images

استدلال عمل یا فرآیندی را گویند که فرد برای به دست آوردن نتیجه یک رشته اندیشه های معقول و منطقی را به کار می برد. برای نتیجه گرفتن از راه استدلال سه روش وجود دارد:
روش استقرایی، روش قیاسی و روش تمثیلی.
1- روش استقرایی
استقراء به استدلالی گفته می شود که ذهن را از امور جزئی به قوانین و اصول کلی رهبری کند. یعنی استنتاج کردن از تعدادی نمونه و مثال است. وقتی آهن، مس، قلع، روی، نیکل و دیگر فلزات را یک به یک حرارت بدهیم و از آزمایش خود نتیجه بگیریم که فلزات بر اثر حرارت ذوب می شوند به روش استقرائی استدلال
کرده ایم.
گاهی استدلال استقرائی نادرست از کار در می اید و آن زمانی است که شواهد یا نمونه ها کم و ناکافی باشند. چنانکه اگر بر حسب اتفاق چند نفر آدم بلند قد را بیهوش و کم عقل ببینیم و نتیجه بگیریم که همه بلندقدها بیهوش و کم عقلند استدلال استقرائی ما نادرست است. زیرا با نمونه های جزئی حکم کلی کرده ایم.
2- روش قیاسی
قیاس به آن گونه استدلالی می گویند که ذهن را از امر کلی به جزئی متوجه سازد. به سخن دیگر روش قیاسی عبارت از به کار بستن یک اصل کلی در مورد یک وضع خاص است. مانند اینکه بگوییم حیوان به غذا نیاز دارد و اسب حیوان است پس نتیجه می گیریم که اسب هم به غذا نیاز دارد. این گونه استدلال را روش قیاسی
می نامند.
استدلال قیاسی ممکن است از دو راه به نتیجه نادرست برسد.
الف- هنگامی که اصل بنیادی نادرست است. مانند انسان بدجنس است. رضا انسان است و بخواهیم نتیجه بگیریم که چون رضا انسان است پس بدجنس است.
ب- وقتی قاعده یا اصل درست است اما آن را غلط به کار می بریم. اگر بگوییم: «کسانی که کار نمی کنند گرسنگی می خورند» و آن وقت بخواهیم نتیجه بگیریم چون رضا کار نمی کند پس گرسنگی می خورد. البته این استدلال قیاسی هنگامی درست است که همه دلایل احتمالی را از پیش بررسی کرده باشیم. یعینی معلوم شده باشد که رضا هیچ عذری برای کار نکردن ندارد بیمار و ناتوان یا پیر و از کار افتاده نیست و هیچ گونه ثروت یا ارثیه ای در اختیار ندارد یا آنکه خود اقرار کرده است که بر اثر بیکاری گرسنگی می خورد.
3- روش تمثیلی
تمثیل استدلال یا حکم به جزئی است از روی حکم جزئی دیگر. گاهی آن را استدلال ناقص نیز نامیده اند. زیرا از همانندی دو یا چند چیز حکم می شود که آنها از هر جهت همانند یکدیگرند. اگر فرهاد را که دارای مویی زرد و چشمانی زاغ است فردی موذی و بدجنس بشناسند پرویز را هم که چشمانی زاغ و مویی طلایی دارد همچنان موذی و بدجنس بشناسند به روش تمثیلی استدلال کرده اند. در افسانه ها داستانها روش تمثیلی زیاد به کار می رود و کودکان بیش از همه از افسانه های تمثیلی لذت می برند و با اشتیاق آنها را می خوانند و به اندیشه خود شکل می دهند.

این مطلب اختصاصی سایت دکتر سلام می باشد استفاده از آن فقط با ذکر منبع مجاز می باشد