناختی کامل از آن باعث شده است سوء استفاده گرهایی برای سرکیسه کردن شان تور پهن کنند و از آشفته بازار نبود نظارت بر مراکز روانشناسی استفاده کنند و با فریب ساده لوح ها، سودهایی کلان به جیب بزنند.

 

نوروفیدبک شیوه درمانی بر مبنای تغییر در امواج مغز است. پس شاید بهتر باشد پیش از آنکه درباره این شیوه درمانی بدانید در زمینه امواج مغزی اطلاعاتی کسب کنید.

 

مغز، موج دارد !

 

پژوهشگران می گویند مغز انسان ها چهار نوع موج آلفا، بتا، تتا و دلتا دارد که بر حسب دامنه و طول موج از هم تفکیک می شود و میزان شان در حالت های مختلف روانی متغیر است.

 

مسعود نبوی، عضو هیأت مدیره انجمن مغز و اعصاب ایران درباره حالت های مختلف روانی که میزان این امواج در آنها تغییر می کند مثال می زند که مغز ما در بیشتر اوقات بیداری ، فکر کردن، انجام فعالیت های روزمره و همچنین در شرایط اضطراب و نگرانی ، امواج بتا را مرتعش می کند.

 

امواج آلفا اما به گفته او ، مربوط به زمانی است که انسان ها در حالت آرامش، مراقبه و استراحت هستند و به طور کلی هنگامی که استرس کاهش پیدا می کند میزان بیشتری از این امواج از مغز ساطع می شود. امواج تتا مخصوص زمان خواب و مدیتیشن و امواج دلتا هم چندان فعال نیست و زمانی که افراد در حالت کما هستند امواج مغزی به آنها شباهت پیدا می کند.

 

ابداع کنندگان نوروفیدبک بر اساس این اصل که مغز در حالت های مختلف امواج گوناگونی دارد نتیجه گرفته اند که اگر مغز انسان امواجش را تنظیم کند، حال آدم ها بهتر می شود و برخی اختلالات روانی در آنها درمان خواهد شد.

 

بنابر این نوروفیدبک، یک شیوه درمانی مبتنی بر یادگیری است که در آن درمانگر تلاش می کند با استفاده از رایانه، امواج مغزی بیمار را تحت تأثیر قرار دهد. او الکترودهایی را به سر مراجعه کننده متصل می کند و این الکترودها، وضعیت امواج مغزی را روی صفحه نمایشگر رایانه نشان می دهد و به این ترتیب کاستی های مغز در کنترل امواجش آشکار می شود و آنوقت بر حسب وضعیت این امواج، تمرین های ذهنی با مراجعه کننده آغاز می شود تا مغزش، خودتنظیمی را یاد بگیرد.

 

دست سودجوها، روی سر بیماران

 

حالا شما می دانید نوروفیدبک چه نوع درمانی است اما خیلی از آنها که به این شیوه درمان روی می آورند دقیقاً نمی دانند قرار است چه اتفاقی برای مغزشان بیفتد و چه چیز در آنها تغییر خواهد کرد و اصلاً این شیوه درمانی برای کدام نوع از اختلالات روانی کاربرد دارد و با این حال به سمت مراکز ارائه دهنده این نوع درمان هجوم آورده اند و همین موضوع باعث شده است برخی از این مراکز، به مراجعان شان دروغ بگویند و قول درمان بیماری هایی همچون افسردگی شدید یا میگرن یا حتی درمان اعتیاد را به مردم بدهند حال آن که نوروفیدبک قادر به درمان این نوع اختلالات نیست.

 

از سوی دیگر تعرفه مشخصی برای استفاده از این شیوه درمانی نیز وجود ندارد و در سایه نبود نظارت،برخی غیر کارشناس ها با گرفتن هزینه های کلان از مردم، این روش درمان را برای آنها اجرا می کنند.

 

جام جم برای مشخص شدن وضعیت استفاده از این درمان از چند مرکز ارائه دهنده آن بازدید کرد. هزینه ارزیابی اولیه فرد پیش از آغاز نوروفیدبک در این مراکز از ۴۰ تا ۸۵ هزار تومان متغیر است و وقتی نوروفیدبک آغاز می شود برای هر جلسه درمان از مراجعان ۴۵ تا ۵۰ هزار تومان گرفته می شود.

 

تعداد جلسات درمان نیز بر حسب نوع اختلال روانی متفاوت است و معمولاً به بیماران گفته می شود که باید دستکم ۲۰ تا ۳۰ جلسه به مرکز مراجعه کنند و در مراحل اولیه درمان باید فشرده باشد به طوری که در هر هفته بیماران سه بار تحت نوروفیدبک قرار می گیرند .

 

در یکی از این مراکز، منشی مرکز که سعی می کرد بازار گرمی کند از بیماری تعریف می کند که وسواس فکری داشته است و ۸۰ جلسه به مرکزشان آمده و یا دیگری که وسواس شستشو داشته و ۴ تا ۵ ساعت در حمام می مانده اما با گذراندن ۴۰ جلسه نوروفیدبک حالش بهتر شده است و آنوقت وصفش از بیماران می رسد به شب های امتحان که مرکزشان از دانش آموزانی شلوغ می شود که می خواهند با استفاده از نوروفیدبک توانایی شان را برای حفظ کردن دروس افزایش دهند.

 

نکته جالب این است که هیچ واکنشی از سوی انجمن روانپزشکان یا پزشکان متخصص مغز و اعصاب بر این شیوه درمان نشان داده نشده است و بنابر این بیماران نمی توانند به تعرفه ای که از آن ها گرفته می شود یا به طولانی شدن جلسات درمان یا استفاده از غیر کارشناس ها برای انجام درمان نوروفیدبک اعتراض کنند.

 

دست نگه دارید!این فقط یک پژوهش است!

 

دکتر فربد فدایی ، روانپزشک و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی جزو متخصصانی است که به شدت درباره استفاده از روش درمانی نوروفیدبک هشدار می دهد. او تاکید می کند که مهم ترین اصل در درمان هر اختلال روانی، تشخیص است که حتما باید بوسیله روانپزشک انجام شود و پس از تشخیص نیز صرفا او اجازه دارد شیوه درمان را انتخاب کند و دخالت هر فردی غیر از روانپزشک چه در تشخیص و چه در انتخاب شیوه درمان، جرم است و پیگرد قانونی دارد.

 

به گفته این پژوهشگر، درمان بیماری های روانی که امروزه روانپزشکان آن را به کار می برند شامل مراحل دارویی، جسمی مانند استفاده از الکتروشوک،روان درمانی و درمان با روشهای جدید مانند بیوفیدبک یا نوروفیدبک است که روانپزشک بر اساس نوع تشخیصش، یک یا چند تا از آنها را انتخاب می کند اما نکته اینجاست که شیوه درمان نوروفیدبک در کشورهای توسعه یافته در حد یک پژوهش مطرح شده است و به شکل گسترده ای که حالا در کشور ما استفاده می شود، به کار نمی رود.

 

کدام اختلالات روانی با نوروفیدبک قابل درمان است؟

 

فدایی با استناد به مقالاتی که از سوی پژوهشگران در این حوزه ارائه شده است توضیح می دهد که نوروفیدبک باید صرفاً برای برخی اختلالات روانی خفیف مورد استفاده قرار گیرد و در عین حال تأثیر این درمان در مقایسه با درمان های استاندارد دارویی کمتر است و استفاده از آن در درمان افسردگی شدید یا اعتیاد مردود است.

 

همچنین با یکی دو بار به کار بردن نوروفیدبک در دوره امتحانات، نمی توان تمرکز را افزایش داد و ادعای این مراکز درباره توانمند کردن یک شبه دانش آموزان برای حفظ کردن درس ها دروغ است اما با گذراندن جلسات مداوم درمان، می شود تمرکز را تا حدی بیشتر کرد که به این ترتیب، توانایی حفظ کردن هم در فرد افزایش پیدا می کند.

 

صرع، اختلال کاهش توجه (بیش فعالی)، بیماری های اضطرابی همچون وسواس، افسردگی در سطح خفیف، اختلالات یادگیری مانند اختلال در خواندن و نوشتن، از جمله مواردی است که در مقالات پژوهشی به درمان آنها با نوروفیدبک اشاره شده است و همچنین در برخی مقالات گفته شده که می توان با این روش درمانی، کارکرد مراجع را برای افزایش مهارت هایی همچون نواختن آلات موسیقی، تغییر داد.

 

مسأله قابل توجه این است که به گواه عضو هیأت مدیر انجمن روانپزشکی هنوز شیوه درمان نوروفیدبک وارد کتاب های معتبر روانپزشکی نشده است چون گرچه روانپزشکان دنیا آن را به عنوان یک پژوهش با نتایج مثبت قبول کرده اند اما همچنان اعتقاد دارند شیوه درمان کلاسیک که در آن فرد به روانپزشک مراجعه می کند و با دارو یا روش های جسمی درمان می شود و سپس بر حسب اختلال روانی ممکن است دوره ای را نیز با روانشناس بگذراند، کارایی بیشتری دارد و مطمئن تر است.

 

با وجود هشدارهای فدایی و بسیاری از همکارانش درباره نوروفیدبک، هنوز هم سودجوها، وعده هایی دروغ درباره کارایی نوروفیدبک را با حقیقت می آمیزند و در مراکز روان درمانی، درمانی نامطمئن را به مراجعان ناآگاه ارائه می دهند، شاید به این علت که کنترل آشفته بازار روان درمانی ،صرفاً با هشدار دهی ممکن نیست و مسلما وزارت بهداشت و انجمن های تخصصی مانند انجمن روانپزشکان وظیفه دارند با متخلفان در به کار بردن این شیوه درمان برخورد کنند که به نظر می رسد در شرایط فعلی به این مسئولیت عمل نمی کنند.