9

شاید شما نیز گاهی این جملات را از اطرافیان خود شنیده باشید: امروز از عصبانیت کلی غذا خوردن؛ امروز به حدی استرس داشتم که نتوانستم لب به غذا بزنم؛ از وقتی که افسردگی گرفته ام ماننند قبل میل به غذا ندارم. باید بدانید که نباید احساسات را وارد غذا خوردن کرد.

آیا شما هم برای فرار کردن از احساساتی مانند عصبانیت، ناراحتی، تنهایی، کسالت و افسردگی به خوردن پناه می برید؟ در این شرایط شاید غذای خاصی هوس نکنید اما در خوردن احساسی غرق شوید و حسابی هله هوله بخورید…

نتیجه تکرار این پرخوری ها اضافه وزن و چاقی خواهد بود و در این حالت شما به پرخوری احساسی مبتلا هستید.

غذا خوردن احساسی، مصرف بی دلیل و بیش از اندازه غذاهای پرکالری بدون احساس گرسنگی است. بیشتر اعتیادها می تواند علت احساسی داشته باشد و خوردن هم از این موضوع مستثنی نیست. در این حالت شما به دلیل اینکه از چیزی ناراحت هستید، غذا می خورید. حتی ممکن است به خاطر پرخوری از خودتان متنفر شوید و در یک چرخه معیوب برای رهایی از حس نفرت از خود، دوباره و دوباره غذا بخورید. در این حالت علت غذا خوردن، فیزیولوژیک نیست و بدن واقعا به غذا نیاز ندارد. هیپوتالاموس پیام نیاز به غذا را نمی فرستد اما فرد در پاسخ به مرکز احساسش، غرق در خوردن می شود.

 

 

علت چیست؟

هر ناراحتی روانی ای می تواند باعث ایجاد این مشکل شود. علت می تواند فردی یا شغلی مانند از دست دادن شغل، قبول نشدن در یک امتحان، ورشکستگی، مشاجره با یکی از والدین یا هر موقعیت پراسترس دیگر باشد. بررسی ها نشان داده اند ترشح زیاد کورتیزول (هورمونی که در موقعیت های پراسترس آزاد می شود) مرکز اشتها در مغز را کنترل می کند و باعث میل و ولع به خوردن غذاهای شور و شیرین در افراد مضطرب می شود. سیستم عصبی انسان نیز می تواند نقش مهمی در انتخاب نوع، مقدار و زمان غذا خوردن داشته باشد. سیستم عصبی به ۲ بخش «سمپاتیک» و «پاراسمپاتیک» تقسیم می شود. سیستم عصبی سمپاتیک بدن را برای مقابله یا فرار آماده می کند در حالی که سیستم عصبی پاراسمپاتیک به بدن اجازه می دهد آرام شود و به حالت آرامش برسد. وقتی ناراحت هستیم، سیستم عصبی سمپاتیک فعال می شود. این موضوع می تواند تغییرات جسمی در ما ایجاد کند که لازم است از آن پیشگیری کنیم. وقتی سیستم عصبی پاراسمپاتیک که سیستم لذت هم نامیده می شود به راحتی با خوردن، داشتن رابطه زناشویی یا خرید تحریک می شود، افراد برای کاهش احساس نارضایتی شان این کارها را انجام می دهند، بنابراین در چنین حالتی خوردن بیش از رفع گرسنگی، نقش پیشگیری از ناراحتی های احساسی را دارد.

 

 

چطور این عادت را ترک کنیم؟

درمان این مشکل با رژیم غذایی، مانند درمان نشانه های یک بیماری بدون توجه به علت آن است. این مشکل به علت نداشتن توانایی درست غذا خوردن نیست بلکه علت آن ناراحتی شما از چاق بودنتان است و درنتیجه چاره آن به جای ورزش و رژیم غذایی، مدیریت احساسات است. مهارت های حل مساله و روش های مقابله با مشکلات را بیاموزید و بدانید همه چیز می تواند تحت کنترل باشد. تغییر نگرش، راه درستی برای درمان این مشکل است. وقتی خودباوری وجود داشته باشد، مبارزه با سختی های زندگی آسان می شود. اعتقادات درونی تان را قوی و فلسفه های ضعیف را بازنگری کنید. از خودتان بپرسید چرا در زندگی احساس ضعف و ناکامی می کنید. یادتان باشد که تغییر نگرش، راه حل این مشکل است.

 

 

بهترین راه حل ها کدامند؟

• یک دفترچه یادداشت مخصوص خوردن تهیه کنید و رویدادها، مکان ها و احساساتی که اشتهایتان را تحریک می کنند، در آن یادداشت کنید.

• با ورزش به جنگ استرس بروید. ورزش باعث می شود بدن اندروفین بیشتری (هورمونی که مسوول احساس لذت است) تولید کند.

• برای کاهش اضطراب و ناامیدی، احساساتتان را با فرد عزیز و نزدیکی در میان بگذارید.

• جلوی تلویزیون غذا نخورید چون ممکن است نتوانید علت و زمان رفع گرسنگی را تشخیص دهید.

• آرام غذا بخورید و غذا را خوب بجوید. بدن برای دریافتن پاسخ سیری حداقل ۲۰ دقیقه زمان نیاز دارد.

• دوستان و افراد خانواده تان را از برنامه کاهش وزن تان باخبر کنید. این کار به شما کمک می کند روی تصمیمتان پابرجا بمانید.

• با دوستان و اطرافیانی که به اهدافشان نرسیده اند و باعث دلسردی تان می شوند، کمتر مراوده داشته باشید.