depress

ما خیلی با افتخار از اضطراب هایمان بحث می‌کنیم، باتواضع می‌گوییم که چه اندازه دیشب خوابیده‌ایم یا چه چگونه آخر هفته را زیاد کار کردیم تا کاری را به موقع به اتمام برسانیم و یا حتی اینکه آن اندازه  سرمان شلوغ است که حتی وقت تعطیلات رفتن هم ندارم. این مدل از زندگی به شدت اپیدمیک شده، چون براساس مطالعه بهار سال 2014 که توسط اِن پی آر و مدرسه سلامت عمومی هاروارد انجام شده 63% آمریکایی‌ها ابراز کرده‌اند که احساس استرس دارند و بیش از یک چهارم آنها اعتقاد دارند که به شدت دچار استرسند. بیشتر کسانی که در دوران بیست و چند سالگی خود به سر می برند و زنان بار سنگین مسئولیت‌ها را منبع اصلی عصبیت خود می‌دانند.

برخی متخصصین باور دارند که رابطه نزدیک ما با استرس تا حدودی به خودمان بسته است. آنها فکر می‌کنند که بسیاری از ما در واقع به استرس اعتیاد داریم، به دنبال فشار چیزهای مختلف یا حجم ایمیل‌های کاری هستیم به طوری که انگار آنها قهوه، سیگار، الکل یا مواد هستند! اما خبر خوب این است که همیشه راه‌هایی برای شکستن این چرخه ناسالم وجود دارد. مانند هر اعتیاد دیگری اولین قدم به سمت خوب شدن این است که متوجه شوید معتاد هستید.

استرس زیاد

استرس یک پروسه بیولوژیکی است که تغییر می کند تا به ما کمک کند. هورمون‌هایی مانند آدرنالین و کورتیزول در موقعیت‌های خطرناک به تمام بدن پمپاژ می شوند. زندگی روزانه کمتر بدن ما را در موقعیت‌های خطرناک و واکنشهای مختص آن قرار می‌دهد ولی همان عامل‌های واکنشی می‌توانند در زمان گل زدن و امتیاز گرفتن یا ارائه یک سخنرانی بی‌نقص یک فرمان باشند. این عوامل قدرت ما را جمع می‌کنند و عملیات غیرضروری را متوقف می‌کنند تا منابع بدن را در جهت عضلات و مغز متمرکز کنند.

متاسفانه زمانی که کورتیزول و آدرنالین در سیستم بدن ما برای مدت طولانی باقی می‌مانند، کارکرد‌ها مختل می‌شوند. به جای اینکه پس از پشت سر گذاشتن تهدید ایجاد شده این دو کم کم متوقف شوند، استرس زیاد باعث می‌شود که همچنان کورتیزول و آدرنالین قطره قطره تولید شوند و سیستم بدن ما را آلوده کنند. نه تنها این فرایند به مو، پوست، وزن، قلب و سیستم گوارش شما به شدت آسیب می زند، بلکه شما را گرفتار می‌کند و به دنبال میزان بیشتری هم خواهد بود. دِبی مَندِل، یک متخصص کنترل استرس و نویسنده کتاب “معتاد به استرس” می گوید: “مانند یک معتاد به مواد مخدر، شما همیشه به یک چاره بزرگتری نیاز دارید.”

برای رسیدن به کارهای مختلف یا رهایی از خستگی کار، ما مدام به دنبال افزایش آدرنالین علاوه بر آن میزانی که در حال آسیب زدن به بدنمان است هستیم. جودیت اورلاف پزشک و پروفسور روانپزشکی در دانشگاه کالیفرنیا و نویسنده کتاب “شور تسلیم شدن” می گوید: “مردم خسته هستند و به یک هیجان نیاز دارند. ما به آدرنالین اعتیاد پیدا کردیم که آن هم باعث اعتیاد به کار می‌شود.”

جامعه هم اعتیاد‌های این چنینی را ترغیب می‌کند. ما همه دوستانی داریم (یا خودمان این طور هستیم) که وقتی از آنها سوال می‌شود که چطور هستند همیشه پاسخشان یکی از این‌هاست “سرم شلوغه”، “خیلی درگیرم” و یا حتی “وحشتناک سرم شلوغه”، انگار که در ذهن ما مشغولیت برابر با مهم بودن است. به علاوه دستگاه‌های هوشمند باعث می‌شوند که ما حتی حین شام خوردن، تعطیلات و نشست‌های اجتماعی هم خودمان را درگیر و مشغول کنیم. اورلاف می گوید “همیشه در فکر این هستیم که آیا چیز بهتری در حال رخ دادن هست؟ یا آیا من یک موقعیت خوب پیدا می‌کنم؟ من هنوز هم می‌توانم در بهترین موقعیت در دنیا باشم و هنوز می‌خواهم موبایلم را چک کنم.”

از آنجایی که ما ارزش خود را با پول می‌سنجیم، پول هم در این چرخه نقش مهمی ایفا می‌کند. اورلاف عقیده دارد که “جامعه به مردم می‌گوید که شما زمانی ارزش دارید که بیشتر پول به دست می‌آورید که همین مسئله باعث می‌شود مردم مانند دیوانه ها بیش از حد کار کنند.”

مَندل عقیده دارد که ریشه این اعتیاد بی‌میلی ما به حل مشکلات شخصی و عمیق‌ترمان است. گذراندن هر لحظه از زندگی‌مان با شغلمان، قرارها و کارها به این معنی است که نمی‌خواهیم به مسائل بزرگتر فکر کنیم. و به نظر می‌رسد که مردم حاضرند هر کاری انجام دهند تا از خودشان فرار کنند. در تحقیقی که در جولای 2014 انجام شده مشاهده شد که شرکت کنندگان حتی دوست ندارند که برای شش تا پانزده دقیقه با افکار خود تنها باشند و حتی بعضی می‌خواستند به خودشان شوک الکتریکی وارد کنند تا از این خودکاوی فرار کنند. مندل می‌گوید “وقتی ما تا آنجایی که می‌توانیم سریع می‌دویم، مجبور نیستیم به اینکه از چه چیزهایی در زندگی راضی نیستیم فکر کنیم یا در آن غرق شویم. ما در حال فرار از ناخشنودی و ناراحتی‌مان هستیم.”

شکست دادن اعتیاد

همان‌طور که بسیاری از تحقیقات علمی نشان داده‌اند، استرس حاد یک سری مشکلات جسمی و ذهنی شامل افسردگی، بیماری روانی، بیماری قلب و اضافه وزن را ایجاد می‌کند. نشانه‌هایی مانند بی‌خوابی، درد عضلات، بدخلقی، مشکلات گوارشی، سرماخوردگی های مکرر و دلهره و نگرانی می‌توانند دلیل بر این باشند که استرس دارد شما را فرا می‌گیرد. ما می‌توانیم با تلاش‌های هدایت شده و درست برای از بین بردن استرس و ریلکس کردن این چرخه را در هم بشکنیم. وقتی شما از این فشار خلاص شوید، در شغل خود کارآمدتر، از لحاظ فیزیکی و ذهنی سالمتر و برای دیگران جذاب تر خواهید بود (هم در درون و هم در بیرون؛ بدن عصبی، ابروهای در هم و چشم‌های پف‌کرده بامزه نیستند). این ها چند راهی هستند که می توانند به شما کمک کنند:

 

ارتباط با منبع استرس را قطع کنید

در ابتدا سخت خواهد بود، اما پیروز شدن بر اعتیاد به استرس به این نیاز دارد که یک منبع اصلی استرس را حذف کنید: موبایلتان!! بله درست است ! برای خود قوانینی بگذارید مانند اینکه موقع شام موبایلتان را چک نکنید، یا هیچ ایمیلی را در روز تعطیل نخوانید. اگر این میزان برایتان زیاد است با بیست دقیقه آغاز کنید و این مدت زمان را افزایش دهید.

 

از دست دوستان مسموم خلاص شوید

 

اگر دوستانتان برای اینکه از کار مرخصی گرفته‌اید شما را دچار احساس گناه می‌کنند، آنها خیر و صلاح شما را نمی‌خواهند. مندل می گوید “اگر دوستانتان از اینکه شما می‌خواهید به خودتان اهمیت دهید حمایت نمی‌کنند، این یک مشکل است.” به جای آن‌ها با کسانی نزدیک باشید که شما را شاد می‌کنند، آنهایی که وقتی کارهای غیرمتعارف انجام می‌دهید به شما حقیقت را بگویند و کسانی که وقتی نیاز دارید خودتان را خالی کنید به حرف‌هایتان گوش می‌دهند.”

فاصله بگیرید

اورلاف پیشنهاد می‌کند که برای صدایی که در سرتان غر می‌زند و شما را نقد می‌کند یک اسم بگذارید. وقتی کارش را شروع می‌کند این طور جواب او را بدهید “برای اظهار نظرت ممنون شِلی، اما من الآن دارم کمی استراحت می‌کنم و بعدا سراغت می‌آیم.” متخصصین همچنین کشف کرده‌اند که ما زمانی که به جای اول شخص به عنوان سوم شخص به مشکلاتمان فکر می‌کنیم بیشتر قادر خواهیم بود آن‌ها را حل کنیم.

 

ورزش کنید

ورزش کردن به حدی که عرق کنید یکی از مطمئن‌ترین راه‌ها برای رهایی از استرس است که در عین حال به شما این فرصت را می‌دهد که خشم و عصبانیت سرکوب شده را رها کنید. ورزش کردن میزان زیادی اِندورفین آزاد می‌کند که می‌تواند جایگزین هورمون‌های استرسی شود که شما به آنها نیاز داشتید. با این حال مندل اخطار می‌دهد که “اگر استرستان زیاد است، بیرون ندوید، چون ماشین‌ها را نخواهید دید.”

 

ریلکس کنید

برای ریلکس یا مدیتیشن کردن حتما قرار نیست بی‌حرکت و در سکوت باشید. لورین روش که دارای مدرک دکتراست و مدرس مدیتیشن و نویسنده نیز هست می‌گوید “بالغ بر 100 نوع تمرین مدیتیشن وجود دارد، از رقص گرفته تا آواز خواندن تا غذا خوردن که می‌توانند از 30 ثانیه تا یک ساعت یا بیشتر طول بکشند.” او پیشنهاد می‌دهد که یک جنبه از زندگی خود را که دوست دارید انتخاب کنید و یک تمرین مدیتیشن مربوط به آن بسازید مثلا “چیزی مانند کاروئکه (آواز خواندن روی یک آهنگ شناخته شده) برای مدیتیشن مناسب است چون کاری لذت‌بخش است که با آرامش و حس رهایی در انتها همراه است.” او اضا فه می‌کند که “نگران پاک کردن ذهنتان نباشید، با در آغوش گرفتن تنش است که شما آن را رها خواهید کرد.”

به خودتان بیشتر از هر کار یا چیز دیگری اهمیت بدهید

مسئله مهم دیگر این است که برای خودتان زمان خالی بگذارید. این زمان می تواند صرف ماساژ، کلاس دوچرخه، یک ساعت سکوت با یک کتاب یا یک جعبه وسایل هنری، یا قدم زدن در طبیعت شود. فقط اطمینان داشته باشید که هر کاری انجام می‌دهید برای خودتان است. مندل می‌گوید: “زنانی که به استرس اعتیاد دارند وقت اضافی خود را برای رسیدن به کارهای خانه، دوختن لباسی برای دخترشان یا اضافه کاری و نه برای ریلکس کردن صرف می‌کنند. استرس هویت شما را از شما می‌گیرد. ولی انجام کاری که عاشقش هستید به شما کمک می‌کند تا آن را پس بگیرید.”

منبع-http://ibanoo.ir